راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

نظر علما در مورد شفاعت امام حسین(علیه‎السلام)

نظر علما در مورد شفاعت امام حسین(علیهالسلام)

استاد شهید مرتضى مطهرى مىنویسد:

«... بسیارى از عوام مردم... مىپندارند که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین(علیهالسلام) متنفذهایى هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مىکنند، اراده خدا را تغییر مىدهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مىکنند...»(1) ایشان در ادامه مىافزاید: «اگر کسى گمان کند که تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تامین کنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مىشود که خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین(علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ...

نظر علما در مورد شفاعت امام حسین(علیهالسلام)

استاد شهید مرتضى مطهرى مىنویسد:

«... بسیارى از عوام مردم... مىپندارند که پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین(علیهالسلام) متنفذهایى هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مىکنند، اراده خدا را تغییر مىدهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مىکنند...»(1) ایشان در ادامه مىافزاید: «اگر کسى گمان کند که تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین(علیهالسلام) راهى دیگر دارد و هر یک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تامین کنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مىشود که خدا با چیزهایى راضى مىشود و امام حسین(علیهالسلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و ... و با ترک گناهان راضى مىگردد ولى[نعوذبالله] امام حسین(علیهالسلام) با این کارها کارى ندارد رضاى او در این است که مثلا براى فرزند جوانش على اکبر گریه و یا لااقل تباکى کنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى شود که تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید کارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصیل خشنودى امام حسین(علیهالسلام) سهل است فقط گریه و سینه زدن و زمانى که خشنودى امام حسین(علیهالسلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مىکند و کارها را درست مىکند... و گناهان هر چه باشد با یک فوت از بین مى رود این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام حسین (علیهالسلام) که بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است...»(2)

 

به عقیده ایشان امام حسین شفیع کسانى است که از مکتب او هدایت یافته اند او شفیع کسانى نیست که مکتبش را وسیله گمراهى ساخته اند.(3)

 

درست است که حضرت امام حسین(علیهالسلام) کشتى نجات امت اسلامى است اما نه براى کسانى که چون پسر نوح یک عمر نافرمانى کرده و تنها با اسم شیعه حسینى انتظار رهایى و شفاعت دارند.

 

بسیارى از عوام مردم مىپندارند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیهالسلام) متنفذهایى هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مىکنند، اراده خدا را تغییر مىدهند و قانون را [نعوذبالله] نقض مىکنند.

آن چشمى که براى اباعبدالله نگرید و آن دلى که از سوز این حماسه شکوهمند نشکند چشم و دل انسانى نیست و این گریهها و سوگواریهاست که پیوند عاطفى جامعه را با ماجراى جاویدان کربلا مستحکم نموده و جویبارهاى باصفاى معنویت را به سوى دشتهاى تشنه معرفت جارى مى نماید و روح سلحشورى و استوارى را در بین شیعیان تقویت مى کند اما این مطلب با آن جداست که این فروغ معنوى شهید شد تا مردم دور هم نشسته گریه کنند و با این کار از معاصى خویش نجات یابند, آخر این که با سیاق آیات قرآن و مکتب رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سازگارى ندارد و این درست نیست که جد امام حسین (علیهالسلام) براى تزکیه و تهذیب بیاید و العیاذبالله حضرت امام حسین(علیهالسلام) کشته شود تا منفذى براى نجات گناهکاران پدید آید.

 

شیخ طوسى مىگوید:

 

"خدایا، امام حسین(علیهالسلام) خون خود را در راه تو داد تا بندگانت را از نادانى و گمراهى برهاند کسانى به عناد با او برخاستند که دنیا آنها را فریب داده بود و متاع بى انتهاى آخرت را با متاع فناپذیر این جهان با بهایى اندک عوض کردند آنها کبر پیشه ساختند و در هوسهاى خود غرق شدند و به دنائت رسیدند و تو و رسولت را به غضب درآوردند و از منافقین و مکاران تبعیت نمودند آنهایى که مستحق عذاب و آتش غضب تو مى باشند)). (4)

 

چقدر تاسف انگیز است که بگوییم امامى که در لحظات حساس جنگ نماز خوف خواند از افرادى حمایت مى کند که حتى در شرایط عادى به نماز وقعى نمى نهند به خاطر این که به جاى نماز برایش عزادارى کرده اند و به اطمینان شفاعت او پایه و ستون دین را ترک نموده و یا آن را کم اهمیت جلوه داده اند.

 

 

واى به حال مسلمانى که حقوق اسلامى را رعایت نکند و واجبات دینى و دستورات قرآنى را انجام ندهد و یا خداى نکرده به ارتکاب امور حرام آلوده گردد و آنگاه دلش به این خوش باشد که من پیرو اباعبدالله (علیهالسلام) هستم، این شخص چگونه مریدى است که نه از کارهاى امام حسین(علیهالسلام) خوشش مىآید و نه حضرت امام حسین(علیهالسلام) از اعمال او راضى است, به قول مرحوم دکتر آیتى:

"بسیارى از مردم مرید امام حسین(علیهالسلام) شدهاند و از این جهت است که او را نشناختهاند و تصور کردهاند که مىشود با یک سلام و تعارف امام را طرفدار خود ساخت، اگر کسى معناى پیامبرى و امامت را نیک بشناسد به اینگونه اشتباهات گرفتار نمى شود و براى پیغمبر و امام در مقابل دستگاه خدا حسابى باز نمى کند و مى داند که بزرگى پیغمبر و امام بر پایه بندگى خدا استوار است و جز از راه بندگى پروردگار نمى توان از پیغمبر و امام بهره مند شد."(5)

 

شهید بزرگوار سید عبدالکریم هاشمى نژاد مىنویسد:

«... گاهى هم هدف بزرگ و جهانى حسین بن على(علیهالسلام) را از نهضت تا آنجا دچار تحریف و دگرگونى مى سازند که آن سلاله نبوت و یاران او را که برگزیدگان خدا بودند فدایى امت گنهکار! معرفى مىنمایند... آیا این کشنده نیست؟ حادثه خونین نینوا و هدف آسمانى و انسانى سالار شهیدان که با دست حکومت یزید بن معاویه دچار تحریف نگردیده به وسیله جمعى از دوستان نادان آن حضرت اینگونه دچار دگرگونى و تحریف گردد آیا این گنهکاران آن قدر عزیزند که عزیزترین انسانهاى امت باید فداى آنها گردد. اشتباه نشود ما عظمت معنوى حسین(علیهالسلام) و قرب و منزلت خاصى که آن بزرگوار در پیشگاه آفریدگار بزرگ جهان دارد و مقام شفاعت عظمایى که خداوند به آن حضرت در قیامت عنایت فرموده انکار نمى کنیم اما مىگوییم این که ما هدف مقدس سلاله نبوت را تنها در این خلاصه کنیم که آن حضرت در قیامت از گناهکاران امت شفاعت نماید بسیار جفا و جاهلانه است...»(6)

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

 

1- مرتضى مطهرى, عدل الهى, ص265.

 

2- همان, ص266 ـ 267.

 

3- همان, ص271.

 

4- شیخ طوسى, مصباح المتهجدین (چاپ سنگى) ص552.

 

5- ابراهیم آیتى, بررسى تاریخ عاشورا, ص125 ـ 126.

 

6- عبدالکریم هاشمى نژاد, درسى که حسین به انسانها آموخت, ص393 ـ 397. http://www.roshdnews.ir/index.php?view&sid=28412

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد