راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

خوابیدن على (ع ) در بستر پیامبر اسلام (ص ), در لیلة المبیت ..................

خوابیدن على (ع ) در بستر پیامبر اسلام (ص ), در لیلة المبیت . 9. دیدار على (ع ) با پیامبراکرم (ص ) در غار ثور(پنهان گاه پیامبر(ص ) در شب هجرت ).)1(پیش گفتار

قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فى القربى ((1))

پـیـامـبـر اسـلام , حـضـرت مـحـمـد(ص ) و اهـل بیت او, زیباترین واژه و برترین مخلوقات , نزد مـسـلـمـانـان جـهانند. براى معرفى این نخبگان و صاحبان کمالات انسانى , فعالیت هاى فراوان و گـونـاگـونـى ازصـدر اسلام تا کنون از سوى شیفتگان آنان (اعم از مسلمان و غیر مسلمان ) به روش هـاى مختلف ,مانند گفتارى , نوشتارى , نمایشى , فیلم سازى و تصویرى انجام شده است که هـمـه آنـهـا نـشانگر عمق محبت و علاقه مردم به رهبران راستین خویش است . و این , خود نوعى سپاس گزارى در برابرتلاش هاى بى وقفه معصومان (ع ) در هدایت مردم , ایجاد محیط سالم انسانى و اجراى عدل و قسطالهى در جوامع بشرى است .
بسیارى از پژوهشگران , دانشمندان و نویسندگان تلاش کرده اند تا پیامبر (ص ) و اهل بیتش رابه هـر طـریـق مـمـکـن بـه جـوامـع مـعرفى کنند, زیرا شناخت آن بزرگواران و آشنایى با سیره و شـیـوه زنـدگـانـى آنـان هـدایـت یـافـتـن و در مـسـیـر درستى قرار گرفتن را ممکن خواهد سـاخـت .شناختن الگوهاى انسانى و شناساندن آنها به دیگران , زمینه را براى ایجاد محیطى آرام و عـارى از فـسـق و فـسـادو تحقق وعده هاى الهى در ایجاد جامعه امن اسلامى و برقرارى عدالت اجتماعى فراهم مى کند.دستیابى به چنین مقصودى , راه هاى پرپیچ و خم و تنگناهایى را در پیش رو دارد کـه گـرچـه گذر از آنهاغیرممکن نیست , اما بسیار دشوار و توان فرسا است و مسؤولیت هـمـگـان , بـه ویـژه دانـشمندان , دررسیدن و رساندن جامعه به مقصد عالى و هدف نهایى , بسى سنگین و مرارت بار است .
امـیـد اسـت خـداونـد بـزرگ , خـفتگان را از خواب غفلت بیدار کند و همگان را در شناخت حق وحـقـیـقـت و پیروى از قرآن و عترت , دو یادگار به جاى مانده از پیامبر اکرم (ص ) یارى فرماید.
نـوشـتـه حـاضـر, بـا هـمـیـن باور در تکاپو و تلاش است تا پاکان و انوار الهى هدایت , یعنى پیامبر خـاتـم (ص ) واهـل بـیـت و عـتـرت او را در حـد امکان معرفى نماید. این کتاب به سبکى تازه در طـبـقـه بـندى اطلاعات ودسته بندى موضوعات , با پرهیز از شرح و تفصیل , براى استفاده عموم دانش پژوهان در سطوح مختلف علمى و فرهنگى , به ویژه دانش آموزان دبیرستانى و دانش جویان به رشته تحریر در آمده است .
هـمـزمـان بـا انـتشار مکتوب , نرم افزارى با همین اطلاعات و همین عنوان (خاندان عصمت ) که ازامـکـانـات صـوتى و تصویرى برخوردار است , تهیه و منتشر خواهد شد. گرچه تلاش شده است درتـهیه اطلاعات و دسته بندى آنها از منابع معتبر و اصیل اسلامى استفاده گردد, ولى بى شک , ایـن اثر,خالى از نقض و ابرام نخواهد بود. به همین جهت امیدآن دارم که خوانندگان ارجمند, هر گـونـه اشـکال و ایرادى را که با آن مواجه مى شوند, گوشزد فرمایند تا در چاپ هاى بعدى امکان تـجـدیـد نظرو تصحیح فراهم گردد. امید است این بضاعت ناچیز, مورد پسند پرچم دار عدالت , حضرت حجة ابن الحسن - ارواحنا لتراب مقدمه الفداء - قرار گیرد.
تابستان 1377 شمسى سید تقى واردى

خاندان عصمت

در مـیـان انسان ها, غیر از پیامبران و سفیران الهى که از جایگاه ویژه اى برخوردارند, برخى افراد یا خـانـدان ها به خاطر اتصال و انتساب به پیامبران و کسب فضایل و کمالات انسانى , نزد پروردگار مـتـعال به منزلت و مرتبه شایسته اى نایل شده و مشمول رحمت و برکت الهى قرار گرفته اند. در قـرآن کـریـم نـیـز به برخى از آنان اشاره شده است , به عنوان مثال درباره اهل بیت ابراهیم خلیل الـرحمن (ع ) مى فرماید: قالوااتعجبین من امر اللّه رحمت اللّه وبرکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید. ((2))

امـا در میان آنان نیز اهل بیت پیامبر اسلام , حضرت محمد (ص ), به مرتبه اى دست یافته اند که جز خود آن حضرت , کسى را شایستگى رسیدن به چنین فضایلى نبوده است . اهل بیت پیامبر (ص ) به مقام پاکى و پاکیزگى ناب نایل شده و سرآمد بشرگردیده اند. خداوند منان با زیباترین بیان , آنان را در قرآن مجید مورد تقدیس و تکریم قرار داده و فرموده است : انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا. ((3)) همانا خداوند اراده کرده است که از شما اهل بیت هرگونه پلیدى و گناه رادور گرداند و شما را به بهترین پاکیزگى پاک گرداند.
در ایـن آیـه , خداوند منان به پاکى و عصمت اهل بیت (ع ) تصریح کرده است . آنان علاوه بر این که مرتکب هیچ گونه خطا و اشتباهى نمى شوند, در اندیشه پلیدى وکردار ناشایست نیز قرار نخواهند گـرفـت . خـوددارى از ارتـکـاب گـنـاه و معصوم نگاه داشتن نفس از هرگونه لغزش و اشتباه , بزرگ ترین موهبت و لطف و مرحمتى است که از جانب پروردگار جهانیان نصیب اهل بیت پیامبر (ص ) گردیده است .
اما این که چه کسانى در دایره خوش نام اهل بیت جاى داشته و مصداق بارز این زیبا واژه هستند, نیاز به توضیح مختصرى دارد که در این جا به آن مى پردازیم .

بیت پیامبر(ص )

بـراى نـبـى مکرم اسلام , حضرت محمد (ص ) دو گونه بیت (خانه ) وجود داشته است : یکى بیت زوجیت و دیگرى بیت نبوت و ولایت .
بـیت زوجیت آن حضرت در ارتباط با زندگى عادى ایشان با همسران وفرزندانشان بود. این بیت , یـکـى نبود, بلکه به تعداد همسران مکرمه آن حضرت ,متعدد بود و در قرآن مجید نیز بالفظ جمع (بـیـوت ) آورده شـده اسـت : وقـرن فى بیوتکن , یعنى (اى همسران پیامبر) در خانه هاى خویش بمانید. هر یک از همسران مکرمه پیامبر(ص ), خانه و زندگى جداگانه اى با آن حضرت داشتند که در ابـتـدامـنـحـصـر در یـک خـانـه بـود, امـا در اواخر عمر آن حضرت , متعدد گردید. در میان بـیـوت همسران پیامبر (ص ), بیت خدیجه کبرى (س ) مطبوع ترین و شیرین ترین محیطزندگى خانوادگى براى رسول گرامى اسلام بود.
امـا بـیـت نـبوت و ولایت منحصر بود در خانه اى که دختر آن حضرت ,فاطمه زهرا(س ) به اتفاق همسرش امام على (ع ) و حسنین (ع ) در آن زندگى مى کردند, یعنى بیت طهارت و عصمت .
مـخـاطـبـان آیـه تـطـهـیر نیز همین دسته اند, یعنى اهل بیت نبوت و ولایت و بیت عصمت و طـهـارت . بـنابراین , بیت نبوت و ولایت ساکنانى دارد که والاترین وشایسته ترین انسان ها بوده و مورد تقدیس و تطهیر الهى قرار گرفته اند. آنان عبارتنداز: 1. پـیـامبر اسلام , حضرت محمد (ص ) که کلام و کتاب خداوند منان در بیت ایشان نازل شده و از زبان آن حضرت به دیگران ابلاغ گردیده است .
2. امام على بن ابى طالب (ع ) که داماد و جانشین پیامبر (ص ) و ولى امر امت اسلامى است .
3. فاطمه زهرا (س ) دختر پیامبر اکرم (ص ) که محبوب ترین فرد نزد آن حضرت بود.
4. سبط اکبر پیامبر, حضرت امام حسن مجتبى (ع ).
5. سبط اصغر پیامبر, حضرت امام حسین (ع ).
این پنج تن , معدن وحى و مظهر پاکیزگى اند, زیرا پیامبر, پرورش یافته خدا ازطریق جبرئیل امین است و چهار نفر دیگر, پرورش یافته دامن پر مهر پیامبراسلام (ص ) هستند.
از مـیان صحابه و نزدیکان پیامبر اکرم (ص ) بسیارى براین مساله گواهى داده اند وشان نزول این آیـه را پـنج تن آل عبا (ع ) دانسته اند. در این جا به نام برخى از کسانى که نقل کننده اصلى روایاتى هستند که راویان بعدى , در این مورد از آنان نقل کرده اند,اشاره مى کنیم : 1. ام سـلمه , همسر پیامبر اکرم (ص ). از او روایت شده است که گفت : آیه تطهیردر خانه من نازل شـد. در آن حال , در خانه , هفت نفر بودند: جبرئیل , میکائیل , محمد,على , فاطمه , حسن و حسین (ع ). در آن هـنـگـام من در درگاه خانه ایستاده بودم . پس ازنزول آیه دیدم که پیامبر اسلام (ص ) عبایى بر روى خود و دخترش فاطمه , دامادش على (ع ) و دو ریحانه اش حسن و حسین (ع ) کشید و فـرمـود: اللهم هؤلاء آلی ,بارخدایا! اینان آل من هستند.در این هنگام به پیامبر(ص ) گفتم : اى رسـول خدا! آیامن از اهل بیت شما نیستم ؟
پیامبر اکرم (ص ) فرمود: انک الى خیر, انک من ازواج النبی ,تو به سوى خیرى , تو از همسران پیامبرى ((4))
2. صفیه , همسر پیامبر اکرم (ص ).
3. عایشه , همسر پیامبر اکرم (ص ).
4. عبداللّه بن جعفر بن ابى طالب (ع ).
5. عبداللّه بن عباس .
6. عمر بن ابى سلمه (فرزند ام سلمه ).
7. زینب , دختر ابى سلمه (فرزند ام سلمه ).
8. ابو سعید خدرى .
9. سعدبن ابى وقاص .
10. انس بن مالک .
11. وائلة بن اصقع .
12. امام حسن مجتبى (ع ).
13. امام زین العابدین (ع ).
علاوه بر اظهارات راویان درباره اختصاص آیه تطهیر به پنج تن آل عبا (ع ),سیره عملى پیامبر اکرم (ص ) نیز این مطلب را تایید مى کند. آن حضرت پس از نزول آیه تطهیر, هر روز به وقت نماز, به در خانه امام على (ع ) و فاطمه زهرا (س ) مى آمدوباصداى بلند به آنان خطاب مى کرد: الـسـلام عـلـیـکـم ورحـمة اللّه وبرکاته اهل البیت . انما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا. الصلاة رحمکم اللّه . ((5))

این سیره پیامبر اکرم (ص ) به مدت شش ماه و به روایتى هفت ماه و به روایتى هشت ماه (تا آخرین روزهـاى حیات آن حضرت ) ادامه داشت . ایشان با این رفتار و گفتارخویش غیر از آن که صاحبان خـانـه را از فـرا رسیدن وقت نماز و اقامه آن در مسجد آگاه مى ساخت , به صحابه و مسلمانان نیز تـفـهـیـم مـى نـمـود که اهل بیت من , اهل این خانه هستند که از هرگونه لغزش و گناه به دور مى باشند.

پیامبر اسلام (ص ) و اهل بیت (ع )

از پـیامبر اکرم (ص ) روایات فراوانى درباره مقام و منزلت اهل بیتش از طریق اهل سنت و شیعیان نـقـل شـده است که بیان کننده شایستگى آن حضرات براى امامت وتصدى امر خلافت اسلامى و لـزوم تـمـسـک امت به آنان است . در این جا به دو روایت ,که تقریبا میان شیعه و اهل سنت متواتر است , اشاره مى کنیم : 1. قال رسول اللّه (ص ): انى تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدى :کتاب اللّه حبل مـمدود من السماء الى الا رض وعترتى اهل بیتى . ولن یفترقا حتى یرداعلى الحوض . فانظروا کیف تخلفوننى فیهما. ((6))

مـن دو چـیـز گـرانـبها در میان شما به یادگار مى گذارم . مادامى که به آن دومتمسک باشید هرگز گمراه نخواهید بود (آن دو عبارتند از): کتاب خدا که دستاویز محکمى است که از آسمان به سوى زمین امتداد پیدا کرده است وعترت من که اهل بیت من مى باشند. این دو هیچ گاه از هم جـدا نـخـواهـند شد تاآن گاه که در حوض (کوثر) به من ملحق گردند. بنگرید پس از من با این دوچگونه رفتار خواهید کرد.
2. قـال رسـول اللّه (ص ): مـثـل اهـل بـیـتـى کـسـفـیـنـة نـوح مـن رکـبـهـا نـجـا ومن تخلف عنهاغرق (هلک ). ((7))

مـثـل اهـل بـیت من همانند کشتى نوح است , هر کسى بر آن دست یابد,نجات یافته و آن که از آن بازماند, غرق گشته و به هلاکت افتاده است .
کـلام پیامبر(ص ) کلام خدا است , زیرا سخن او نورى است که از جانب خداوند منان بر قلب پاکش تابیده و بر زبانش جارى گردیده است . قرآن مجید درباره سخنان رسول خدا(ص ) چنین گواهى مى دهد: وما ینطق عن الهوى . ان هو الا وحى یوحى . ((8))

او (رسول خدا) از پیش خود سخن نمى گوید. گفتار او نیست جز وحیى که از سوى خداوند به او رسیده است .

اهل بیت و امامان معصوم (ع )

واژه اهـل بـیـت و واژه امامت یا امامان ارتباطى عینى و مفهومى مطابقى بایکدیگر دارند. به بـیـان دیـگر, گرچه به تمام خاندان , ذریه ها و نسل پیامبر اکرم (ص )به ویژه اولاد و احفاد حضرت فـاطـمـه زهـرا(س ), واژه اهـل بـیـت به طور عام اطلاق مى شود و مردم آنان را از زمان پیامبر اکرم (ص ) تا زمان ما با چنین عنوانى خطاب مى کنند, اما منظور از اهل بیت , به طور خاص عبارت اسـت از: حـضـرت فـاطـمـه زهـرا,امـام على بن ابى طالب و یازده امام معصوم (ع ) از نسل آن دو بزرگوار, که آخرین آنان قائم آل محمد(ع ) و مهدى موعود است که جهان را پس از آن که ظلم و جـور فـرا گـرفـتـه اسـت , از عـدل و قسط پر خواهد کرد و حکومت الهى را در سراسر جهان برپا خواهدنمود.

و این موضوع از اصول مسلم دین ما است و به اقرار فریقین , پیامبر اسلام (ص )آن را پیش بینى و از آن پیش گویى فرموده است . آن حضرت در جایى فرموده است :

انا وعلى والحسن والحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون . ((9))
من , على , حسن , حسین و نه نفر از فرزندان حسین , پاک و معصوم مى باشیم .

در جاى دیگر مى فرماید:

انا سید النبیین وعلى بن ابی طالب سید الوصیین , و ان اوصیائی بعدی اثنا عشر,اولهم على بن ابی طالب و اخرهم المهدی . ((10))
مـن سـیـد پـیـامـبران و على بن ابى طالب سید اوصیا است . اوصیاى پس از من دوازده نفرند که نخستین آنان على بن ابى طالب و آخرینشان مهدى است .

همچنین جوینى از ابن عباس این حدیث نبوى (ص ) را نقل کرده است :

ان خلفائی واوصیائی و حجج اللّه على الخلق بعدی الا ثنى عشر اولهم اخی و اخرهم ولدی .
قیل : یا رسـول اللّه ! و مـن اخـوک ؟
قـال : على بن ابى طالب . قیل فمن ولدک ؟
قال :المهدی الذی یملا ها قـسـطا وعدلا کما ملئت جورا و ظلما. والذى بعثنى بالحق بشیراونذیرا لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحـد لطول اللّه ذلک الیوم حتى یخرج فیه ولدی المهدى فینزل روح اللّه عیسى بن مریم فیصلی خلفه وتشرق الا رض بنور ربها ویبلغ ‌سلطانه المشرق والمغرب .
((11))
جـانـشـیـنـان و اوصیاى من و حجت هاى خدا بر خلق , پس از من دوازده نفرند که نخستین آنان برادرم و آخرین آنها فرزندم مى باشد. پرسیده شد:اى رسول خدا! برادر تو کیست ؟
فرمود: على بن ابى طالب .
پـرسـیده شد: فرزند تو کیست ؟
فرمود: مهدى , همان کسى که زمین را ازقسط و عدل پر مى کند, هـمـان طور که ظلم و جور آن را پر کرده است .سوگند به خدایى که مرا به عنوان بشیر و نذیر به حـق بـرانـگـیـخـتـه اسـت , اگـر ازعمر دنیا جز یک روز باقى نماند, همان روز را خداوند متعال طـولانى گرداند تا این که فرزندم مهدى در آن قیام نماید و عیسى مسیح از آسمان نازل گردد و به او اقتدا کند و پشت سرش نماز اقامه کند. فرزندم با نورالهى , زمین را روشن گرداند و سلطنت و استیلایش از مشرق تا مغرب رافرا گیرد.

اگر پرسیده شود که تعیین و تشخیص هر یک از امامان معصوم (ع ) چگونه بوده و به عهده کیست , پاسخ داده خواهد شد که این امر از جانب خداست که به طور مستقیم ویا به واسطه معصوم پیشین او را مـعرفى مى کند.

به هر حال , منظور ما از معصومین وخاندان عصمت (ع ) در این کتاب عبارت است از:

1. محمد بن عبداللّه (ص ) (عام الفیل - 11ق .).
2. على بن ابى طالب (ع ) (23 قبل از هجرت - 40 ق .).
3. فاطمه , دختر رسول اللّه (ص ) (8 قبل از هجرت - 11 ق .).
4. حسن بن على (ع ) (3-50 ق .).
5. حسین بن على (ع ) (4-61 ق .).
6. على بن حسین (ع ) (38-95 ق .).
7. محمد بن على (ع ) (57-114 ق .).
8. جعفر بن محمد(ع ) (80-148 ق .).
9. موسى بن جعفر(ع ) (128-183 ق .).
10. على بن موسى (ع ) (148-203 ق .).
11. محمد بن على (ع ) (195-220 ق .).
12. على بن محمد(ع ) (212-254 ق .).
13. حسن بن على (ع ) (232-260 ق .).
14. حجت بن الحسن , قائم آل محمد(ص ) (255- ).

در بـخـش هاى بعدى درباره هر یک از آنان مطالبى بیان خواهد شد تا زمینه اى باشدبراى آشنایى بیشتر با آن بزرگواران و مکتبشان . امید است مورد پسندشان قرار گیرد.

حضرت محمد(ص )

نام : محمد.
در تـورات و بـرخى کتب آسمانى احمد نامیده شده است . آمنه , دختر وهب ,مادر حضرت محمد (ص ) پیش از نامگذارى فرزندش توسط عبدالمطلب به محمد,وى را احمد نامیده بود.
کنیه : ابوالقاسم و ابوابراهیم .
الـقـاب : رسـول اللّه , نبى اللّه , مصطفى , محمود, امین , امى , خاتم , مزمل , مدثر,نذیر, بشیر, مبین , کریم , نور, رحمت , نعمت , شاهد, مبشر, منذر, مذکر, یس , طه و....
منصب : آخرین پیامبر الهى , بنیان گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم دردین مبین اسلام .
تاریخ ولادت : روز جمعه , هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه ).
بیشتر علماى اهل سنت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته اند.
عام الفیل , همان سالى است که ابرهه , با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه ) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادارسازد, اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده , به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند.
آنان چون سوار بر فیل بودند, آن سال به سال فیل (عام الفیل ) معروف گشت .
محل تولد: مکه معظمه , در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى ).
نـسـب پدرى : عبداللّه بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصى بن کـلاب بن مرة بن کعب بن لوى بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر(قریش ) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان .
از پیامبر اسلام (ص ) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید, همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب هاى تاریخى , نسب آن حضرت تاحضرت آدم (ع ) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل ,فرزند ابراهیم خلیل الرحمن (ع ) به هفت پشت مى رسد.
مادر: آمنه , دختر وهب بن عبد مناف .
این بانوى جلیل القدر, در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى , کم نظیر و سرآمدهمگان بود. وى پس از تولد حضرت محمد(ص ) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام , در راه بـازگـشـت از سفرى که به همراه تنها فرزندش ,حضرت محمد(ص ) و خادمه اش , ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه ) شده بود, در مکانى به نام ابواء بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت .
و چـون عبداللّه , پدر حضرت محمد(ص ) دو ماه (و به روایتى هفت ماه ) پیش ازولادت فرزندش از دنـیـا رفته بود, کفالت آن حضرت را جدش , عبدالمطلب به عهده گرفت . نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب ) سپرد تا وى را شیر دهد و از اونگه دارى کند, اما پس از مدتى وى را به حلیمه , دخـتـر عبداللّه بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود, اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.
مـدت رسـالـت و زمـامـدارى : از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى ), که در سن چهل سـالـگى به رسالت مبعوث شده بود, تا 28 صفر سال یازدهم هجرى , که رحلت فرمود, به مدت 23 سـال عـهده دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت , به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت .
تـاریخ و سبب رحلت : دوشنبه 28 صفر, بنا به روایت بیشتر علماى شیعه ودوازدهم ربیع الاول بنا بـه قـول اکثر علماى اهل سنت , در سال یازدهم هجرى , در سن63 سالگى , در مدینه بر اثر زهرى کـه زنـى یـهـودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام (ص ) در بیمارى وفاتش مى فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبربراى من آورده بود.
محل دفن : مدینه مشرفه , در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى ) در همان خانه اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت , در مسجد النبى قراردارد.

همسران :
1. خدیجه بنت خویلد.
2. سوده بنت زمعه .
3. عایشه بنت ابى بکر.
4. ام شریک بنت دودان .
5. حفصه بنت عمر.
6. ام حبیبه بنت ابى سفیان .
7. ام سلمه بنت عاتکه .
8. زینب بنت جحش .
9. زینب بنت خزیمه .
10. میمونه بنت حارث .
11. جویریه بنت حارث .
12. صفیه بنت حى بن اخطب .

نـخـسـتـیـن زنـى که افتخار همسرى پیامبر اکرم (ص ) را یافت , خدیجه بنت خویلدبود. حضرت مـحمد(ص ) پیش از رسیدن به مقام رسالت , در سن 25 سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود.
خـدیـجـه کـبـرى (س ) بـا موقعیت و اموال خویش , خدمات شایانى به پیامبر اکرم (ص ) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ , از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى , همانند مریم و آسـیـه , قـرار دارد. پیامبر اکرم (ص )به احترام خدیجه کبرى (س ) تا هنگامى که وى زنده بود, با هـیـچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج هاى پیامبر(ص ) را, که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى کردند, تسلى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى مى داد.
خـدیجه کبرى (س ) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود, موردلطف و عنایت مـخـصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت . به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکـرم (ص ) شـرفـیـاب شـد و گـفـت : اى مـحمد! سلام خدا رابه همسرت خدیجه برسان . پیامبر اکـرم (ص ) بـه هـمـسـرش فـرمـود: اى خدیجه ! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى رساند. خدیجه گفت : اللّه السلام و منه السلام و على جبرئیل السلام .
حضرت خدیجه (س ) در ایام همسرى با پیامبر(ص ) از احترام ویژه رسول خدا(ص ) برخوردار بود و پـیامبر(ص ) نیز همسرى مهربان و وفادار براى اوبود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت ) همواره از او به نیکى یاد مى کرد.
از عایشه , سومین همسر رسول خدا(ص ), روایت شده است : کـان رسـول اللّه (ص ) لایکاد یخرج من البیت حتى یذکر خدیجة فیحسن الثناء علیها,فذکرها یوما من الا یام فادرکتنی الغیرة , فقلت : هل کانت الا عجوزا وقد ابدلک اللّه خیرا منها, فغضب حتى اهتز مقدم شعره من الغضب ((12))

پـیـامبر اکرم (ص ) هیچ گاه از خانه بیرون نمى رفت مگر این که یادى ازخدیجه مى کرد و از او به نـیـکـى نـام مـى برد. یک روز که پیامبر اکرم (ص ) ازخدیجه (س ) یاد کرده و خوبى هاى او را بیان مى کرد, غیرت زنانگى بر من غالب شد و به پیامبر(ص ) گفتم : آیا او یک پیرزن بیشتر بود و حال آن کـه خـداونـد بـهـتـر از آن (یـعنى عایشه ) را به تو داده است ؟
پیامبر اکرم (ص ) ازاین گفتار من , خشمگین شد, به طورى که موهاى جلوى سرش از شدت خشم به حرکت درآمد.
فرزندان الف ) پسران : 1. قاسم . او پیش از بعثت پیامبر اکرم (ص ) تولد یافت . از این رو پیامبر(ص ) راابوالقاسم نامیدند.
2. عبداللّه . این کودک چون پس از بعثت به دنیا آمده بود, وى را طیب و طاهرمى گفتند.
3. ابراهیم . او در اواخر سال هشتم هجرى متولد شد و در رجب سال دهم هجرى وفات یافت .
عبداللّه و قاسم از خدیجه کبرى (س ) و ابراهیم از ماریه قبطیه متولد شدند.وهرسه آنان در سنین کودکى از دنیا رفتند.
ب ) دختران : 1. زینب (س ). 2. رقیه (س ). 3. ام کلثوم (س ). 4. فاطمه زهرا (س ).
دخـتـران پـیـامـبر اسلام (ص ) همگى از حضرت خدیجه (س ) متولد شدند و تمام فرزندان رسول خدا(ص ) جز فاطمه زهرا (س ) پیش از رحلت آن حضرت , از دنیارفته بودند. تنها فرزندى که از آن حـضـرت در زمـان رحـلـتـش باقى مانده بود, فاطمه زهرا(س ), آخرین دختر وى بود. این بانوى مـکرمه , افتخار بانوان عالم , بلکه همه انسان ها و مورد تقدیس و تکریم فرشتگان عرشى است . همو است که مادر سبطین وام الائمة المعصومین (ع ) است .

گرچه پیامبر اسلام (ص ) به تمام خاندان مؤمن خویش علاقه مند بود, اما در میان همسرانش بیش از هـمه , به خدیجه کبرى (س ) و در میان فرزندانش بیش از همه , به فاطمه زهرا (س ) علاقه مند بوده و اظهار محبت و لطف مى فرمود.
اصحاب و یاران پیامبر اسلام (ص ) چه در مکه معظمه و چه در مدینه , داراى اصحاب و یاران باوفایى بود که برخى از آنـان پـیـش از آن حـضـرت و برخى دیگر پس از ایشان از دنیارفتند و تعداد آنان به هزاران نفر مى رسد. در این جا به نام برخى از صحابه مشهور آن حضرت اشاره مى شود:

1. على بن ابى طالب (ع ).
2. ابوطالب بن عبد المطلب .
3. حمزة بن عبدالمطلب .
4. جعفربن ابى طالب .
5. عباس بن عبدالمطلب .
6. عبداللّه بن عباس .
7. فضل بن عباس .
8. معاذبن جبل .
9. سلمان فارسى .
10. ابوذر غفارى (جندب بن جناده ).
11. مقداد بن اسود.
12. بلال حبشى .
13. مصعب بن عمیر.
14. زبیر بن عوام .
15. سعد بن ابى وقاص .
16. ابو دجانه .
17. سهل بن حنیف .
18. سعد بن معاذ.
19. سعد بن عباده .
20. محمد بن مسلمه .
21. زید بن ارقم .
22. ابو ایوب انصارى .
23. جابر بن عبداللّه انصارى .
24. حذیفة بن یمان عنسى .
25. خالد بن سعید اموى .
26. خزیمة بن ثابت انصارى .
27. زید بن حارثه .
28. عبداللّه بن مسعود.
29. عمار بن یاسر.
30. قیس بن عاصم .
31. مالک بن نویره .
32. ابوبکر بن ابى قحافه .
33. عثمان بن عفان .
34. عبداللّه بن رواحه .
35. عمر بن خطاب .
36. طلحة بن عبیداللّه .
37. عثمان بن مظعون .
38. ابو موسى اشعرى .
39. عاصم بن ثابت .
40. عبدالرحمن بن عوف .
41. ابوعبیده جراح .
42. ابو سلمه .
43. ارقم بن ابى ارقم .
44. قدامة بن مظعون .
45. عبداللّه بن مظعون .
46. عبیدة بن حارث .
47. سعید بن زید.
48. خباب بن ارت .
49. بریده اسلمى .
50. عثمان بن حنیف .
51. ابو هیثم تیهان .
52. ابى بن کعب .

زمامداران معاصر پیامبر اکرم (ص ) در عصرى زندگى مى کرد که منطقه حجاز به دلیل عدم حاصل خیزى و بیابانى بـودن زمـین و عدم رواج مدنیت در بین مردم , از چشم طمع حکومت ها دور مانده و به آن رغبتى نشان نمى دادند. به همین دلیل , در آن سرزمین ,حکومت مرکزى و مستقلى وجود نداشت و دایره حکومتى , منحصر در قبیله و طایفه بود و نظام ملوک الطوایفى در آن مناطق حکم فرما بود, تا این کـه پـیـامـبر اکرم (ص ) به پیامبرى برانگیخته شد و از مکه به مدینه مهاجرت نمود و پایه هاى یک حـکـومـت جهانى را در این شهر بنا نهاد, اما در اطراف حجاز حکومت هاى مستقل ونیمه مستقلى وجـود داشت و حاکمانى از سلسله ها و تیره هاى مختلف حکومت مى کردند. این حکومت ها عبارت بودند از: ایران , روم شرقى , حبشه , یمن , حیره ,غسان , یمامه و مصر.

هـمـه حـکـومـت هـاى اطـراف حجاز, تحت نفوذ سه دولت مرکزى , یعنى امپراتورى بزرگ ایران , امـپـراتـورى عـظـیم روم شرقى و حبشه بودند. تعداد زمامداران این کشورها, که معاصر با پیامبر اکرم (ص ) (570-632 م .) بودند, زیاد است . در این جاتنها نام زمامدارانى را که با پیامبر اسلام (ص ) رابطه داشته و یا پیامبر(ص ) آنان را به دین مبین اسلام دعوت کرده بود, ذکر مى کنیم : 1. هرقل (هراکلیوس ) قیصر روم شرقى (610-641 م .).
2. خسرو پرویز, پادشاه ساسانى ایران . (590-628 م .).
3.باذان بن ساسان , زمامدار یمن و دست نشانده امپراتورى ایران (متوفاى سال10 ق .).
4. مقوقس , حاکم مصر و دست نشانده امپراتورى روم .
5. نجاشى , پادشاه حبشه .
6. حارث بن ابى شمر, حاکم غسان و دست نشانده امپراتورى روم .
7. هوذة بن على حنفى , حاکم یمامه و دست نشانده امپراتورى روم (متوفاى سال8 ق .).
8. نعمان بن منذر, حاکم حیره و دست نشانده امپراتورى ایران (580-602م .).
از مـیـان سـلاطین و حاکمان فوق , تنها نجاشى , پادشاه حبشه و باذان , حاکم یمن رابطه حسنه با پـیـامـبـر اسلام (ص ) داشته و از دعوت آن حضرت استقبال کردند ودینش را پذیرفتند. نجاشى با پـذیـرفـتـن دو گـروه مـهـاجـر مـسلمان و پناه دادن آنها درحبشه , و باذان با قطع وابستگى به امپراتورى ایران و جنگیدن با دشمنان اسلام , درسرزمین یمن , خدمت هایى به حضرت محمد(ص ) انجام دادند, اما زمامداران دیگریا با پیامبر اکرم (ص ) از در دشمنى و جنگ وارد شدند و یا سیاست بـى طـرفانه اى رادرپیش گرفتند. البته پس از رحلت نبى گرامى اسلام (ص ) همه آنان به دست تواناى مسلمانان و زمامداران اسلامى به سزاى اعمالشان رسیدند.
رویدادهاى مهم 1. وفات عبداللّه بن عبدالمطلب , پدر حضرت محمد(ص ), در یثرب دو ماه پیش از تولد آن حضرت , در هنگام بازگشت از سفر بازرگانى شام .
2. تـولـد حضرت محمد(ص ) در هفدهم (و به روایت اهل سنت در دوازدهم )ربیع الاول عام الفیل , مطابق با سال 570 میلادى در مکه معظمه , و تکفل آن حضرت ازسوى جدش , عبدالمطلب .
3. نـامـگـذارى نوزاد قریش توسط مادرش آمنه , به احمد و سپس توسط جدش ,عبدالمطلب به محمد.
4. شـیـر خوردن نوزاد عبداللّه , از مادرش آمنه , به مدت سه روز و از ثویبه (کنیزابولهب ) به مدت چـهار ماه , و شیر دادن حلیمه سعدیه به ایشان و نگهدارى از آن حضرت , در میان قبیله بنى سعد, به مدت پنج سال .
5. وفـات آمنه بنت وهب , مادر حضرت محمد(ص ) در بازگشت از مدینه به مکه ,در محلى به نام ابواء, در سن شش سالگى حضرت محمد(ص ).
6. وفـات عـبدالمطلب , سرپرست و جد حضرت محمد(ص ) در مکه , در سن هشت سالگى حضرت محمد(ص ).
7. واگذارى سرپرستى حضرت محمد(ص ) به عمویش , ابوطالب از سوى عبدالمطلب .
8. شـفـیـع شـدن حـضرت محمد(ص ) براى طلب باران در ایام قحطى وخشک سالى مکه توس ط عمویش ابوطالب .
9. همراهى حضرت محمد(ص ) در سن دوازده سالگى با عمویش , در سفربازرگانى شام .
10. پیشگویى بحیرا, راهب سرزمین بصرى , از پیامبرى حضرت محمد(ص ),در سفر بازرگانى آن حضرت به شام , و سفارش به عمویش , ابوطالب در نگه دارى اواز دشمنى هاى یهود.
11. همراهى حضرت محمد(ص ), در سن پانزده سالگى با عمویش , ابوطالب ,در نبرد قریش با قبیله هوازن (جنگ فجار).
12. شرکت حضرت محمد(ص ), در سن بیست سالگى , در پیمان دفاع از حقوق مظلومان (معروف به حلف الفضول ) و تایید آن پس از بعثت .
13. سفر بازرگانى حضرت محمد(ص ) به شام از سوى خدیجه بنت خویلد (زن سرمایه دار مکه ).
14. ازدواج حضرت محمد(ص ) در سن 25 سالگى با خدیجه بنت خویلد, درمکه .
15. پـذیرش حکمیت حضرت محمد(ص ), در سن 35 سالگى از سوى سران قبیله ها و رفع اختلاف آنها در نصب حجرالاسود, در دیواره خانه خدا (کعبه ).
16. درخـواسـت حـضـرت محمد(ص ) از عمویش , ابوطالب , براى کفالت وسرپرستى فرزند هشت ساله اش , على (ع ), و پذیرفتن ابوطالب در فرستادن فرزندش على (ع ) به خانه حضرت محمد(ص ) و خدیجه (س ).
17. تردد حضرت محمد(ص ) به غارى در کوه حرا, در حوالى مکه , براى تفکرو نیایش .
18. برانگیخته شدن حضرت محمد(ص ) به پیامبرى اسلام , در سن چهل سالگى ,در تاریخ 27 رجب (و به روایت اهل سنت , در ماه رمضان ) از سوى پروردگار جهان ونزول وحى و آیات قرآن مجید بر ایشان .
19. ایـمان همزمان خدیجه کبرى و حضرت على (ع ) به حضرت محمد(ص ), درنخستین روزهاى بعثت .
20. اقتداى خدیجه کبرى و حضرت على (ع ) به پیامبر(ص ), در نمازهاى یومیه ,در کنار خانه خدا و شگفتى قریش از عمل آنان .
21. مـامـوریت پیامبر(ص ) از جانب خداوند منان , براى دعوت اقوام خویش (بنى هاشم ) به پذیرش اسلام , و عدم اعتناى آنان , غیر از على بن ابى طالب (ع ) به خواسته هاى پیامبر(ص ).
22. مـعرفى حضرت على (ع ) به جانشینى خویش توسط پیامبر(ص ) در جریان دعوت بنى هاشم به دین اسلام .
23. دعوت هاى پنهانى و تربیت افراد, توسط پیامبر اسلام (ص ) در سه سال اول بعثت .
24. پذیرش دین اسلام , در سه سال اول بعثت از سوى افراد ذیل : الـف ) مردان : على بن ابى طالب , جعفر بن ابى طالب , زید بن حارثه , زبیر بن عوام ,عبدالرحمن بن عـوف , سعد بن ابى وقاص , طلحة بن عبیداللّه , ابو عبیده جراح ,ابوسلمه , ارقم بن ابى ارقم , قدامة بـن مـظـعـون , عـبداللّه بن مظعون , عبیدة بن حارث ,سعیدبن زید, خباب بن ارت , ابوبکر بن ابى قحافه , عثمان بن عفان , عمار بن یاسر,صهیب بن سنان , ابوذر غفارى , یاسر (پدر عمار), عبداللّه بن مسعود, بلال بن ریاح حبشى و... .
ب ) زنـان : خـدیـجـه بنت خویلد, فاطمه بنت اسد, سمیه مادر عمار, ام الفضل بنت حارث (همسر عباس ) و... .
25. دعـوت عـمـومـى و عـلنى مردم مکه به پذیرش دین اسلام توسط حضرت محمد(ص ) پس از گذشت سه سال از آغاز بعثت .
26. اعـتـراض مـکـرر سـران قـریش به ابوطالب و شکوه از عملکردهاى او درپشتیبانى از حضرت محمد(ص ).
27. اذیت و آزار سران قریش به پیامبر(ص ) براى دست کشیدن از عقایداسلامى .
28. ایمان حمزة بن عبدالمطلب به دین برادرزاده اش , محمد(ص ) و تاثیر ایمان او در تقویت اسلام و مسلمانان .
29. تـشـدید شکنجه و آزار تازه مسلمانان توسط سران قریش و شهادت برخى ازآنان (مانند پدر و مادر عمار) در زیر شکنجه .
30. وعـده تـطـمـیـع سـران قریش به پیامبر اکرم (ص ) در صورت انصراف از ادعاى نبوت , و عدم اعتناى آن حضرت به خواسته هاى آنان .
31. مـهـاجـرت گـروهـى از مسلمانان مکه به حبشه و پناه بردن به نجاشى , پادشاه این کشور, به دستور حضرت محمد(ص ), در رجب سال پنجم بعثت (هشت سال پیش از هجرت به مدینه ).
32. پـشـتـیبانى نجاشى , پادشاه حبشه از مسلمانان مهاجر و عدم پذیرش درخواست فرستادگان قریش , مبنى بر باز گرداندن مهاجران به مکه .
33. تـولـد حـضرت فاطمه زهرا (س ) در بیستم جمادى الاخر سال پنجم بعثت (وبه روایتى سال دوم بعثت ).
34. تحریم اقتصادى و قطع روابط اجتماعى قریش با حضرت محمد(ص ) ویاران او در سال هفتم بعثت .
35. درخـواسـت ابـوطـالـب از عـموم بنى هاشم و خویشاوندان حضرت محمد(ص ), براى اقامت گزیدن در دره اى میان کوه هاى مکه (که بعدها به شعب ابى طالب معروف شد) جهت پشتیبانى و حراست از حضرت محمد(ص ), در سال هفتم بعثت .
36. مـحـاصـره شدن بنى هاشم در شعب ابى طالب و دشوارى زندگى آنان در آن دره خشک , به مدت سه سال (و به روایتى چهار سال ).
37. خـبـر غـیبى حضرت محمد(ص ) مبنى بر از بین رفتن مندرجات پیمان نامه قریش به وسیله موریانه و آشکار شدن این امر بر سران قریش .
38. اعـلام بـرائت بـرخى از سران قریش از پیمان نامه ظالمانه و اظهار پشیمانى آنان از رفتارهاى نـارواى خـویـش بـا حضرت محمد(ص ) و بنى هاشم , در محاصره شعب ابى طالب و اصرار آنها در بازگرداندن بنى هاشم به مکه معظمه .
39. درگـذشـت ابـوطـالـب , بـزرگ حـامى پیامبر اسلام (ص ) و درگذشت خدیجه کبرى (س ), نـخستین همسر پیامبر(ص ), در فاصله چند روز از یکدیگر, پس ازبازگشت از شعب ابى طالب به مکه , در سال دهم بعثت و تاثر شدید حضرت محمد(ص ) در وفات آن دو.
40. سفر حضرت محمد(ص ) به طائف , در سال یازدهم بعثت , و دعوت سران قبیله ثقیف به دین اسلام و عدم پذیرش آنان و آزار و شکنجه آنان به حضرت محمد(ص ).
41. بـازگشت حضرت محمد(ص ) از طائف به مکه و درخواست ایشان از مطعم بن عدى (یکى از سران قریش ) براى قبول پناهندگى و پشتیبانى از آن حضرت .
42. ازدواج حضرت محمد(ص ) با سوده دختر زمعه , در مکه , پس از وفات خدیجه کبرى (س ).
43. مـعـراج پـیامبر اسلام (ص ) و سفر عرفانى ایشان از خانه خواهر رضاعى اش ,ام هانى (دختر ابى طالب ) به مسجد الاقصى , در بیت المقدس و از آن جا به عرش الهى و سدرة المنتهى .
44. دعـوت پیامبر اکرم (ص ) از زایران خانه خدا, در ایام حج و آشنایى اسعد بن زراره (رئیس قبیله خزرج در یثرب ) با آن حضرت و پذیرفتن دین اسلام در سال یازدهم بعثت .
45. عزیمت مصعب بن عمیر به یثرب به دستور پیامبراکرم (ص ), براى آشنایى مردم با دین اسلام .
46. ایمان آوردن دوازده نفر از زایران یثربى خانه خدا به پیامبر(ص ) و پذیرفتن دین اسلام , در سال دوازدهم بعثت و انعقاد نخستین پیمان با رسول خدا(ص )(معروف به اولین پیمان عقبه ).

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد