عرفان اسلامی (20) علم ریشه ی خوف
نویسنده : استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
فَالْخَوْفُ فَرْعُ العِلْمِ
امام
ششم (علیه السلام) علم و آگاهى را ریشه خوف مى دانند و این عین واقعیّت و
حقیقت است ; زیرا خوف از امور قلبى است و به دست آوردنش اختیارى نیست ،
بلکه امرى است قهرى که حصولش با کمک مقدّمات اختیارى امکان دارد و بهترین
مقدّمه یا مؤثّرترین عامل براى به دست آوردن خوف و خشیت علم و آگاهى است .
انسان
آگاه به مقام حق و عالم به گناه خویش ، بطور قطع از خدا خواهد ترسید و به
سوى توبه و انابه روى خواهد آورد ، عالم به عذاب و جریمه ، سعى در ترک گناه
مى کند ، آگاه به نقصان در عبادت ، آن هم در برابر خداى بزرگ ، به جبران
نقص خویش برخواهد خواست و آن کس که به وسیله ى تعلیمات انبیا و مطالعه ى
قرآن و فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) خدا را شناخته و عظمت حضرتش را یافته و
کوچکى و حقارت خود را درک کرده ، البتّه دچار خشیت و ترس مى شود . چنانچه
خداوند عزیز در قرآن کریم فرموده :.............................

عرفان اسلامی (20) علم ریشه ی خوف
نویسنده : استاد حسین انصاریان
شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
فَالْخَوْفُ فَرْعُ العِلْمِ
امام
ششم (علیه السلام) علم و آگاهى را ریشه خوف مى دانند و این عین واقعیّت و
حقیقت است ; زیرا خوف از امور قلبى است و به دست آوردنش اختیارى نیست ،
بلکه امرى است قهرى که حصولش با کمک مقدّمات اختیارى امکان دارد و بهترین
مقدّمه یا مؤثّرترین عامل براى به دست آوردن خوف و خشیت علم و آگاهى است .
انسان
آگاه به مقام حق و عالم به گناه خویش ، بطور قطع از خدا خواهد ترسید و به
سوى توبه و انابه روى خواهد آورد ، عالم به عذاب و جریمه ، سعى در ترک گناه
مى کند ، آگاه به نقصان در عبادت ، آن هم در برابر خداى بزرگ ، به جبران
نقص خویش برخواهد خواست و آن کس که به وسیله ى تعلیمات انبیا و مطالعه ى
قرآن و فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) خدا را شناخته و عظمت حضرتش را یافته و
کوچکى و حقارت خود را درک کرده ، البتّه دچار خشیت و ترس مى شود . چنانچه
خداوند عزیز در قرآن کریم فرموده :
( اِنَّما یَخْشَى اللهُ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء ) .
« این دانشمندان و آگاهانند که در برابر الله دچار خشیت هستند » .
با
توجه به اینکه دانش و علم ، آن هم دانش و علم به حق و شئون حضرت او ، پایه
خوف است ، به قسمتى از آیات و روایاتى که در باب علم آمده است اشاره مى
کنیم . قبل از تذکّر این نکته لازم است که شرافت و برترى علم بسته به شرافت
موضوع آن دارد و چون خداوند عزیز و برنامه هایش اشرف از هر چیزى هستند ،
علم به او و شئونش نیز اشرف علوم است . مصداق کامل آیات و روایات علم ، علم
به حق و برنامه هاى وابسته به حق است ، که آگاهى به الله و مسائل مربوط به
او ریشه ى خوف و خشیت و عالى ترین علّت براى پاکى و تربیت انسان است .
علم در قرآن
(
فَلَوْلاَ نَفَرَ مِن کُلِّ فِرْقَة مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا
فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ
لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ ) .
« چرا از هر طایفه اى ، جمعى براى فهم علوم
دین به مراکز فراگیرى کوچ نمى کنند ، تا پس از بیدارى و آگاهى و آشنایى با
معارف حق به قوم خود بازگشته و آنان را خداترس تربیت کنند ؟ » .
(
أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَقَائِماً یَحْذَرُ
الآخِرَةَ وَیَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ
یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا
الأَلْبَابِ ) .
« آن کس که در تاریکى شب به خاطر اطاعت از حق ، داراى
سجود و قیام و از عذاب الهى ترسان و به رحمت پروردگار امیدوار است (با آن
کس که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است) یکى است ؟! بگو آیا دانایان با
نادانان مساوى اند ؟ آن کس که از پرتو دانایى و از برکت علم ، به تمام
برنامه هاى بندگى اقدام مى کند و وجودش منبعى از برکت و رحمت براى خلق
خداست ، با آن کس که جاله به مسیر الهى است و جز ضرر و زیان براى انسان
ندارد ، در پیشگاه حق یکسانند ؟ فقط اندیشمندان جهان متذکّر و بیدار این
مسئله اند ، که چه فرق بزرگى بین دانایان و نادانان است ، آرى فرق بین عالم
و نادان فرق بین حق و باطل ، نور و ظلمت و هدایت و گمراهى است » .
در این آیه تمام آثار بندگى واقعى از پرتو علم و فهم عبد نسبت به خدا و شئون آن ذات مقدّس است .
(
وَمَا یَسْتَوِی الأَعْمَى وَالْبَصِیرُ * وَلاَ الظُّلُمَاتُ وَلاَ
النُّورُ * وَلاَ الظِّلُّ وَلاَ الْحَرُورُ * وَمَا یَسْتَوِی الأَحْیَاءُ
وَلاَ الأَمْوَاتُ ... ) .
کور و بینا ، تاریکى ها و روشنایى ، سایه و آفتاب و زندگان و مردگان یکسان نیستند .
امامان
پاک شیعه این آیه را این گونه ترجمه کرده اند : کافر تاریک جان و کوردل ،
با مؤمن روشن روان و بینا یکسان نیست . زندگى روشن از پرتو هدایت ، با
حیاتِ آمیخته ى به کفر و شیطنت یکى نیست . بهره مند از سایه ى لطف حق ، یا
قرار گرفته ى در سایه ى ایمان به خدا ، با افتاده در آتش عصیان و شقاوت
مساوى نیست . و زندگى همراه با علم و ایمان و حیات آراسته به دانایى و
آگاهى ، با حیات آلوده شده به جهل و نادانى برابر نمى باشد .
مگر کسى که
به شناخت حق ، آگاهى به رسالت انبیا ، امامت امامان و علم به جهان آینده
اقدام کرده و از پرتو این معرفت به تمام برنامه هاى لازم انسانى دست یافته
است ، با کسى که چون حیوانات همّتى جز آب و علف ندارد یکى است ؟
( یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَات ) .
« خداوند مقام اهل ایمان را رفیع قرار مى دهد و در میان اهل ایمان صاحبان دانش و علم ، داراى درجات برترند » .
علم در روایات
...
عَنِ الصّادِقِ (علیه السلام) : إِنَّ رَسُولَ الله (صلى الله علیه وآله)
قالَ : أَعْلَمُ النّاسِ مَنْ جَمَعَ عِلْمَ النّاسِ إِلى عِلْمِهِ ،
وَأَکْثر النّاسِ قِیمةً أَکْثَرُهُمْ عِلْماً ، وَأَقَلَّ النّاسِ قیمَةً
أَقَلُّهُمْ عِلْماً .
« امام صادق (علیه السلام) مى فرماید : پیامبر
فرمود : داناترین مردم کسى است که دانستنیهاى مردم را به خود اضافه کرده
باشد و بالاترین قیمت و ارزش از کسى است که از همه عالم تر باشد و کسى که
کمتر مى داند ارزش کمترى دارد » .
فی خُطْبَة خَطَبَها
أَمِیرُالمُؤْمِنینَ (علیه السلام) بَعْدَ فَوْتِ النَّبیِّ (صلى الله علیه
وآله) : وَلا کَنْزَ أَنْفَعُ مِنَ الْعِلْمِ .
« على (علیه السلام) پس از درگذشت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) در یکى از خطابه هایش فرمود : گنجى پر منفعت تر از دانش نیست » .
قالَ
أَمیرُالْمُؤْمِنینَ عَلِیُّ بنُ أبی طالب (علیه السلام) : تَعَلَّمُوا
الْعِلْمَ فَاِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَةٌ ، وَمُدارِ سَتَهُ تَسْبیحٌ ،
وَالْبَحْثُ عَنْهُ جِهادٌ ، وَتَعْلیمُهُ لِمَنْ لا یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ ،
وَهُوَ أَنیسٌ فی الْوَحْشَةِ ، وَصاحِبٌ فی الْوَحْدَةِ ، وَسَلاحٌ عَلَى
الأَعْداءِ ، وَزَیْنُ الأَخِلاّءِ ، یَرْفَعُ اللهُ بِهِ قوماً
یَجْعَلُهُمْ فی الخَیْرِ أَئِمَّةً یَقْتَدی بِهِمْ ، تَرْمَقُ
أَعْمالُهُمْ ، وَتُقْتَبَسُ آثارُهُمْ تَرْغَبُ الْمَلائِکَةُ فی
خُلَّتِهِمْ ، تَمْسَحُونَهُمْ بِأَجْنِحَتِهِمْ فی صَلاتِهِمْ لاَِنَّ
الْعِلْمَ حَیاةُ القُلُوبِ وَنُورُ الأَبْصارِ مِنَ العِمى ، وَقُوَّةُ
الأَبْدانِ مِنَ الضَّعْفِ ، وَیُنَزِّلُ اللهُ حامِلَهُ مَنازِلَ
الأَبْرارِ ، وَتَمْنَحُهُ مُجالِسَةَ الأَخْیارِ فی الدُّنْیا
وَالاْخِرَةِ ، بِالْعِلْمِ یُطاعُ اللهُ وَیُعْبَدُ ، وَبِالْعِلْمِ
یُعْرَفُ اللهُ وَیُوَحِّدُ ، وَبِالْعِلْمِ تُوصَلُ الأَرْحامُ وَبِهِ
یُعْرَفُ الْحَلالُ وَالْحَرامُ ، وَالْعِلْمُ أَمامُ الْعَقْلِ ،
وَالْعَقْلُ تابِعُهُ ، یُلْهِمُهُ اللهُ السُّعَداءَ وَیُحَرِّمُهُ
الأَشْقِیاءَ .
« امیر مؤمنان على بن ابى طالب (علیه السلام) مى فرماید :
دانش را فرا گیرید ، زیرا یاد گرفتن مسائل لازم ، نیکى است ، تحقیق وکاوش
در علم تسبیح و بحث وگفتگوى از آن جهاد است . یاد دادن به کسى که نمى داند
صدقه در راه خداست ، دانش انیس انسان ، به هنگام وحشت و رفیق آدمى به وقت
تنهایى است . علم اسلحه انسان علیه دشمنان و زینت دوستان است .
خدا به
وسیله ى دانش ، گروهى را به مقامات عالى رسانده و آنان را در برنامه هاى
خیر ، پیشواى دیگران قرار مى دهد . اعمال دانشمندان مورد نظر دیگران است و
آثار آگاهان قابل پیروى است . ملائکه در دوستى با دانشمندان راغبند و وقتى
عالمان به نماز مى ایستند ، ملائکه بال و پر خود را به بدن آنان مى کشند ;
زیرا دانش حیات دلهاست . براى اجراى دستورات حق علم ، مایه ى روشنى دیدگان
دل از کورى است و قدرت بدنها از ضعف و ناتوانى در عمل است . خدا دانشمندان
را در جایگاه ابرار و نیکان بندگانش قرار مى دهد و در دنیا و آخرت همنشینى
با خوبان را به آنان عطا مى نماید . آرى در سایه ى دانش ، خدا اطاعت و
عبادت مى شود و از برکت علم خداى بزرگ شناخته شده و انسان به توحید واقعى
مى رسد . از منافع علم صله رحم است و به واسط آن آدمى حلال و حرام خدا را
خواهد شناخت . دانش ، رهبر عقل است و خرد در تصحیح برنامه هایش تابع علم
است . این علم تنها نصیب اهل سعادت است و مردم شقى از آن بهره اى ندارند » .
این
روایت یکى از بهترین روایات باب علم است . در این روایت نشان داده شده است
که درجات روحى وعملى انسان بستگى به علم دارد . شریف ترین علوم علم به
الله ، علم به آخرت ، علم به حلال و حرام است . علمى که آدمى را با ویژگى
هاى هستى آشنا مى کند و چون نردبان ترقى انسان به سوى کمالات واقعى است .
عَنْ رَسُولِ اللهِ (صلى الله علیه وآله) قالَ : أَفْضَلُ الْعِبادَةِ الفِقْهُ وَأَفْضلُ الدِّینِ الوَرَعُ .
« از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل شده است که فرمود : بهترین عبادت فهم و برترین دین پاکدامنى است » .
عَنْ أَبی جَعْفَر (علیه السلام) قالَ : ما مِنْ عَبْد یَغْدُو فی طَلَبِ الْعِلْمِ وَیَرُوحُ إِلاّ خاضَ الرَّحْمَةِ خَوْضاً .
« بنده اى شب و روز در به دست آوردن دانش حرکت نمى کند ، مگر اینکه در رحمت الهى خود را غرق مى کند » .
قالَ النَّبِیُّ (صلى الله علیه وآله) : فَقیهٌ واحِدٌ أَشَدُّ عَلى إِبْلِیسَ مِنْ أَلْفِ عابِد .
« رسول خدا فرمود : یک نفر داناى به اسلام ، وجودش براى ابلیس از هزار عابد سنگین تر است » .
قالَ النَّبیُّ (صلى الله علیه وآله) : مَنْ یُرِدِ اللهُ بِهِ خَیْراً یُفَقِّهَهُ فی الدّینِ .
« نبى مکرّم اسلام فرمود : خداوند براى کسى که خیر بخواهد او را داناى در دین مى کند » .
وقالَ (صلى الله علیه وآله) : مَنْ لَمْ یَصْبِرْ عَلى ذُلِّ التَعلُّمِ ساعَةً بَقِیَ فی ذُلِّ الْجَهْلِ أَبَداً .
« پیامبر بزرگ اسلام فرمود : کسى که یک ساعت سختى یادگیرى را تحمّل نکند ، براى همیشه در بدبختى جهل بماند » .
قالَ
أَمیرُالْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) : الشاخِصُ فی طَلَبِ الْعِلْمِ
کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ ، إِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلى
کُلِّ مُسْلِم وَکَمْ مِنْ مُؤمِن یَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلَة فی طَلَبِ
الْعِلْمِ فَلا یَرْجِعُ إِلاّ مَغْفُوراً .
« کسى که براى فراگیرى دانش
عزیمت کند ، همانند مجاهد در راه خداست . به دست آوردن دانش بر هر مسلمانى
واجب است ، چه بسیار مؤمنى که براى یادگیرى دانش از خانه درآید ، برنگردد
مگر اینکه مورد بخشش حق قرار گیرد » .
وَقالَ (علیه السلام) : لا عِلْمَ کَالتَفَکُّرِ وَلا شَرَفَ کَالْعِلْمِ .
« و نیز آن حضرت فرمود : دانشى به مانند اندیشه در امور نیست و شرفى براى انسان بالاتر از علم نیست » .
قالَ
أَمیرُالْمُؤْمِنینَ (علیه السلام) : یا مُؤْمِنُ إِنَّ هذَا الْعِلْمِ
وَالأَدَبِ ثَمَنُ نَفْسِکَ ، فَاجْتَهِدْ فی تَعَلُّمِهَا فَما یَزیدُ
مِنْ عِلْمِکَ وَأَدَبِکَ یَزیدُ فی ثَمَنِکَ وَقَدْرِکَ ، فَإِنَّ
بِالْعِلْمِ تَهْتَدی إِلى رَبِّکَ وَبِالاَْدَبِ تَحْسُنُ خِدْمَةَ
رَبِّکَ وَبِأَدَبِ الْخِدْمَةِ یَسْتَوْجِبُ الْعَبْدُ وِلایَتَهُ
وَقُرْبَهُ ، فَأَقْبَلِ النَّصیحَةَ کَیْ تَنْجُوا مِنَ الْعَذابِ .
«
امیرمؤمنان (علیه السلام) فرمود : اى مؤمن ! این دانش و ادب قیمت وجود توست
، هر اندازه به دانش و ادبت اضافه شود ، به قیمت و ارزشت اضافه مى گردد .
به کمک علم ، به پروردگارت راه مى یابى و به ادب نیکو خدمت حق را به جاى
آورى و به ادب در خدمت ، عبد لایق ولایت و قرب حق مى گردد . پس این نصیحت
را بپذیر تا از عذاب الهى برهى » .
عَنْ أَبی عَبْدِاللهِ عَنْ آبائِهِ
(علیهم السلام) قالَ : قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله) : طالِبُ
الْعِلْمِ بَیْنَ الجُهّالِ کَالْحَیِّ بَیْنَ الأَمْواتِ .
« امام ششم
از پدرانش از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نقل مى کند : خواهنده ى علم ،
بین مردم نادان ، همانند زنده در میان مردگان است » .
قالَ
أَمیرُالْمُؤْمِنینَ : إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالاَْنْبِیاءِ
أَعْلَمُهُمْ بِما جاؤُوا بِهرِ ثُمَّ تَلا (علیه السلام) : ( اِنَّ
اَوْلَى النّاسِ بِاِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ
وَالَّذینَ آَمَنُوا ) ، ثُمَّ قالَ : إِنَّ وَلِیَّ مُحَمَّد مَنْ أَطاعَ
اللهَ وَإِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ ، قران عَدُوِّ مُحَمَّد مَنْ عَصَى
اللهَ وَإِنْ قَرُبَتْ قَرابَتُهُ .
« امام على (علیه السلام) مى فرماید
: نزدیک ترین مردم به انبیاء آگاه ترین آنان به فرامین و قوانین و برنامه
هاى آنها است . سپس این آیه را تلاوت کرد : ] نزدیک ترین مردم به ابراهیم ،
تابعین او هستند و این پیامبر و مردم مؤمن اند که به خاطر شناخت و عمل ،
نزدیک ترین مردم به ابراهیم اند [ سپس فرمود : دوست محمّد (صلى الله علیه
وآله) کسى است که خدا را اطاعت کند گرچه هیچ گونه خویشاوندى با پیامبر
نداشته باشد و دشمن پیامبر کسى است که از برنامه هاى خدا سرپیچى کند گرچه
با پیامبر خویشاوند باشد » .
قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله علیه وآله) :
مَنْ طَلَبَ الْعِلْمَ فَهُوَ کَالصَّائِمِ نَهارَهُ الْقائِمُ لَیْلَهُ
وَإِنَّ باباً مِنَ الْعِلْمِ یَتَعَلَّمَهُ الرَّجُلُ خَیْرٌ لَهُ مِنْ
أَنْ یَکُونَ لَهُ أَبُو قُبَیْسُ ذَهَباً فَأَنْفَقَهُ فی سَبیلِ اللهِ .
«
پیامبر اسلام فرمود : آن کس که طالب علم است مانند کسى است که روزش به
روزه و شبش به عبادت بگذرد ، فراگیرى یک رشته علم براى انسان بهتر است از
اینکه به اندازه ى کوه « ابو قبیس » در راه خدا طلا انفاق کند » .
فَقَالَ
(صلى الله علیه وآله) : مَنْ جاءَهُ الْمَوْتُ وَهُوَ یَطْلُبُ الْعِلْمَ
لِیُحْیِیَ بِهِ الاْسْلامَ کانَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ الأَنْبِیاءِ دَرَجَةً
واحِدَةً فی الْجَنَّةِ .
« و نیز آن حضرت فرمود : اگر در حال اندوختن
دانش مرگ کسى برسد ، دانشى که براى زنده کردن اسلام فرا مى گرفت ، بین او و
بین انبیاء در بهشت یک درجه تفاوت است » .
دقّت در آیات و روایات باب
علم نشان مى دهد که منظور از علم در درجه ى اوّل « علم دین » است ; چنانچه
در بعضى از آیات و روایات به طور صریح به آن اشاره شده و این علم است که
انسان را در درجه ى عارفین ، عاملین ، متّقین ، خاشعین و خائفین قرار مى
دهد و با توجّه به این علم است که انسان علاوه بر آگاهى به حلال و حرام و
قوانین و مقررات الهى ، حضرت حق را شناخته ، به عظمت و بزرگى او پى مى برد و
نیز خود را شناخته و کوچکى اش را در برابر بزرگى حق مى یابد و براى جبران
کوچکى اش که سخت او را به وحشت مى اندازد ، اقدام به بهترین عبادت براى
رسیدن به مقام قرب کرده ، تا در آن مقام به جبران نقص و نیازمندى و ذلّت و
حقارت خویش نایل آید . همچنین به سبب این علم ، به عاقبت اعمال نیک آگاه
شده و در پى انجام هر کار نیکى برمى آید و از نتایج اعمال بد مطلع شده و از
هر گونه بدى اجتناب کرده ، یا براى جبران بدیهاى گذشته اش به توبه آراسته
مى گردد . چنین شخصى ، که به این علم مى رسد از خوف گناه و نتیجه اش همیشه
نگران و اشک ریزان است ، و براى ترس از کوچکى اش در برابر خداوند دچار خشیت
شده و متوسّل به عبادت و جهاد و هر کوششى در راه خدا مى گردد . او از این
راه وجودش همانند وجود انبیاء منبع خیر و برکت مى شود . و به همین خاطر است
که حضرت صادق (علیه السلام) هرگونه خوف مثبتى را نتیجه این علم دانسته و
مى فرماید [فَالْخَوْفُ فَرْعُ الْعِلْمِ].
منبع:http://erfan.ir