راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

نور قرآن

نور قرآن

فیلسوف بزرگ جهان اسلام باز در «اسرار الآیات» در قاعده چهارم مى‏گوید : یکى از نام‏هاى قرآن نور است ؛ زیرا قرآن نورى است عقلى که به توسط آن احوال مبدأ و معاد ، کشف و آشکار مى‏گردد و به آن نور حقایق اشیاء دیده و درک مى‏شود . و توسّط آن نور در قیامت انسان راهنمایى یافته و راه بهشت را مى‏پیماید ، چنان که مى‏فرماید : مَا کُنتَ تَدْرِى مَا الْکِتَابُ وَلاَ الاْءِیمَانُ وَلکِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّکَ لَتَهْدِى إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ   . تو [ پیش از این ] نمى‏دانستى کتاب و ایمان چیست ؟ ولى آن [ کتاب  ]را نورى قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت مى‏کنیم ؛ بى‏تردید تو [ مردم را ] به راهى راست هدایت مى‏نمایى . آرى ، قلب توسّط قرآن نور مى‏گیرد و این نور عبادت از همان ایمان به خدا و یقین به آخرت و ایمان به فرشتگان و انبیا و امامان  علیهم‏السلام و جلوه دیگرش عمل صالح و اخلاق حسنه است . صدرالمتألّهین در گفتارى بسیار عمیق ، فرق ما گرفتاران عالم مادّه را با عارفان حقیقى چنین بیان مى‏کند: ما و امثال ما از قرآن غیر از سیاهى کلمات چیزى مشاهده نمى‏کنیم ؛ زیرا ما در دنیاى ظلمت و سیاهى هستیم و هرچه در آن است امتداد مداد مادّه است . مقصودم مادّه‏اى نمى‏باشد که داراى ابعاد و اجساد و هیولى و اعداد و اضداد است و از آنجا که درک کننده چیزى را درک نمى‏کند مگر آن که در قدرت و استطاعت قوّه ادراک او باشد ، پس حسّ جز محسوسات را و خیال جز متخیّلات را و عقل جز معقولات را درک نمى‏کند و به عبارت دیگر هر جنس همجنس خود راد مى‏یابد و درک مى‏کند . پس نور را جز به نور درک نتوان نمود . خداوند مى‏فرماید : وَمَن لَّمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِن نُورٍ   . و کسى که خدا نورى براى او قرار نداده است ، براى او هیچ نورى نیست . پس ما به سیاهى این چشم جز سیاهى نوشته‏هاى کلام و اشکال کتاب را درکد نمى‏کنیم ، وقتى از این وجود مجازى خارج شویم و از این شهرى که اهلش تمام ،ظالم و در ظلمتند بیرون رویم و به سوى خدا و رسول او در قطع منزل‏هایى که بین ما و مطلوب ماست هجرت کنیم و ما را مرگ از این نشأت و اطوارى که بعضى صورت‏هاى حسّى و بعضى خیالى و بعضى وهمى و بعضى عقلى هستند حاصل گردد و نظرمان را از تمام ماسوى اللّه قطع و بریده نماییم به وجود خودمان که همان نور و پرتو وجود حقیقى الهى است ، در وجود کلام اللّه محو گردیم ، خداوند ما را بعد از مرگمان زنده مى‏کند و از مرتبه محو به عالم صعود هشیارى و از عالم فنا به بقا و از مرگ به زندگى ، یعنى زندگى ثابت و باقى که به بقاى خداوند تعالى بسته است مى‏رساند . دیگر بعد از این ما از قرآن مطلقاً سیاهى ندیده و هرچه مى‏بینیم سفیدى و نور خالصى است که ظلمت و تاریکى بدان آلوده نشده است و یقین خالصى پیدا مى‏کنیم که دیگر شکّ و تردید بدان راه نیابد و به فرموده حق متحقّق و موصوف مى‏گردیم که فرمود : وَلکِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا   . ولى آن [ کتاب ] را نورى قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به  وسیله آن هدایت مى‏کنیم . وَعَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْماً   . و از پیشگاه خود دانشى ویژه به او آموخته بودیم .
 

 

برگرفته از کتاب عرفان اسلامی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد