راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

عرفان اسلامی (12) خوف از سوء عاقبت

  عرفان اسلامی (12) خوف از سوء عاقبت

عرفان اسلامی (12) خوف از سوء عاقبت

عرفان اسلامی (12) خوف از سوء عاقبت

نویسنده : استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

2 ـ خوف از سوء عاقبت

بیداران راه حق ، بر این عقیده اند که انسان تا آخرین لحظه ى عمر با دو دشمن روبروست : 1 ـ دشمنان باطنى مانند ریا ، نفاق ، کبر ، نخوت ، غرور ، حسد و غرایز درونى . 2 ـ دشمنان ظاهرى مثل شیطان هاى جنّى و انسى قدرتهاى استبدادى و نیروهاى استعمارى ، که ممکن است انسان را از صراط الهى منحرف کرده و به وادى ضلالت و گمراهى مى کشاند .
بى تردید شک انسان نمى تواند به سادگى از بند این دشمنان برهد ، و نجات از آنها نیازمند شناخت و مبارزه اى سرسخت علیه آنان است .
اولیاء خدا با توجه به مقام و عظمتى که کسب کرده بودند بخاطر وجود این دشمنان از عاقبت خود نگران بودند و نسبت به پایان کار خویش که آیا پیروزى با آنان است ، یا با دشمنان ظاهرى وباطنى در وحشت بسر مى بردند . همین ترس و وحشت ارزنده بود که به آنان حال مراقبت و مواظبت بخشیده و ایشان را به شناخت دشمنان و مبارزه با آنان وادار مى کرد ، و از آنها انسان هایى آگاه و بینا و فعّال و مجاهد مى ساخت .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در این باره مى فرماید :
لا یَزالُ الْمُؤْمِنُ خائِفاً مِنْ سُوءِ الْعاقِبَةِ لا یَتَیَقَّنُ الْوُصُولَ إِلَى رِضْوانِ اللهِ حَتّى یَکُونَ وَقْتَ نَزْعِ روحِهِ وَظُهورِ الْمَلَکِ الْمَوْتِ له .

« ترس مؤمن از بدىِ عاقبتش زایل نمى شود و تا وقت جان دادن و روبرو شدن با ملک الموت ، اطمینانى به وصال به رضوان الله ندارد . ( وقتى شرّ همه دشمنان و غارتگران ایمان و عمل صالح و حالات عالى روحى را پشت سر گذاشت ، و با کمال سلامت به مقام لِقاء حق رسید به نجات خود مطمئن مى گردد ) » .............

ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (11) خوف از پیش آمدن خطر

نویسنده : استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

1 ـ خوف از پیش آمدن خطر

عرفان اسلامی (11) خوف از پیش آمدن خطر
خوف از پیش آمدن خطر براى جامعه و اعلام آن براى بیدارى مردم ، مخصوص انبیا و اولیا ، ائمه ، حکیمان و بندگان دوراندیش است .
این خوف که برخاسته از دلسوزى آنان نسبت به هم نوعان است ، آنان را وادار مى کند که با تمام وجود براى سعادت دنیا و آخرت مردم قیام کنند و آنان را از قرار گرفتن در وادى گمراهى حفط نمایند .
قرآن کریم درباره ى ترس حضرت نوح از گمراهى قومش مى فرماید :
( لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ مَالَکُمْ مِنْ إِله غَیْرُهُ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْم عَظِیم ) .
« نوح را به سوى قومش فرستادیم ، به آن مردم گفت خدا را بندگى کنید ، غیر او کسى لایق پرستش نیست . من بر شما از عذاب روز بزرگ مى ترسم » .
و نیز مى فرماید :
( وَلَقَدْ أَرْسْلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ إِنِّی لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ * أَن لاَ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ
إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ عَذَابَ یَوْم أَلِیم ) .
« نوح را به سوى قومش فرستادیم ،.............
ادامه مطلب ...

خوف ممدوح.عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح

عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح

عرفان اسلامی (10) خوف ممدوح

نویسنده: استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

خوف ممدوح

خوف ممدوح ، همچون حالات عالى دیگر روانى براى انسان لازم و ضرورى است .
بدون این خوف راهى براى ترقى و تعالى وجود ندارد و براى انسانى که از این خوف بى بهره است در پیشگاه قرب حضرت حق جایى نیست .
این خوف از عالى ترین ویژه گى هاى موقنین و از آثار برجسته ى وجود متّقین و نشانه اى از اتّصال مجبّین به خداى متعال است .
عاشقان حضرتش هرگز از این خوف جدا نبوده و بدون این حالت عالى زیست نداشتند .
خاتم پیامبران (صلى الله علیه وآله) مى فرمود :
أَنَا أَخْوَفُکُمْ مِنَ اللهِ .
« خائف ترین شما از خدا من هستم » .........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (9) خوف و انواع آن.عللترس از مرگ

عرفان اسلامی (9) خوف و انواع آن

عرفان اسلامی (9) خوف و انواع آن

نویسنده : استاد حسین انصاریانشرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
نَجْوَى الْعارِفینَ تَدُورُ عَلى ثَلاثَةِ أُصُول : الخَوْفُ وَالرّجاءُ وَالْحُبُّ .

خوف

عقیده بیداران راه ، و عاشقان الله بر این است که خوف بر سه نوع است :
1 ـ خوف طبیعى 2 ـ خوف مذموم 3 ـ خوف ممدوح .

خوف طبیعى

خوف طبیعى ، هم چون حالات واقعى دیگر ، از خطوط اصلى نفس است . این حالت براى حفظ جان از حوادثى چون بیمارى، تصادف ، دور شدن از منطقه خطر، چگونگى مواجهه با حیوانات درنده ، زلزله ، رعد و برق ، سیل ، بادهاى خطرناک ، به کار گرفته مى شود .
اگر این حالت عالى نفسانى ، به انسان عنایت نمیشد و آدمى در برابر آن گونه حوادث و پیش آمدها بر خود نمى هراسید ، در مقام حفظ نفس برنمى آمد و از هیچ حادثه اى در امان نمى ماند و حیات انسان در کره خاک در معرض نابودى قرار مى گرفت .
انسانى که از وقوع بیمارى مى ترسد ، یا به هنگام بیمارى از تلف شدنش وحشت دارد ، از پیش آمدن مرض پیشگیرى کرده ، یا به هنگام درد و رنج به علاج برمى خیزد . این ترس باعث مى گردد ، انسان اصول بهداشت را در همه ى زمینه ها مراعات نماید و موانع سلامت و عوامل بیمارى خود را به دست آورد ..........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (8) عرفان از زبان پیشواى عارفان

عرفان اسلامی (8) عرفان از زبان پیشواى عارفان
عرفان اسلامی (8) عرفان از زبان پیشواى عارفان
عرفان اسلامی (8) عرفان از زبان پیشواى عارفان

نویسنده : استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

عرفان از زبان پیشواى عارفان

سَأَلَ کُمَیْلُ بْنُ الزِّیاد النَّخَعی عَنْ مَولَى الْعارِفینَ ، سَیِّدِ الْمُوَحِّدینَ أَمیرَالْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) : یا عَلِیّ مَا الْحَقیقَةُ ؟ قالَ (علیه السلام) : مالَکَ وَالْحَقیقَةُ ؟ قالَ : أَوَلَسْتُ صاحِبُ سِرِّکَ ؟ قالَ : بَلى وَلکِنْ یَرْشَحُ عَلَیْکَ ما یَطْفَحُ مِنّی ، قالَ : أَوَمِثْلُکَ تُخَیِّبُ سائِل ; فَقالَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ : الحَقیقَةُ کَشْفُ سَبَحاتِ الْجَلالِ مِنْ غَیْرِ إِشارَة ، فَقالَ : زِدْنی بَیان ، فَقالَ (علیه السلام) : مَحْوُ الْمُوْهُومِ مَعَ صَحْوِ الْمَعْلُومِ ، فَقالَ : زِدْنی بَیان ، فَقالَ (علیه السلام) : هَتْکُ السِّتْرِ لِغَلَبَةِ السِرِّ ، فَقالَ : زِدْنی بَیان ، فَقالَ (علیه السلام) : جَذْبُ الأَحَدِیَّةِ لِصِفَةِ الْتَوْحیدِ ، فَقالَ : زِدْنی بَیان ، فَقالَ (علیه السلام) : نُورٌ یَشْرُقُ مِنْ صُبْحِ الأَزَلِ فَیَلُوحُ عَلى هَیاکِلِ التَّوْحِید آثارُهُ ، فَقالَ : زِدْنی بَیان ، فقال (علیه السلام) : أَطْفِ السِّراجَ فَقَدْ طَلَعَ الصُّبْحُ .

اخبار مانند کتاب « مجالس قاضى » ، « سفینة البحار » ، « روضات » ، « گلشن راز » ، و کتاب عارف کامل شیخ عبدالرزاق کاشانى ، و حکیم سبزوارى ، از قول کمیل از قول امیرالمؤمنان (علیه السلام) نقل شده است .........

ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (7) نفس و هفت مرحله ى آن


عرفان اسلامی (7) نفس و هفت مرحله ى آن
عرفان اسلامی (7) نفس و هفت مرحله ى آن

نویسنده: استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

نفس و هفت مرحله ى آن

مسئله ى نفس در مباحث عرفانى از مباحث محورى است ، چرا که در تمام مسائلى که عرفان مطرح مى کند ، تزکیه و تصفیه ى نفس مورد توجّه قرار گرفته است .
کسى که نفس سرکش را رام نکرده و غرایز و شهواتش را با برنامه هاى الهى مقیّد ننموده و از خود نگذشته و روى دل به سوى قبله ى حقیقى نکرده باشد ، هرگز نمى تواند در جمع عارفان الهى قرار گیرد .
بى تردید تهذیب و تزکیه ى نفس از اهداف مهم و اساسى انبیاى الهى بوده است .
تمام بدبختى هایى که در دوره ى حیات ، گریبانگیر بشر است ، علّت ومنشأیى جز پیروى از هواى نفس نداشته و ندارد .
از صاحب نفس شریره نمى توان توقّع خیر داشت و اگر خیرى هم از او صادر شود به دایره ى حبط کشیده مى شود .
نفس مهذّب و تزکیه شده ، در آخرت آراسته به چهار سرمایه ى عظیم و ابدى مى شود :
1 ـ علم بدون جهل .
2 ـ ثروت بدون فقر .
3 ـ عزّت بى ذلّت .
4 ـ حیات بى موت .................


ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (6) از عبودیّت تا ربوبیّت

  عرفان اسلامی (6) از عبودیّت تا ربوبیّت

عرفان اسلامی (6) از عبودیّت تا ربوبیّت
عرفان اسلامی (6) از عبودیّت تا ربوبیّت

نویسنده: استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

از عبودیّت تا ربوبیّت

در بدو امر به نظر مى رسد که تعبیر زننده اى است : از بندگى تا خدایى !! مگر ممکن است بنده اى از مرز بندگى خارج گردد ، و پا در مرز خدایى بگذارد ؟
أَیْنَ التُّرابُ وَرَبّ الأَرْبابِ .
به قول عارف شبسترى :
سیه رویى زممکن در دو عالم *** جدا هرگز نشد والله اعلم
راست است ، ولى مقصود از ربوبیّت خدایى نیست ، ربوبیّت یعنى خداوندگارى نه خدایى .
هر صاحب قدرتى خداوندگار آن چیزهایى است که تحت نفوذ و تصرّف اوست . جناب عبدالمطّلب به « ابرهه » که به قصد خراب کردن کعبه آمده بود گفت :
إِنّی رَبُّ الإِبِلِ وَإِنَّ لِلْبَیْتِ رَبٌّ .
ما تعبیر بالا را (عبودیّت تا ربوبیّت) به پیروى از یک حدیث معروف که در « مصباح الشّریعه » آمده است آوردیم . در آن حدیث مى گوید :
الْعُبُودیّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ .
« همانا بندگى خدا و پیمودن صراط قرب حق ، گوهرى است که نهایت آن خداوندگارى یعنى قدرت و توانائى است » ...........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (5) نسخه اى از عارفان.....

عرفان اسلامی (5) نسخه اى از عارفان

نویسنده: استاد حسین انصاریان

عرفان اسلامی (5) نسخه اى از عارفان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

نسخه اى از عارفان

عاشقى سالک و عارفى الهى مى گوید : زمانى گذرم به یکى از شهرها افتاد طبیبى را دیدم که آثار دانش و آیات بینش از چهره اش ظاهر و در محلّى به معالجت مشغول بود .
گروه زیادى از مرد و زن بر گرد او نشسته و منتظر گرفتن نسخه براى علاج درد خویش بودند .
من نیز در گوشه اى نشستم . چون از معالجه ى بیماران خلاصى یافت روى به من کرده و گفت :
اگر تو نیز مطلبى دارى بگوى .
گفتم : سالهاست به مرضى مبتلا هستم ، اگر مى توانى مداوایم نماى .
گفت : بیماریت چیست ؟
گفتم : مرض گناه ، اگر براى آن دوایى دارى بیان کن ........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (4) حدیثى مهمّ و گفتارى حیرت آور .......

عرفان اسلامی (4) حدیثى مهمّ و گفتارى حیرت آور

عرفان اسلامی (4) حدیثى مهمّ و گفتارى حیرت آور

نویسنده : استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

عارف بزرگ سیّد حیدر آملى در کتاب « جامع الاسرار ومنبع الانوار » و در رساله ى « نقد النقود » و حضرت فیض کاشانى آن عارف معارف الهیّه و مست باده ى وحدت در کتاب « قرّة العیون » ، و در کتاب « کلمات مکنونه » از حضرت امیرالمؤمنان (علیه السلام) روایت زیرا که حدیثى بسیار مهمّ است نقل مى کنند ، تا حال و احوال عارف را بدانى و اگر خواستى ، خود را به این مقام برسانى و در مرتبه ى اعلى ، که کنار دریاى رحمت و ساحل امن و امان است ، برسانى .
إِنَّ للهِِ تَعالى شَراباً لاَِوْلِیائِهِ ، إِذا شَرِبُوا سَکِرُو ، وَإِذا سَکِرُوا طَرِبُو ، وَإِذا طَرِبُو طابُو ، وَإِذا طابُوا ذابُو ، وَإِذا ذابُوا خَلَصُو ، وَإِذا خَلَصُوا طَلَبُو ، وَإِذا طَلَبُوا وَجَدُو ، وَإِذا وَجَدُوا وَصَلُو ، وَإِذا وَصَلُوا تَصِلُو ، وَإِذا اتَّصَلُوا لا فَرْقَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ حَبِیبِهِمْ .
« براى وجود مقدّس حضرت حق شرابى است مخصوص اولیایش ، چون بنوشند مست شوند ، و چون مست گردند به نشاط آیند ، و چون به نشاط آراسته شوند پاکیزه گردند ، و چون پاکیزه شوند ذوب گردند ، و چون ذوب گردند از تمام شوائب خالص شوند ، و چون خالص شوند عاشقانه در طلب آیند ، و چون بطلبند بیابند ، و چون بیابند واصل گردند ، و چون واصل گردند متّصل شوند ، و چون متّصل شوند بین آنان و محبوبشان فرقى نماند » ...........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (3) اوصاف عارفان از زبان امام عارفان

  عرفان اسلامی (3) اوصاف عارفان از زبان امام عارفان
عرفان اسلامی (3) اوصاف عارفان از زبان امام عارفان
عرفان اسلامی (3) اوصاف عارفان از زبان امام عارفان

نویسنده: استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
در گذشته دانستید که عارف داراى دو قوّه ى علمیّه و عملیّه است ، و از واجبات و نوافل چیزى از او فوت نشده و از تمام محرّمات الهیّه با کمال ذوق و شوق پرهیز دارد .
وجود مقدّس امام عارفان ، شمع قلب عاشقان ، چراغ راه بینایان ، حضرت مولى الموحّدین ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) از اوصاف تفصیلى آن پاکان زیر عنوان صفات متّقین ، به نقل عالم بزرگ سیّد رضى در کتاب با عظمت نهج البلاغه که مادون کلام خالق و مافوق کلام مخلوق است خبر مى دهد .
عارف بزرگ ، بلبرُوِیَ أنَّ صاحِباً لأمیرالْمُؤمِنینَ (علیه السلام) یُقالُ لَهُ : هَمّامٌ کانَ رَجُلاً عابِد ، فَقالَ لَهُ : یا أمیرَالْمُؤْمِنینَ صِفْ لِیَ الْمُتَّقینَ حَتّى کَأنّی أنْظُرُ إِلَیْهِمْ .
روایت شده یکى از عاشقان امیر مؤمنان (علیه السلام) به نام « همّام » که مردى عابد بود ، از آن حضرت تقاضا کرد : مرا از اوصاف و ویژگى هاى اهل تقوا آن چنان آگاه ساز که گویى آنان را مشاهده مى کنم ...........
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (2) در بیان حالات عارفان
عرفان اسلامی (2) در بیان حالات عارفان

نویسنده: استاد حسین انصاریان

شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة

قالَ الصَّادِقُ(علیه السلام): نَجْوَىَ الْعارِفینَ تَدورُ عَلى ثَلاثَةِ أُصُول: الخَوْفُ وَالرَّجاءُ وَالحُبُّ.
فَالْخَوْفُ فَرْعُ الْعِلْمِ ، وَالرّجاءُ فَرْعُ الیَقینِ ، وَالْحُبُّ فَرْعُ الْمَعْرِفَةِ .
فَدَلیلُ الْخَوفِ الهَرَبُ ، وَدَلیلُ الرَجاءَ الطَّلَبُ ، وَدَلیلُ الحُبّ إیثارُ الْمَحْبُوبِ عَلى ما سِواهُ .
فَإِذا تَحَقَّقَ الْعِلمُ فی الصَّدْرِ خافَ ، وَإِذا صَحّ الخَوفُ هَرَبَ ، وَإِذا هَرَبَ نَج ، وَإِذا أَشْرَقَ نُورُ الیَقینِ فی الْقَلْبِ شاهَدَ الفَضْلَ وَإِذا تَمَکّنَ مِنْهُ رَج ، وَإِذا وَفِقَ لِلْطَّلَبِ وَجَدَ ، وَإِذا تَجَلّى ضِیاءُ الْمَعْرِفَةِ فی النُّؤادِ هاجَ ریحُ الْمَحَبَّةِ ، وَإِذا هَاجَ ریحُ الْمَحَبَّةِ إِسْتأْنَسَ فی ظِلالِ الْمَحْبُوبِ وَآثَرَ الْمَحبُوبَ عَلى ما سِواهُ ، وَباشَرَ أَوامِرَهُ وَاجْتَنَبَ نَواهِیهِ .
وَإِذا اسْتَقامَ عَلى بَساطِ الأُنْسِ بِالْمَحْبُوبِ مَعَ أَداءِ أَوامِرِهِ وَاجْتِنابِ نَواهِیهِ وَصَلَ إِلى رُوحِ الْمُناجاة .
وَمِثالُ هذِهِ الأُصُولِ الثَّلاثَةِ کَالْحَرَمِ وَالْمَسْجِدِ وَالْکَعْبَةِ فَمَنْ دَخَلَ الْحَرَمَ آمِنَ مِنَ الْخَلْقِ ، وَمَنْ دَخَلَ الْمَسْجِدِ آمَنَتْ جَوارِحُه أَنْ یَسْتَعْمِلَها فی الْمَعْصِیَةِ ، وَمَنْ دَخَلَ الْکَعْبَةِ أَمِنَ قَلْبُهُ مِنْ أَنْ یَشْغَلَهُ بِغَیْرِ ذِکْرِ اللهِ .
فَانْظُرْ أَیُّهَا الْمُؤْمِنُ ، فَإِنْ کانَتْ حَالَتُکَ حالةً تَرْضاها لِحُلُولِ الْمَوتِ فَاشْکُرِ اللهَ عَلى تَوْفیقِهِ وَعِصْمَتِهِ ; وَإِنْ تَکُنْ الأُخْرى فَانْتَقِلْ عَنْها بِصِحَّةِ العَزیمَةِ وَانْدَمْ عَلى ما سَلَفَ مِنْ عُمْرِکَ فی الْغَفْلَةِ ، وَاسْتَعِنْ بِاللهِ عَلى تَطْهِیرِ الظّاهِرِ مِنَ الذُّنُوبِ ، وَتَنْظیفِ الْباطِنِ مِنَ الْعُیُوبِ، وَاقْطَعْ زِیادَةَ الْغَفْلَةِ مِنْ قَلْبِکَ وَاطْفِ نارَ الشَّهْوَةِ مِنْ نَفْسِکَ .

عرفان و عارف

امام صادق (علیه السلام) در ابتداى روایت مورد بحث مى فرمایند : سرّ وجود عارفان و حقیقت باطن آنان بر سه اصل استوار است:............
ادامه مطلب ...

عرفان اسلامی (1) مقدمه

عرفان اسلامی (1) مقدمه
عرفان اسلامی (1) مقدمه

نویسنده : استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلْحَمْدُ للهِِ الَّذی نَوَّرَ قُلُوبَ الْعارِفینَ بِذِکْرِهِ ، وَقَدَّسَ أَرْواحَهُمْ بِسِرِّهِ وَبِرِّهِ ، وَطَهَّرَ أَفْئِدَتَهُمْ لِفِکْرِهِ ، وَشَرَحَ صُدُورَهُمْ بِنُورِهِ ، وَأَنْطَقَهُمْ بَیانَهُ ، وَشَغَلَهُمْ بِخِدْمَتِهِ ، وَوَفَّقَهُمْ لِعِبادَتِهِ ، وَاسْتَعْبَدَهُمْ بِالْعِبادَةِ عَلى مُشاهِدَتِهِ ، وَدَعاهُمْ إِلى رَحْمَتِهِ ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد إِمامِ الْمُتَّقینَ ، وَقائِدِ الْمُوَحِّدینَ ، وَمُونِسِ الْمُقَرَّبینَ وَعَلى آلِهِ الْمُنْتَخَبینَ .
أَلْحَمْدُ للهِِ
تمام سپاس و حمد ، و مدح و شکر براى خدایى است که مستجمع جمیع صفات کمالیّه منزّه از تمام عیوب و نقایص است ....
ادامه مطلب ...

نمونه ذکر و دو رکعت نماز توسل حضرت امام جواد (ع) جهت شفای بیماری

نمونه ذکر و دو رکعت نماز توسل حضرت امام جواد (ع) جهت شفای بیماری


برای شفای هر مریضی دو رکعت نماز حاجت توسل به حضرت جواد الائمه بخواند و بعداً یکصد و چهل و شش مرتبه بگوید:

(ما شاءَاللهُ لا حَوْلَ وَ لا قُوّهَ اِلاّ بِالله) شایان ذکر است در ساعتی که منسوب به آ‌ن حضرت است این عمل با طهارت ظاهر و باطن و حضور قلب و خضوع و خشوع و در یک کلام عامل بعمل انجام گرفته و آن را بزرگان دین از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص داده‌اند که مورد استجابت است.بوستان بهشت .بااجازه نشر

تقویم و اعمال ماه ربیع الاول + علت نامگذاری

تقویم و اعمال  ماه ربیع الاول + علت نامگذاری

مشرق -ماه ربیع الاول سومین ماه از ماههای قمری و از ماه های فرخنده برای شیعیان است. حادثه مهم و تاریخی لیله المبیت ، هجرت حضرت محمد صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه، ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام، ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم با حضرت خدیجه علیهاسلام، آغاز امامت امام مهدی علیه السلام، عیدالزهرا و هلاکت یزید بن معاویه از جمله حوادث فرخنده این ماه است.همچنین غزوه بنی نضیر در سال 4 قمری، صلح امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه در سال 41 قمری، ، شهادت حضرت امام حسن عسگری علیه السلام در سال 260 قمری، واقعه احراق مکه در هنگام جنگ یزید با عبدالله بن زبیر در سال 64 قمری، حادثه صاحب زنج و قتل سیصد هزار نفر از مردم بصره به دست موفق عباسی در سال 258 از دیگر حوادث مهم ماه ربیع الاول است............

ادامه مطلب ...

دوبیتی وفرمایشات گهربار و انسان ساز حضرت محمد(ص) بمناسبت میلاد د

دوبیتی وفرمایشات گهربار و انسان ساز حضرت محمد(ص) بمناسبت میلاد دو تولد


مـــــژده ایـــدل کــه مـهــیــن آیـت یــزدان آمــد*مــشــعــل راه هـدا خـتــم رســـولان آمـد

تـا زنـــده پـــرچـــم تــوحـیــد بـهـر بـــام و دری*بـهـر نــابـودی اصــنـــام شــتــابـان آمــد

مـسـلـمـیـن را بـده از قـول خــــداونـــد نــویـــد*اشــرف خـلـق جـهـان نـیـر تــابـــان آمـد

اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست*دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست

روز میـلادت شدم مست می عرفان تو*آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو . . .

*****

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در  شـــــام  ولادت دو  قــطب عالم / تبریک به  صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .

*****

گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند*عرشیان و فرشیان نام محمّد می‌برند

*****

محمّد وارث پیغمبران است / که او سلطانِ شهرِ دلبران است

به حق فرمود حق لایزالی / محمّد علت خلقِ جهان است . . .

دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد

گهی خندان گهی محو تماشا / چو می‌بیند خمِ ابروی احمد

*****

جهان را حق به عشقش آفریده / وجودش کلِ هستی را خریده

بگویم از مه رویِ محمّد / کسی زیباتر از او را ندیده . . .

جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر*منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر

بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى*دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر . . .

*****

مژده که میلاد شه خاتم است*عید سعید نبى اکرم است

مژده که مسرورى عالم رسید*خرمى عالم و آدم رسید . . .

خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست*بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست

در آسمان دلبری و آستان عشق*نور جمال دلبر ما را مثال نیست . . .

از فرمایشات گهربار و انسان ساز حضرت محمد(ص)

«خوارترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد.»

«شجاع ترین مردم آن کس است که بر هوس خویش تسلط یابد»

«بهترین کسب ها آن است که مرد با دست خود کار کند.»

«بهترین اقسام ایمان آن است که بدانی هر جا هستی خدا با تست.»

«لذت حسود از همه کس کمتر است.»

«خدایا مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش و به تقوی عزیز کن و به عافیت زیبایی ده.»

«ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا ناتوان باشد.»

«پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردی است که آخرت خود را به دنیای دیگری فروخته است.»

«تواضع مایه بزرگی است، تواضع کنید تا خدا شما را بزرگ کند.»

«صدقه موجب فزونی مال است، صدقه دهید تا خدا مالتان را زیاد کند.»

«صدقه خشم خداوند را فرو می نشاند و از مرگ بد جلوگیری می کند.»

«خداوند به وسیله نیکی با پدر و مادر عمر انسان را زیاد می کند.»

«نخستین چیزی که به حساب آن می رسند نماز است.»

«از لجاجت بپرهیز که آغازش جهالت است و انجامش ندامت.»

«از یار بد بپرهیز که ترا به او شناسند.»

«استغفار وسیله محو گناهان است.»

«دروغ روزی را کاهش می دهد.»

«با پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان با شما نیکی کنند.»

«پرخوری دل را سخت می کند.»

«سحرخیز باشید، زیرا سحرخیزی مایه برکت است.»

«کمال نیکی آن است که در نهان همان کنی که در آشکار انجام می دهی.»

«توبه از گناه این است که دیگر مرتکب آن نشوی.»

«گشاده رویی کینه را می برد.»

«بهشت با ناملایمات قرین است و جهنم با خواستنی ها همراه است.»

«صدقه گناه را از بین می برد، چنانکه آب آتش را خاموش می کند.»

«حیا مایه زینت است.»

«تقوا مایه بزرگی است.»

«بهترین برادران شما کسانی هستند که عیوبتان را به شما آشکارا بگویند.»منبع : راد اس ام اس


با اعمال شب تولد حضرت ختمی مرتبت محمدالمصطفی نبی و پیامبر اکرم"ص

با اعمال شب تولد حضرت ختمی مرتبت محمدالمصطفی نبی و پیامبر اکرم"ص"بیشتر آشنا شده و عامل بعمل باشیم.


شب هفدهم شب ولادت حضرت خاتم الا نبیاء صلوات الله علیه و شب بسیار مبارکى است و سیّد نقل کرده که در مثل چنین شب نیز قبل از هجرت به یکسال معراج آن حضرت بوده.

روز هفدهم بنابر مشهور بین علماء امامیّه روز ولادت باسعادت حضرت خاتم الا نبیاء محمد بن عبدالله صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله است و معروف آنست که ولادت باسعادتش در مکّه معظّمه در خانه خود آن حضرت واقع شده در روز جمعه در وقت طلوع فجر در عام الفیل در ایّام سلطنت انوشیروان عادل و نیز در این روز شریف سنه هشتاد و سه ولادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام واقع شده و باعث مزید فضل و شرافت این روز گردیده و بالجمله این روز روز بسیار شریفى است و از براى آن چند عمل است:

اوّل: غسل

دوّم: روزه و از براى آن فضیلت بسیار است و روایت شده که هرکه این روز را روزه بدارد ثواب روزه یک سال خدا براى او بنویسد و این روز یکى از آن چهار روز است که در تمام سال به فضیلت روزه ممتاز است

سیّم: زیارت حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله از نزدیک و دور

چهارم: زیارت امیرالمؤ منین علیه السلام به همان زیارتى که حضرت صادق علیه السلام کرده و تعلیم محمّد بن مسلم فرموده و بیاید انشاءالله در باب زیارات

پنجم: در وقتى که روز بلند شود دو رکعت نماز کند در هر رکعت بعد از حمد ده مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و ده مرتبه توحید بخواند و بعد از سلام در مصلاّى خود بنشیند و این دعا بخواند اَللّهُمَّ اَنْتَ حَىُّ لاتَمُوتُ الخ و این دعاى مبسوطى است و چون سَنَدَش را منتهى به معصوم ندیدم مراعات اختصار را اَهَمّ دیدم هرکه طالبست به رجوع زاد المعاد رجوع نماید .

ششمّ: آنکه مسلمانان این روز را تعظیم بدارند و تصدّق و خیرات بنمایند و مؤ منین را مسرور کنند و به زیارت مشاهد مشرّفه روند و سیّد در اقبال شرحى از لزوم تعظیم این روز ذکر نموده و فرموده که من یافتم طایفه نصارى و جمعى از مسلمین را که تعظیم بزرگى از روز ولادت عیسى علیه السلام مى نمایند و تعجّب کردم که چگونه مسلمانان قانع شدند که روز مولود پیغمبرشان که اعظم از همه پیغمبران است به این مرتبه از تعظیم باشد که اَدْوَنْ از تعظیم نصارى است مولد عیسى علیه السلام را.بامید شفاعت آن معصومین خالق متعال ؛مشروط بر اطاعت دستورات و راهنمائی آن بزرگواران.انشاءالله

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.

آیا می دانید رمز اینکه چرا دو تولدحضرت محمد(ص) و امام صادق(ع) در

آیا می دانید رمز اینکه چرا دو تولدحضرت محمد(ص) و امام صادق(ع) در یک روز بوده ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

... انشاء الله تولد رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و امام صادق سلام الله علیه، مبارک باشد؛ آیا می دانید رمز اینکه چرا دو تولد در یک روز بوده؟ آیا تا حالا به این مسأله فکر کرده اید؟

آن که رسول الله صلوات الله علیه آورده از جانب خدا، بیانگر اصلی آن، در واقع که بعدها در روایات بسیار زیاد توضیح داده، امام صادق سلام الله علیه است. شما کتابها را باز کنید روایاتی که اکثرا نقل شده از امام صادق سلام الله علیه است، عن ابی عبدالله   عن ابی عبدالله ...  از حضرات دیگر هم هست اما اکثر روایات و بیانات از امام صادق علیه السلام است. با اینکه فرصتشان زیاد بوده، زیاد هم حضرت را اذیت کردند، منصور اذیت های زیادی کرد؛ هم عمرش زیاد است نسبت به ائمه اطهار صلوات الله علیهم، هم اذیت دیده اما زیاد هم مسائل را بیان فرموده است.

یک نکته بگویم: ما می گوییم أشهد أن محمدا رسول الله  معنی اش این است که رسول الله صلوات الله علیه فرستاده خداست، ما شهادت می دهیم که او فرستاده خداست، هر چه گفته چه در قرآن و چه از خودشان نقل شده که همان تفسیر قرآن است؛ تکرار می کنم:

ما شهادت می دهیم که أشهد ان محمدا رسول الله  یعنی هرچه در قرآن آورده، دستورات خداست، هر چه خودش گفته توضیح آنهاست، ما اتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا  هر چه رسول الله به شما آورده قبول کنید و آنچه نهی کرده است ( قرآن و بیانات خودش ) آنها را ترک بکنید.

اینکه که ما می گوئیم حالا ببینیم که این گفته ما درست است یا نه؟ آیا راست می گوییم یا نه؟ خودمان قبول کنیم راست می گوییم؛ فرموده رسول الله صلوات الله علیه، فرموده خداست و آنچه خودش گفته، توضیح فرموده های خداست؛ این را ما می گوییم آیا قبـــول داریم اینطــور هستیــم؟

پس چنان کن فعل خود کان بی زبان       باشد أشهــــد گفتــن و عیــن بیـــــــان

گفتن أشهد أن لا اله الا الله  و أشهد أن محمدا رسول الله  آسان است  اما مسأله در یکی بودن اعمال و رفتار انسان، با این شهادت است؛ ما دروغ می گوییم أشهد أن لا اله الا الله ، ما فرمایشات حضرت را عمل نمی کنیم؛ مولوی می گوید: (درشعربالا)  شما اعمالتان را، افعالتان را درست کنید، طبق دستورات حضرت باشد، شما بی زبـــــان گفته اید  أشهد أن محمـــدا رسول الله.

تا همه  تن عضو  عضوت ای پسر          گفته باشد أشهـــد اندر نفـع و ضّـر

رفتن بنــده پــی خواجـــه گواست        که منم محکوم و این مولای ماست                                         

قدیم بنده های زر خرید بودند و کسانی آنها را می خریدند، بنده دنبال کسی می رفت که بنده او بود، همیشه دنبال او بود؛ اینکه دنبال او می رود عملا نشان می دهد منم محکــوم و این مــولای ماست.

خود رفتنش حکایت این معنا را می کند که این مولای ماست و من هم بنده این هستم، تو لازم نیست بگویی أشهد أن لا اله الا الله و أشهد أن محمدا رسول الله؛ کارتان را، اعمالتان را طوری کنید که اعمالتان و اعمالمان  أشهــــد گفــتن باشد بدون زبان؛ بیشتر شرح ندهم، شرح بدهم نا امیدی می شود، بلاخره باید عمل کنیم ... .ازبیانات استاد آیت الله محمد شجاعی1388

ابیاتی درعلت خلقت خواجه لولاک حضرت محمد المصطفی صلی الله علیه و

ابیاتی درعلت خلقت  خواجه لولاک حضرت محمد المصطفی صلی الله علیه و آله وسلم

ای خواجه عالم همه عالم بفــدایـــــت  *  چون کرده خدا خلقت عالم زبرایـت

شد ختم رسالت بــتو این جامه زیـــبا   * خیاط ازل دوخـته بــر قــــــد رسایت

ذات تو بود علت و عالم همــه معلول   *  در حق تو لولاک از آن گفته خدایت

 در روز جزا جمله رسولان مـــــکرم   *  وز آدم و عیسی همه در تحت لوایت

 هنگام سخا چون بعطا دست گشائی    * صد حاتم طائی شده درویش و گدایت

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.


ابــیاتی در اوصــــاف حضرت ختمی مرتبت محمد المصطفی صلی الله علیه

ابــیاتی در اوصــــاف حضرت ختمی مرتبت محمد المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم



آن نور پاک خالق سبحان محمد (ص)است     مقصود حــــــق زخلقــــت انسان محمد(ص)اســت

پیغمبران بــرای هدایت چـــــو آمد نــــــــــد    بیشک امـــام و رهــــــــبر ایشان محمد (ص)است

نـــوح و خلــــیل و موسی ز انــــــــــــــــبیا    صاحب شریعـت اندوختم رسولان محمد(ص)است

خلــــق عظیم آمـــــده در شـــــان احــــمدی    چون مصطفا و رحمــــت رحمان محمد(ص)است

اســـــلام او مکمل ادیـــــان و د یـــــن حق     خیر الوری و صاحـــــــــب قرآن محمد(ص)است

گـــــفتار او متمم اخلاق و عدل و جــــــود      معجز نما و مظهر احســــــــــان محمد(ص)است

برمومنین زلطف رئوفــست و مهربـــــــان      شبهای تیره سر پرست یتیـــمان محمد(ص)است

 در حـــشر انــــبیا گرو کار امـــت انـــــد       حاکم بحشر و صاحب مـــــیزان محمد(ص)است

پای حساب و عدل و قیامت به عاصـــیان        بالاترین شفیع بر آنــــــــــــــان  محمد(ص)است

حکم بهشت و طوبی و دوزخ بدست اوست      قاســم به کل جــنت و رضــوان محمد(ص)است

صلوات حــــق بر او ز مقدم همیشه بـــــاد      چون رهنما به خیر و به ایمان محمد(ص)اسـت

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.

 

علت خلقت جهانیان(در ولادت حضرت محمد ص)نخل توحید و ثمرات آن.چشم آ

علت خلقت جهانیان(در ولادت حضرت محمد ص)نخل توحید و ثمرات آن.چشم آمنه علیهاالسلام و حضرت عبدالمطلب (ع)روشن شد.ولادت سلطان انبیاء حضرت محمد المصطفی صلی الله علیه و آله وسلم


علت خلقت جهانیان(در ولادت حضرت محمدص)

احمد که به حکم اصطفا پاک آمـــد    آن نور خدا به عالم خاک آمــــــــــــد

چون خواست خدا کند جهانراظاهر    لولاک لما خلقت الفلاک آمــــــــــــــد

ازنور محمدی همه خلق جـــــهان    عرش و فلک و کرسی و املاک آمـد

*****

ز نامهای رسول خدای در قـــــــــــــــــــــران    در این دو بیت زمن بیست نام یادگـــــــــــــــیر

نبی و امی و غیث و مزمل و نعمــــــــــــــت     رسول و صدق و رئوف و رحیم و نور و نذیر

بشیر و و شاهد و داعی و مصطفی و مبین      کریم و رحمت مدثر و سراج و منـــــــــــــــــیر

اگر چه جمله اسمانهفته در احــــــــــــــــمد      که میم ملک و ملیک است از علیم نصــــــــــیر

*****

نخل توحید و ثمرات آن

آن درختی که نشاندست خدای ازلــــــی        اصل آنست محمدص تنه اش گشته علی ع

شاخه اش فاطمه آن را حسنینند ثــــمر         نه  امام دگر از بعد حسین اند ولــــــــــــی

حب آنان شده بر جمله خلایق واجــــب          شرط توحید نموده است خدای ازلــــــــی

حاصلش طاعت و تقوی خداوند  ودود         شیعیان برگ درختند ز انوار جــــــــــــــلی

چشم آمنه علیهاالسلام و حضرت عبدالمطلب (ع)روشن شد

آمنه علیهاالسلام فرمود بخدا قسم چون فرزندم قدم بدنیا نهاد دست خود را روی زمین نهاد و سر بطرف آسمان برداشت و نظر کرد و نوری از او نمایان شد که همه چیزرا روشن نمود و در آن نور شنیدم گوینده می گوید بهترین مردم را زائیدی .پس اورا محمد نام گذار آن مولود گرامی را نزد عبدالمطلب بردند اورا ببیند و عبدالمطلب سخن آمنه را شنیده بود او را در بر گرفت و گفت: الحمدلله الذی اعــــطانی  *  هـــذا الغلام الطیب الاردن  *   قدساد فی  المهد علی الغلمان .ترجمه:سپاس خداوندی را که این فرزند خوشبو را که در گهواره بر تمام کودکان سیادت داد بمن عطا فرمود سپس او را به ارکان کعبه تعویذ نمود و اشعاری سرود:

ای ختم رسل دو کون پــیرانه تست         افـــلاک یکـــی مــنبر نــه پــایــه تست

گر شخصی ترا نیفتد چه عجـــــــب         تو نـــوری و آفتاب خود سایــــه تست

ولادت سلطان انبیاء حضرت محمد المصطفی صلی الله علیه و آله وسلم

سحر از عالم غیبی سروشی دلنشین آمــــــــــد      که غم را از دل ما برد و با شادی قرین آمد

ببارید از سحاب رحمت حق مشک بر کعــــــبه      شمیم روح افزا از بهشت عنبرین آمــــــــــد

تجلی کرد انوار الهی باز در بطــــــــــــــــــــحا      جهان از پرتوش برتر زفردوس برین آمــــد

بحکم ذوالمنن از آسمانها رانده شد ابلیــــــس       چو با خیل ملک از عرش جبریل امین آمــد

چنان شوری بپاشد بهر او  در کشور گیـــــتی      توگفتی انقلابی همچو روز واپسین آمــــــــد

بگفتا اهرمن جبریل را باز اینچه غوغائیســت   امین وحی فرمودش شفیع المذنبین آمـــــــــــد

تمام قدسیان در صف همه کروبیان برپـــــــــا       که طاوسکبریا آن نازنین آمـــــــــــــــــــــــد

به صبح هفده شهر ربیع از مطلع عــــــــــزت       عیان شد طالع مسعود و ختم مرسلین آمـد

چو خورشید جلال احمدی تابید در عالـــــــــم         زایزد بر جمال او هزاران آفرین آمـــــــــد

چه مولودیکه فرموده خدا در شان او لـولاک     تمام  آفرینش سایه او رکن رگین آمــــــــــــد

بود نامش محمد(ص) کنیه بوالقاسم لقب طـه    همای رحمت حق رمة للعالمین آمـــــــــــــــــد

زمیلادش شده سحر همه جادوگران بــــــــاطل     چو آن استاد دانشگاه قرآن مبین آمـــــــــــد

شکست ایوان کسری و سلاطین محو؛آنروزی    که شاهنشاه اقلیم بقاوملک دین آمــــــــــــــد

ز هرمویش چگویم معجزات انبیاظاهــــــــــر    هر آنکس خواند قرآنش بدل او را یقین آمـــد

نسیم حق پرستی چون وزید آتشکده خاموش   همه بتهای عالم واژگون شد بر زمین آمــــــد

فرامینش مقدم گربود بر مشرکین دشــــــــوار   ولی عز و جلال و فربرایمومنین آمـــــــــــــد

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.

17 ربیع الاول سال 83.ولادت حضرت امام صادق«سلام الله علیه»هجری .خ

17 ربیع الاول سال 83.ولادت حضرت امام صادق«سلام الله علیه»هجری .خصوصیات حضرت«صلی الله علیه و آله»



ندا از آسمان هنگام ولادت حضرت محمد(ص)معجزات ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»

ولادت با سعادت پیامبر اسلام «صلی الله علیه و آله» و امام جعفر صادق«سلام الله علیه»

ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»

به اتفاق علمای شیعه ،در این روز ، هنگام فجر روز جمعه در مکه معظمه ولادت با سعادت حضرت سیدالانبیاء محمد مصطفی«صلی الله علیه و آله»واقع شده است.ولادت آن حضرت با سلطنت انوشیروان عادل مقارن بود و در آن سال اصحاب فیل هلاک شدند.«تاریخ الموالید:ص5 و مصباح المتهجد:ص733 و تهذیب الاحکام:ج6ص2 و ....»

نام آن حضرت محمد«صلی الله علیه و آله»و کنیه ایشان ابوالقاسم است. نام پدر آن حضرت عبدالله،و نام مادر ایشان آمنه بنت وهب است.«اعلام الوری ج1ص43-45و کشف الغمه ج1 ص15»

در هنگام ولادت ،نوری از پیشانی آن حضرت لامع بود و بوی مشک از ایشان ساطع می گشت.نوری در آن شب از سمت حجاز ساطع شد و در تمام عالم منتشر گردید.تخت پادشاهان سرنگون شد،و همه آنان در ان روز لال بودندو نمی توانستند سخن بگویند.

ملائکه مقرب و ارواح اصفیای پیامبران در هنگام ولادت ان حضرت حضور یافتند، و رضوان خازن بهشت با حوریان نازل شدند،و ابریقهاو تشت از طلا و نقره و زمرد بهشت حاضر کردند و برای حضرت آمنه شربت ها از بهشت آوردند که او بیاشامد. ان حضرت را بعد از ولادت به آبهای بهشت غسل دادند و به عطرهای فردوس معطر کردند.«حق الیقین ص27»

معجزات ولادت پیامبر«صلی الله علیه و آله»

در روز ولادت آن حضرت هر بتی که در هر جای عالم بود به رو رد افتاد و چهارده کنگره از ایوان کسری فرو ریخت. دریاچه ساوه که آن را می پرستیدند خشک و بدل به نمک زار شد.در وادی ساوه که سالها بود کسی آب در آن ندیده بود آب جاری شد.آتشکده فارس که هزار سال خاموش نشده بود، در شب ولادت آن حضرت خاموش شد.علم کاهنان و سحر ساحران باطل گردید،و طاق کسری از میان به دو نیم شد که تا امروز نمایان است.«امالی صدوق ص 361-360 و حلیه الابرار ج1 ص23 و بحارالانوار ج 15ص 257و.....»

هنگام ولادت آن حضرت این ندا از آسمان شنیده شد جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا«سوره اسراء آیه 81 و بحارالانوار ج 15ص274و... »

خصوصیات حضرت«صلی الله علیه و آله»

هرگز مگس بر بدن آن حضرت نمی نشست.هرگاه چشم مبارکش خواب بود دلش بیدار بود،و میدید و میشنید،چنانکه در بیداری میدید و میشنید.حضرت از قفای خود چنان میدید که از پیش رو میدید.

بر هر حیوانی که سوار میشد هرگز پیر و لاغر نمیشد.آن حضرت حماری به نام یعفور داشتند. هر زمانی که فرماان میداد فلان مرد را حاضر کن ،به در خانه اش میرفت و سر بر در میکوفت و به اشاره او را حاضر می ساخت.«قلائدالنحور ج ربیع الاول ص110-112»

از خصوصیات ولادت پیامبر «صلی الله علیه و آله»آن بود که ختنه کرده و ناف بریده و پاک از آلایش خون وغیره متولدشد.همچنین در وقت ولادت از پا به زیر آمد نه از سر. هنگام ولادت رو به کعبه به سجده افتاد وچون سر از سجده برداشت دست به سوی آسمان بلند کرد و به وحدانیت خداوند و رسالت خود اقرار نمود، وسپس نوری از او ساطع گردید که مشرق و مغرب عالم را روشن نمود.«حق الیقین ص26»

معجزات حضرت«صلی الله علیه و آله»

پیامبر معجزات بسیاری داشت که از جمله آنها نمونه هایزیر است.

1.مستجاب شدن دعای ایشان در زنده شدن مردگان و بینا شدن کوران و شفا یافتن بیماران

2.سخن گفتن ان حضرت با حیوانات

 

3.آگاهی بر همه لغات و قدرت بر سخن گفتن به همه آنها

4.مهر نبوت بر پشت مبارکش جای گرفته بود و نور ان بر نور آفتاب زیادتی می کرد.

5.آب از میان انگشتان مبارکش جاری شد، به قدری که جمعی سیراب شدند.

6.سنگریزه در دست مبارکش تسبیح می گفت، و مردم می شنیدند.

7.وجود مقدسش در آفتاب سایه ای نداشت.

8.هرگاه آب دهان مبارک به چاهی می افکند در آن چاه برکت به هم می رسید و پر از آب می شد. آب دهان مبارک را به هر صاحب دردی می مالید شفا می یافت.

9.دست مبارک آن حضرت به هر طعامی که می رسید با برکت می شد و از آن طعام جماعت کثیری را سیر می کرد.

10.هر گاه بر زمین نرمی راه میرفت جای پایش نمی ماند .

روز ولادت آن حضرت روز شریف و با برکتی است که از قدیم الایام صالحین از آل محمد«صلی الله علیه و آله و سلم» حرمت آن را نگاه داشته اند، و حق آن را ادا کرده و روزه گرفته اند.کسی که روز 17 ربیع الاول را روزه بگیردخداوند متعال ثواب یکسال روزه را به او می دهد. در این روز صدقه دادن و زیارت مشاهد مشرفه و انجام خیرات و مسرور کردن اهل ایمان مستحب است.«مسار الشیعه ص30»

ولادت حضرت امام صادق«سلام الله علیه»

در17 ربیع الاول سال 83 هجری ولادت با سعادت امام جعفر صادق«سلام الله علیه»در مدینه منوره اتفاق افتاده است.«مناقب آل ابیطالب ج4 ص280 و بحارالانوار ج 47ص 194»

نام مبارک آن حضرت جعفر وکنیه شریفش ابوعبدالله و لقب نورانی حضرت،صادق است.پدر بزرگوارش امام محمد باقر«سلام الله علیه» ،و مادر گرامی ان حضرت ام فروه است، که امام صادق«سلام الله علیه»درباره ایشان میفرمایند:«مادرم از بانوان با ایمان و پرهیزکار و نبکوکار بود،و خدا نیکوکاران را دوست دارد»«کافی ج 1ص 472 و بحارالانوار ج47ص 7»

امام صادق «سلام الله علیه» هفت پسر و چهار دختر داشتند که عبارتند از :امام موسی کاظم«سلام الله علیه»،اسماعیل، عبدالله، محمد دیباج، اسحاق، علی عریضی،عباس ،ام فروه ،اسماء و فاطمه«.«مناقب آل ابیطالب ج4 ص280»

در شمایل آن حضرت گفته اند :آن حضرت میانه قد و افروخته رو و سفید بدن و کشیده بینی و موهای ایشان سیاه و مجعد و بر گونه ایشان خال سیاهی بود«مناقب آل ابیطالب ج4 ص280 و بحارالانوار ج 47 ص 9»

قال رسول الله (صلى الله علیه وآله):" إنی تارک فیکم ما إن تمسکتم به لن تضلوا بعدی، أحدهما أعظم من الآخر، کتاب الله حبل ممدود من السماء الى الارض وعترتی أهل بیتی ولن یفترقا حتى یردا علیّ الحوض فانظروا کیف تخلفونی فیهما"(مسند أحمد: ج3 / ص14 ـ 17 ـ ج4 / ص267 ـ 271 ـ ج5

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.

اشعار ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع)؛ولادت امام جعفر صادق (ع) ،رئ

اشعار ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع)؛ولادت امام جعفر صادق (ع) ،رئیس مکتب جعفری بر عموم شیفتگان آن حضرت مبارک باد .



نام : جعفر

لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر

کنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی

نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( ع)

نام مادر : فاطمه ( ام فروه )

زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری (در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول)

محل تولد : مدینه منوره

عمر شریفش : 65 سال

مدت امامت : 34 سال

قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر

محل دفن : قبرستان بقیع

ایشان ششمین امام شیعیان، لقب مشهورش «صادق‏» است. لقبهاى دیگرى نیز دارد، از آن جمله صابر، طاهر، و فاضل. اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه  وى هم نبوده ‏اند، آن حضرت را به درستى حدیث و راستگویى در نقل روایت‏ بدین لقب ستوده‏ اند،

پیامبر اکرم ( ص ) در خصوص انتخاب نام و لقب امام ششم فرموده است: وقتی که فرزندم جعفر متولد شد نام اورا صادق بگذارید زیرا فرزند پنجمش جعفراست وادعای

امامت می کند و او در نظر خداوند جعفر کذاب است .

دوران امامت آن امام 34 سال بوده که با اواخر حکومت امویان واوایل حکومت عباسیان مصادف می باشد . آن حضرت با پنج تن از خلفای بنی امیه - هشام بن عبدالملی ، ولید بن یزید بن عبدالملی ، یزید بن ولید بن عبدالملی ، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد ملقب به حمار و دو تن از خلفای بنی عباس ابوالعباس ( عبدالله بن محمد ) معروف به سفاح و ابوجعفر معروف به منصور دوانیقی معاصر بود

زندگانی امام جعفر صادق ( ع) رامی توان به سه دسته کلی تقسیم نمود :

1 - زندگانی امام در دوره امام سجاد و امام باقر ( ع)  که در این دوره امام صادق ( ع) از علم و تقوی و کمال و فضیلت آنان در حد کافی بهره مند شد .

2- دراین دوره امام از فرصت مناسبی که بوجود آمده ، استفاده نمود و مکتب جعفری را به تکامل رساند . در این مدت ، 4000 دانشمند تحویل جامعه داد و علوم و فنون بسیاری را به جامعه اسلامی ارزانی داشت .

3 - هشت سال آخرامام( ع ) قسمت سوم زندگی امام را تشکیل می دهد . دراین دوره ، امام بسیار تحت فشار و اختناق حکومت منصور عباسی قرار داشت . در این دوره امام دائما تحت نظر بود و مکتب جعفری عملا تعطیل گردید .

فرزندان امام :

چنان که مشهور است فرزندان آن حضرت ده تن بوده‏اند، هفت پسر به نامهاى اسماعیل، عبد الله، موسى، اسحاق، محمد، عباس و على و سه دختر به نامهاى ام فروه، اسماء و فاطمه.

اشعار ولادت حضرت امام جعفر صادق (ع)

  ***************************

بر شیعه ز حق رهبر لایق آمد

تابنده ترین نور حقایق آمد

از نسل محمد و علی و زهرا

صادق پسر حضرت باقر آمد

  *******************

امشب که صفا با دل و جان همراه است

هنگام طلوع آفتاب و ماه است

هم جشن ولادت امام صادق

هم عید محمد ابن عبدالله است

  ******************

گویم ز امام صادق این طرفه حدیث

تا شیعه او به لوح دل بنگارد

فرمود که بر شفاعت ما نرسد

هر کس که نماز را سبک بشمارد

  ********************

مذهب جعفری و ملت احمد دارم

لله الحمد که این دولت سرمد دارم

من زخود هیچ ندارم که بر آن فخر کنم

هر چه دارم همه از آل محمد دارم

  **********************

گل بپاشید که عید آمده است

شیعیان عید سعید آمده است

عشق در سینه چدید آمده است

نور خلاق مجید آمده است

  ***************

ز عنایات خداوند غفور

شهر یثرب شده در هاله نور

باقر حلم پیمبر مسرور

خانه اش به بود از وادی طور

  ********************

هفده ماه ربیع المولود

نیر برج ولا چهره گشود

غم ز دلهای محبان بریود

وجد و شادی به دل ما افزود

  ***********************

گلی از گلشن طاها بدمید

که شمیمش به دل ما بوزید

مذهب شیعه از او گشته پدید

پرده جهل و ضلالت بدرید

امشب سخن از جان جهان باید گفت

توصیف رسول انس و جان باید گفت

در روز ولادت دو قطب عالم

تبریک به صاحب الزمان باید گفت

مکان ولادت حضرت محمد (ص) ؛ فرمایشات حضرت محمد(ص)؛ پیامهایی به من

مکان ولادت حضرت محمد (ص) ؛ فرمایشات حضرت محمد(ص)؛ پیامهایی به مناسبت ولادت حضرت محمد(ص) اتفاقات شگرف؛شعرهای غیبی در ولادت حضرت؛خصوصیات و ویژگی های حضرت؛ حوادث و اتفاقات شب ولادت.....
ولادت حضرت محمد «ص» در مکه بوده، و در خانه‏اى در شعب ابى طالب که بعدها حضرت محمد (ص) آنرا به عقیل بن ابى طالب بخشید، و فرزندان عقیل آنرا به محمد بن یوسف ثقفى فروختند و محمد بن یوسف آنرا جزء خانه خویش ساخت و به نام او مشهور گردید. و در زمان هارون، مادرش خیزران آنجا را گرفت و از خانه محمد بن یوسف جدا کرد و مسجدى ساخت و بعدها بصورت زیارتگاهى در آمد، و بعدا که وهابیون در حجاز تسلط یافته و مکه را گرفتند روى نظریه عبد الوهاب مؤسس مذهبشان که تبرک به قبور پیمبران و مردان صالح الهى را شرک مى‏دانستند، و بهمین جهت قبور ائمه دین و بزرگان اسلام را در مکه و مدینه ویران کردند، آنجا را نیز ویران کرده و بصورت مزبله و طویله‏اى در آوردند. تنها با اصرار شیخ عباس قطان شهردار وقت مکه و درخواست وى از ملک عبد العزیز قرار شد تا در آنجا کتابخانه‏اى بنا کنند که امروزه به نام «مکتبة مکة المکرمه» شناخته مى‏شود . (1) اکنون بسیارى از مسلمانان ترکیه پشت در این کتابخانه نماز مى‏خوانند. و برخى گفته‏اند: ولادت آنحضرت در خانه‏اى در نزدیکى کوه «صفا» بوده است. (2) حوادث و اتفاقات شب ولادت در روایات ما آمده است که در شب ولادت آن حضرت‏ حوادث مهم و اتفاقات زیادى در اطراف جهان بوقوع پیوست که ‏پیش از آن سابقه نداشت و یا اتفاق نیفتاده بود که از جمله‏ «ارهاصات‏» بوده بدان گونه که در داستان اصحاب فیل ذکر شد ، و در قصیده معروف برده نیز آمده که چند بیت آن چنین است: یوم تفرس منه الفرس انهم قد انذروا بحلول البؤس و الفئم و بات ایوان کسرى و هو منصدع کشمل اصحاب کسرى غیر ملتئم النار خامدة الانفاس من اسف علیه و النهر ساهى العین من سدم و ساء ساوه ان غاضت‏بحیرتها و رد واردها بالغیظ حین ظم کان بالنار ما بالماء من بلل حزنا و بالماء ما بالنار من ضرم و شاید جامع ترین حدیث در این باره حدیثى است که مرحوم صدوق ‏«ره‏» در کتاب امالى به سند خود از امام صادق علیه السلام ‏روایت کرده و ترجمه ‏اش چنین است که آن حضرت فرمود: ابلیس به آسمانها بالا مى ‏رفت و چون حضرت عیسى‏ «ع‏» به دنیا آمد از سه آسمان ممنوع شد و تا چهار آسمان بالا مى ‏رفت ، و هنگامی که رسولخدا «ص‏» به دنیا آمد از همه آسمانهاى هفتگانه‏ ممنوع شد ، و شیاطین بوسیله پرتاب شدن ستارگان ممنوع‏ گردیدند ، و قریش که چنان دیدند گفتند: قیامتى که اهل کتاب مى‏ گفتند بر پا شده! عمرو بن امیه که از همه مردم آن زمان به علم کهانت وستاره شناسى داناتر بود بدان ها گفت:بنگرید اگر آن ستارگانى ‏است که مردم بوسیله آنها راهنمائى مى ‏شوند و تابستان و زمستان‏ از روى آن معلوم گردد پس بدانید که قیامت ‏بر پا شده و مقدمه ‏نابودى هر چیز است و اگر غیر از آنها است امر تازه ‏اى اتفاق ‏افتاده. فرمایشات حضرت محمد(ص) «خوارترین مردم کسی است که مردم را خوار شمارد.» «شجاع ترین مردم آن کس است که بر هوس خویش تسلط یابد» «بهترین کسب ها آن است که مرد با دست خود کار کند.» «بهترین اقسام ایمان آن است که بدانی هر جا هستی خدا با تست.» «لذت حسود از همه کس کمتر است.» «خدایا مرا به علم توانگر ساز و به حلم زینت بخش و به تقوی عزیز کن و به عافیت زیبایی ده.» «ناتوان ترین مردم کسی است که از دعا ناتوان باشد.» «پشیمان تر از همه مردم در روز قیامت، مردی است که آخرت خود را به دنیای دیگری فروخته است.» «تواضع مایه بزرگی است، تواضع کنید تا خدا شما را بزرگ کند.» «صدقه موجب فزونی مال است، صدقه دهید تا خدا مالتان را زیاد کند.» «صدقه خشم خداوند را فرو می نشاند و از مرگ بد جلوگیری می کند.» «خداوند به وسیله نیکی با پدر و مادر عمر انسان را زیاد می کند.» «نخستین چیزی که به حساب آن می رسند نماز است.» «از لجاجت بپرهیز که آغازش جهالت است و انجامش ندامت.» «از یار بد بپرهیز که ترا به او شناسند.» «استغفار وسیله محو گناهان است.» «دروغ روزی را کاهش می دهد.» «با پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان با شما نیکی کنند.» «پرخوری دل را سخت می کند.» «سحرخیز باشید، زیرا سحرخیزی مایه برکت است.» «کمال نیکی آن است که در نهان همان کنی که در آشکار انجام می دهی.» «به یکدیگر هدیه بدهید تا رشته محبتتان استوار شود زیرا هدیه موجب افزایش محبت می گردد و کینه و کدورت را از میان می برد.» «توبه از گناه این است که دیگر مرتکب آن نشوی.» «گشاده رویی کینه را می برد.» «بهشت با ناملایمات قرین است و جهنم با خواستنی ها همراه است.» «صدقه گناه را از بین می برد، چنانکه آب آتش را خاموش می کند.» «حیا مایه زینت است.» «تقوا مایه بزرگی است.» «بهترین برادران شما کسانی هستند که عیوبتان را به شما آشکارا بگویند.» پیامهایی به مناسبت ولادت حضرت محمد(ص) ستاره حجاز سالها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی، سیاهی و تیرگی خود را از آسمان آبی انتظار داشت. سالها بود که زمین به کویر خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی فراموش نشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب ساخت و گُلی زیبا، بنام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد. تولد او، عطر دل انگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه های جوشان معرفت را در سینه ها، جاری ساخت. آری با تولد او، کویر جهل و تعصب به بوستان مِهر و تفکر تبدیل شد. آن پیام آور الهی، در شهر مقدس مکّه و در خانواده ای مؤمن و خداپرست، در شب 17 ربیع الاول به دنیا آمد و جهانِ هستی را با وجود مبارک خود، منوّر کرد. اتفاقات شگرف آن شب آسمان مکّه ستاره باران شده بود و ساکنان عرش ملکوت برای تحویل دادن امانت خود به زمین آمده بودند. در همان زمان کنگره های کاخ کسری فرو ریخت و آتشکده های فارس به خاموشی گرائید و پی آمد این تولد شیاطین و طاغوت ها گریختند و بت های جاهلی یکی پس از دیگری سقوط کردند. نور ایمان به سراسر دنیا تابید و پیام اسلام در قلب ها نفوذ کرد و بشر از چنگال ظلم و جهل، نجات یافت. شعرهای غیبی یکی از معجزات رسول خدا(ص) این است که هنگام تولد آن حضرت، اشعار بسیار زیبایی از طرف گویندگان نامعلومی خوانده شده است و سبب هدایت بسیاری از مردم شده است. اکنون به ذکر چند نمونه از این اشعار غیبی و آسمانی می پردازیم: هنگام ولادت حضرت محمد(ص)، آمنه مادر ایشان اشعاری را شنید که خواننده آن معلوم نبود. آن اشعار این گونه آغاز شده بود: «درود خدا و همه بندگان صالح، بر چراغ فروزان عالم هستی باد. او محمد مصطفی(ص) بهترین مردم است. هاله ای از پاکی احاطه اش کرده و زینت بخش و گزیده بشریت است. تا نسیم مشرق زمین بر چهره گل می زند و کبوتران نغمه عشق به گوش هم می سرایند، بر او رحمت خدا باد.» شخصی به نام «ورقه» می گوید: در شب تولد رسول خدا(ص) در کنار بت بزرگ قبیله خود نشسته بودم و مشغول دعا کردن بودم که ناگهان صدایی را شنیدم. در کمال تعجب دیدم که بت به سخن آمده و می گوید: «رسول خدا، متولد شد و دیگر پادشاهان به خواری افتادند و گمراهی و بت پرستی و شرک از ساحت بشریت زدوده گشت» پس از خواندن این اشعار، بت بزرگ سقوط کرده و تکه تکه شد. عزّت سیره پیامبر اسلام، سیره عزّت در زندگی بود. در طول زندگی سراسر جهاد و مبارزه خود، همیشه عزیز بود و شکست ناپذیر. او عزت را در تقوای الهی می دانست و می فرمود: «هر کس می خواهد با عزت ترین مردم باشد، باید تقوای الهی پیشه کند». صبر و استقامت نبی اکرم(ص) سمبل صبر و استقامت است. ایشان در تمام مدت تبلیغ دین اسلام، با دشمنی ها و آزارهای مشرکان روبرو بود ولی هیچگاه ناشکیبا و ناراضی نشدند. صبر، مادر تمام کمالات معنوی می باشد. به همین دلیل است که وقتی خداوند، می خواهد به پیامبرش هدیه ای بدهد، صبر و تبعات آن را هدیه می دهد. چنانکه در حدیث امام صادق(ع) آمده است که پیامبر فرمود: «جبرئیل به نزد من آمد و گفت: ای رسول خدا، پروردگار مرا با هدیه ای به سوی تو فرستاده که چنین هدیه ای را به کسی قبل از تو نداده است. پیامبر سؤال کردند که آن هدیه چیست؟ گفت: صبر و نیکوتر از آن، پرسیدند و آن چیست؟ گفت: رضا [که خود محصول صبر است] و بهتر از آن. پرسیدند آن چیست؟ گفت: زهد و بهتر از آن. گفتند و آن چیست؟ پاسخ داد: اخلاص و بهتر از آن و...» به راستی که صبر، سرچشمه تمام فضایل معنوی است. نظم و انضباط رسول اکرم(ص) الگو و اسوه نظم در زندگی بودند. نظمی دقیق و الهی بر همه شؤون و رفتار ایشان حاکم بود و در تمام مراحل زندگی ایشان، عینیت داشت. پیامبر اسلام(ص) همیشه یاران خود را به نظم در کارها دعوت می فرمودند و خود برای آنان الگویی تمام بودند. در مسجدالنبی، چند ستون وجود داشت که رسول خدا(ص) کنار هر یک که می نشست، معنایی خاص داشت و مسلمانان می دانستند که هنگام چه کاری است. ستونی، خاص مردم. ستونی برای خلوت و ستونی برای شور و مشورت و تصمیم گیری و بهمین ترتیب سایر ستونها. عدم تکلف زندگی نبی اکرم بر عدم تکلف استوار بود و این اصل مهم اسلامی، از افتخارات دین مبین ما است. ظاهر و باطن ایشان یکی بود. خود را، همان گونه که بودند نشان می دادند. به هیچ وجه ظاهرسازی نمی کردند و می فرمودند: «من و امتم از تکلف به دور هستیم. من اهل تکلف را دوست نمی دارم». امیر المؤمنین(ع) می فرماید: «روزی عده ای از اصحاب به پیامبر(ص) گفتند: یا رسول اللّه اگر به دین اسلام گرویدن را به بعضی از مردم اجبار کنی، مطمئنا آنان به اسلام می گروند و تعداد ما مسلمانان خیلی زیاد خواهد شد. پیامبر در پاسخ فرمود: من آن چنان نیستم که به دیدار خداوند بروم در حالی که دستوری را بدهم که بدعت در دین الهی باشد و من اهل تکلف نیستم.» آزادگی سیره پیامبر اکرم، سیره حریّت و آزادگی است. هدف از بعثت ایشان، آزاد کردن انسان از زنجیرهایِ شرک و ظلم است و رسالت ایشان، تربیت انسان های آزاداندیش و جوانمرد است. پیامبر گرامی در انجام این مهمّ، از جان و دل مایه گذاشت و شاگردان مکتب والای ایشان، هر کدام سرمشق و الگوی آزاد مردان جهان هستند. ویژگیهای حضرت محمد(ص) رسول خدا هرگز مسلمانی را لعنت نکردند و هرگز کینه کسی را به دل نگرفتند و در مسایل شخصی از کسی انتقام جویی ننمودند. ایشان همه بدی ها و آزارهای مشرکان را تحمل می کردند و خشمگین نمی شدند. عفو و گذشت آن حضرت، تا آنجا بود که در کلیه مسائلی که جزو «حدود الله» نبود و برای آن حدّ معین نشده بود، گذشت می کردند. از ابن عباس نقل شده است که پیامبر(ص) در امور خیر، بخشنده ترین مردم بودند و در ماه مبارک رمضان که جبرئیل را ملاقات می کردند، بخشنده تر می شدند و در امور خیر از نسیم هم بخشنده تر می شدند. ایشان در طول زندگی خود، همواره در راه صدق و راستی بودند و هرگز به مکر و حیله روی نیاوردند و درس آزادمردی و آزاد اندیشی را به بشریت عرضه کردند. تفکر و تدبّر زندگی رسول خدا(ص) بر تفکر و تدبّر استوار بود و هیچ کاری را بدون تفکر، انجام نمی داد. رسول الله به تمام اصحاب خود نیز توصیه می کرد که در رابطه با دین خود تفکر کنند و بدون فکر، حرفی نزنند و کاری انجام ندهند و همیشه به سرانجام کار بیندیشند و این کار را سرلوحه زندگی خود قرار دهند. ایشان در وصیت خود به حضرت علی(ع) می فرمایند: «هیچ عبادتی مانند تفکر، ارزشمند نیست.» تواضع و فروتنی یکی از برجسته ترین صفات رسول خدا(ص) تواضع و فروتنی بود. ایشان با این که در اوج مقامات معنوی و الهی بودند اما مانند یک انسان معمولی بدون تشریفات و تجملات زندگی می کردند و در مقابل مردم متواضع بودند و هیچگاه از روی غرور و تکبر صحبت نمی کردند. ایشان کارهای شخصی خود را به تنهایی انجام می دادند و برای کمک به فقراء و محرومین به یاری شان می شتافتند. شجاعت و رشادت رسول اکرم(ص) در میدان کارزار و در مقابل دشمنان اسلام، مردانه می جنگیدند و با رشادت و شجاعت از کیان اسلام دفاع می کردند. حضرت علی(ع) می فرمایند: «در روز جنگ بدر، من به پیامبر پناه بردم. در حالی که ایشان نزدیک تر از من به دشمن بودند ولی چنان با اراده و استوار بودند که گویی اصلاً در میدانِ جنگ دشمن نیست». حضرت رسول(ص)، در طول سال های مبارزه خود، همیشه قوت قلب و پناه مسلمانان بودند و دشمنان همیشه از هیبت ایشان در ترس به سر می بردند. سخاوت و بخشش رسول خدا(ص) در زمان خود سخی ترین و بخشنده ترین فرد بودند. همگان به این امر اعتراف می کردند که رسول اکرم(ص) هیچگاه به اندوختن مال و ثروت نمی پرداختند و هیچ وقت دینار و درهم پیش ایشان نمی ماند و همه را به مردم نیازمند می دادند و در همه موارد، فقرا را بر خود ترجیح می دادند. هر کس که نیازی داشت، رسول خدا شخصا به سراغ او می رفتند و نیازش را برطرف می ساختند و هیچگاه برای این کار خود بر سر آنها منّت نمی گذاشتند. خوشرویی و رضایت رسول اکرم(ص) همیشه گشاده رو و خنده رو بودند و هیچگاه در پیش مردم اخم نمی کردند و عصبانی نمی شدند. ایشان کینه کسی را به دل نمی گرفتند و آزار و اذیّت مشرکان و بت پرستان را تحمل می کردند و خم به ابرو نمی آوردند. همین برخورد ایشان باعث شد که بسیاری از مشرکان و بت پرستان از کردار زشت خود دست برداشته و به دین اسلام بگروند و در حلقه یاران واقعی حضرت در بیایند. خوشرویی ایشان باعث می شد که همگان حضرت را دوست داشته و به حرفهای ایشان توجه نمایند و مهرشان را به دل گیرند. ایشان در طول عمر خود هیچگاه به کسی دشنام ندادند و حرف درشتی به کسی نزدند. مسواک کردن رسول اکرم(ص) به نظافت دهان و دندان خود فوق العاده اهمیت می دادند و هر شب سه مرتبه مسواک می کردند. ایشان قبل از خواب و قبل از شروع به نماز و بعد از شام مسواک می زدند و می فرمودند: «من کراهت دارم که بمیرم، در حالی که مقداری از غذا در لابلای دندانهایم بماند». ایشان همیشه مسواک خود را که از چوب مخصوص بود، به همراه داشتند. نشستن پیامبر رسول خدا(ص) همیشه دو زانو و مؤدب می نشستند و دست ها را روی زانو می گذاشتند. مانند هنگامی که رو به قبله برای تشهد می نشینند. در مجالس همیشه مراقب حال خود بودند و هیچگاه در بالای مجلس نمی نشستند و سعی می کردند طوری بنشینند که رو به قبله باشند. عطر زدن رسول الله به عطر علاقه زیادی داشتند و همیشه و در همه حال از عطرهای خوشبو استفاده می کردند و به دیگران نیز سفارش می کردند که هنگام نماز لباسهای خود را عطرآگین نمایند. امام صادق(ع) می فرمایند که رسول خدا در طول عمر خود بیش از هر چیز دیگر، عطریات را انفاق و تعارف می کردند و می فرمودند: استعمال عطر برای تقویت قلب بسیار مفید است. پى‏نوشت: 1 ـ فى رحاب بیت الله الحرام، ص 263 2 ـ سیره ابن هشام (پاورقى) ج 1 ص .158