راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

طالوت

عنوان  :  طالوتنویسنده :  علی محمودی
کلمات کلیدی  :  طالوت، قرآن، اشموئیل، جالوت، داود، تابوت

   "طالوت" اسم غیر عربی (عبری یا سریانی) و "عَلَم" است[1] و در لغت به معنی مطلوب بوده و نام "شاؤل بن قیس" از نوادگان بنیامین فرزند یعقوب نبی (ع) می­باشد،[2] وی اولین پادشاه بنی اسرائیل است که در بعضی علوم متبحر بوده و دارای جثه‌ای بزرگ، خوش هیکل، قوی، قهرمان و شجاع بوده است.[3]
   نام طالوت دوبار در قرآن آمده است، وی ابتدا شهرتی نداشت و در مصر با پدرش در یکی از دهکده‌های ساحل رودخانه زندگی می‌کرد،[4] نقل است بنی اسرائیل بعد از درگذشت موسی (ع) مرتکب گناهان شده و از فرمان خدا، سرپیچی می‌کردند، خداوند به همین جرم شخصی به نام جالوت را بر ایشان مسلط ساخت، وی بنی اسرائیل را آزار می‌داد و آن‌ها را از سرزمینشان بیرون می‌کرد،[5] احکام تورات را فرو می‌گذاشت از مردم باج می‌گرفت، سرانجام خداوند شمعون یا اشموئیل را بر بنی اسرائیل به پیامبری برگزید،[6]بنی اسرائیل از او خواستند تا رهبر و امیری برای آنها انتخاب کند تا همگی تحت فرمان و هدایت او با دشمن نبرد کنند و عزت از دست رفتۀ خود را بازیابند.[7]
 
یاد کرد قرآن از طالوت:
  اشموئیل با آنکه می‌دانست قوم او پیمان شکن هستند و از جهاد سربازخواهند زد به فرمان خدا، طالوت را به فرماندهی آنان انتخاب کرد:
« وَقالَ لَهُم نَبیّهُمْ اِنّ الله قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طالوتَ مَلِکاً »[8]
« و پیامبرشان به آنها گفت خداوند طالوت را برای زمامداری شما مبعوث و انتخاب کرده است »
 
   بنی اسرائیل که سابقۀ درخشانی در طول تاریخ زندگی‌شان نداشتند باز دست به بهانه جویی زدند و برای فرمانده و رئیس لشکر امتیازاتی از نظر نسب و ثروت لازم می‌دانستند که در طالوت هیچکدام یافت نمی‌شد.
  نه از خاندان لاوی پسر یعقوب بود که سابقۀ نبوت داشتند و نه از خاندان یوسف و یهودا بود که سابقۀ حکومت داشتند، بلکه از خاندان بنیامین، مردی گمنام و تهی دست بود، بنابراین بنی اسرائیل اعتراض کردند که ما از او سزاوارتریم،[9] اشموئیل در پاسخ آنها گفت:
«قالَ اِنَّ الله اصطَفاهُ عَلَیْکُم وَزادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلمِ وَالجِسمِ »[10]
«گفت خدا او را بر شما برگزیده و او را در علم و (قدرت) جسم وسعت بخشیده است »
 
 و در ادامه می‌گوید:
« اِنَّ ءایَةَ مُلکِهِ اَنْ یَأتیکُمُ التّابوتُ فیه سَکینَةٌ مِنْ رَبِکُمْ »[11]
«نشانۀ حکومت او این است که صندوق عهد به سوی شما خواهد آمد (همان صندوقی که) در آن آرامش از پروردگار و...قرار دارد »
 
   (منظور از تابوت یا صندوق عهد، همان صندوقی است که حضرت موسی (ع) در آن به رود نیل سپرده شد این صندوق در جنگها باعث قوت و آرامش بنی اسرائیل بود ولی مدتی بود که آن را از دست داده بودند). به هر حال بنی اسرائیل با آمدن صندوق عهد، فرمانروایی طالوت را (ظاهراً) پذیرفتند، طالوت فرماندهی سپاه را بر عهده گرفت و به جانب دشمن رفتند، اما برای امتحان سپاه خود و برای اینکه بفهمد چقدر از او اطاعت می‌کنند به ایشان گفت:
«اِنَّ اللهَ مُبْتَلیکُمْ بِنَهرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی وَمَنْ لَمْ یَطْعَمهُ فَاِنّهُ مِنّی اِلّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرفَةً بِیَدهِ»
«خداوند شما را بوسیله یک نهر آب آزمایش می‌کندآنها که به (هنگام تشنگی)از آن بنوشند از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود بیشتر از آن نخورند از من هستند »[12]
 
    اما قوم پیمان شکن بنی اسرائیل به محض رسیدن به آب تا رفع تشنگی از آن خوردند، به جز عدۀ قلیلی از ایشان که به عهد خویش وفا کردند، بنابراین طالوت اکثریت را رها کرد و با بقیه به سوی جالوت شتافت،[13]در ادامه باز هم از آن تعداد کم، گروهی از کم بودن نفرات سپاه خود اظهار ناراحتی کردند ولی گروهی که ایمانشان قوی‌تر بود گفتند:
«کَمْ مِنْ فِئةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فئةً کَثیرَةً بِاذنِ اللهِ »[14]
«چه بسیار گروههای کوچک که به فرمان خدا بر گروههای عظیم پیروز شدند »
 
   به هر حال دوسپاه در برابر هم قرار می‌گیرند، سپاه طالوت از خدا طلب یاری می‌نمایند و جالوت بدست نوجوانی شجاع به نام داود کشته می‌شود و سپاهش فرار می‌کنند.
    جمع کثیری از مفسران عدد یاران طالوت را در پیکار با جالوت با تعداد مهاجران و انصار با عدد یاران پیامبر (ص) در جنگ بدر و با شمار اصحاب امام عصر (عج) برابر دانسته و 313 نفر برشمرده‌اند.[15]
 
سرانجام طالوت:
   قرآن به سرگذشت و سرانجام او اشاره نکرده است و در مورد سرانجام طالوت اختلافاتی وجود دارد، برخی گویند نخوت و غرور پیروزی او را از راه حق دور ساخت و (به سبب محبوبیتی که داود در بنی اسرائیل داشت) نسبت به او حسادت کرد و در نبردی که با فلسطینیها داشت کشته شد.[16] برخی گویند در اثر این حسادت به توبه و پشیمانی روی آورد و آوارۀ بیابانها شد، محل دفن او را "اران"[17] می‌دانند.[18]


[1] . راغب اصفهانی، مفردات، تهران، مرتضوی، 1374، دوم، ج 2، ص 520.
[2] . مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت، بی نا، 1928م، ص 511.
[3] . شبستری، عبدالحسین، اعلام قرآن، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1379، اول،‌ ص 531.
[4] . مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371، بیست و چهارم، ج 2، ص 167
[5] . طباطبائی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، تهران، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا، ج 2، ص 449، مضمون روایت
[6] . حاج سید جوادی، احمد صدر، و بهاء الدین خرمشاهی و کامران فانی، دایره المعارف تشیع، تهران، نشر شهید سعید محبی، 1383، اول، پیشین، ص 452
[7] . بقره/ 246، تفسیر نمونه، پیشین، ص 166
[8] . بقره/ 247 (ترجمه آیات از آیت الله مکارم شیرازی می‌باشد)
[9] . تفسیر المیزان، پیشین، ص 449، نمونه، پیشین، ص 148
[10] . بقره/ 247
[11] . بقره/ 248
[12] . بقره/ 249
[13] . تفسیر نمونه، پیشین، ص 169-168
[14] . بقره/ 249
[15] . دایره المعارف تشیع، پیشین، ص 253
[16] . خزائلی، اعلام قرآن، تهران، امیرکبیر، 1371، چهارم، ص 423
[17]. اران نام تاریخی بخشی از منطقه جنوب قفقاز مابین ساحل شمالی رود ارس و رود کورا شامل قرهباغعلیا در جمهوری آذربایجان فعلی است.
[18] . دایره المعارف تشیع، پیشین، ص 253.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد