راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

آیا یکی از مصادیق آیه « هَلْ جَزَاءُ الْإحْسَانِ إلَّا الْإحْس

آیا یکی از مصادیق آیه   « هَلْ جَزَاءُ الْإحْسَانِ إلَّا الْإحْسَان »   را می دانید؟آیا میدانید که صفات حضرت ابراهیم (ع)در قرآن چیست ؟آیا می دانید که قرآن چه کسی را نیکو ترین چهره انسانی معرفی می کند؟آیا می دانید در قرآن کریم آیه ای در رابطه با رجعت وجود دارد ؟آیا می دانید آینه تمام نمای آیات قرآنی کیست؟ آیامیدانیدتمثیلات قرآنی ازچه نوعی است ... !؟آیا یکی از مصادیق آیه « هَلْ جَزَاءُ الْإحْسَانِ إلَّا الْإحْسَان »را می دانید ؟آیا می دانید در قرآن کریم آیه ای در رابطه با رجعت وجود دارد ?

آیا می دانید که قرآن چه کسی را نیکو ترین چهره انسانی معرفی می کند؟آیا می دانید که انواع صبر در قرآن به چه نحوی می باشد ... ؟آیا می دانید چرا آیات و روایات منصوص و معتبردر حرمت غنا و موسیقی وجود ندارد ... ؟وصیتهاى حضرت علی(ع)وصایاى خصوصى.وصایاى عمومى.وصیت امام (ع) درباره کیفیت غسل وکفنودفن.

آیا یکی از مصادیق آیه   « هَلْ جَزَاءُ الْإحْسَانِ إلَّا الْإحْسَان »   را می دانید؟

یکی از حقوقی که امام زمان(عج) بر ما دارد ، حقّ سیادت است . اوآقاست و ماعبدیم . در زیارت جامعه می خوانیم « وَ السّادَهِ الوُلاهِ » یعنی شماسروران وسرپرستان خلقید . این ها گوشه ای از اقیانوس بیکران حق حضرت ولی الله الاعظم(عج) بر ماست . اینک ما در قبال این همه احسان و تفضل چه وظیفه ای داریم ؟آیا قانون « هَل جَزاءُ الإحسانَ إلّا الإحسان »رانباید جامعه عمل بپوشانیم ؟

اولاً باید به یادش باشیم .

ثانیاً باید از سیره آن حضرت تبعیت کنیم .

ثالثاً برای فرج و سلامتیش دعا کنیم و صدقه دهیم .

رابعاً طبق این روایت که فرمودند : « رَحِمَ اللهُ أمْرَءَ اجْتَرَّ مَوَدَّهَ النّاسَ إلَیْنا » خدا رحمت کند کسی که دوستی و مودّت ما را به دل مردم می اندازد . برماست که ازاوتبلیغ وترویج کنیم.ماوظیفه داریمدرهرکوی و برزن برهرمنبرومجلس با قلم و فریادازحضرت ومکتب ونام ویادشترویج کنیم ، باشدکهلبخندرضایتش راببینیم .

آیا میدانید که صفات حضرت ابراهیم (ع)در قرآن چیست ؟

صفات حضرت ابراهیم (ع) در قرآن کریم:

١-   حنیف : کسی که در مسیر حق می باشد و هرگز از آن مسیر منحرف نشده است .

٢- خلیل: دوست (خدا) بخاطر اینکه در تمام حالات فقیر و نیازمند درگاه الهی بود . از حضرت رضا (ع ) نقل شده که فرمود : خداوند از آن حیث ابراهیم (ع) را خلیل نامید که هیچکس را رد نکرد و از احدی جز خدا سوال ننمود و درخواست نکرد .

٣- مسلم : مسلم بودن ابراهیم به معنای این است که در همه حالات تسلیم امر پروردگار خویش است.

٤-صدیق: بسیار راستگو

٥-اواه: کسی که از ترس خدا بسیار تضرع و ناله می کند .

٦-حلیم: کسی که نگهدارنده نفس و طبع خویش است و از وصف بردباری برخوردار است.

٧-منیب:کسی که از دیگران بریده و با انجام طاعت به پروردگار خویش پیوسته است.

٨-قانت: کسی که مطیع فرمان الهی است و در برابر عظمت و بزرگی او به خشوع و خضوع می پردازد.

٩- امت: کسی که در واقع به جای یک ملت در پرستش الهی قیام نموده است.

١٠-عبد :بنده ای که با اظهار عبودیت و ذلت در برابر مولای خویش اظهار ضعف و فقر می کند .

آیا می دانید که قرآن چه کسی را نیکو ترین چهره انسانی معرفی می کند؟

قرآن نیکوترین چهره انسانی را کسی معرفی می کند که از آیین ابراهیم تبعیت نماید : « وَ مَن أحسَنَ دِیناً مِمَّن أسلَمَ وَجهه لِلّه وَ هُوَ مُحسِن وَ اتبع مِلّه إبراهِیمَ حَنِیفاً وَ اتَّخَذَ الله إبراهِیمَ خَلِیلاً  ؛ و دین چه کسی بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حق گرا پیروی نموده است ؟ و خدا ابراهیم را دوست گرفت . (نساء - 125) »

حضرت یوسف(ع) که در پاکدامنی مورد تمجید قرآن قرار گرفته ، خود را تابع و پیرو آیین ابراهیم(ع) می داند : « وَ اتَّبَعتَ مِلّه آبائی إبراهِیمَ وَ إسحاقَ وَ یَعقوب ؛ من از آیین پدرانم ابراهیم ، اسحاق و یعقوب پیروی می نمایم . (یوسف – 38) »

خداوند سبحان ، به پیامبر اسلام(ص) فرمان می دهد که از آیین ابراهیم پیروی کن : « ثُمَّ‌ أوحَینا إلَیکَ ان اتبع مِلَّهَ إبراهِیمَ حَنِیفاً ؛ سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حق گرای پیروی کن .(نحل – 123) »

قرآن کریم ، ابراهیم(ع) را الگویی نیکو برای امت اسلامی معرفی می کند . « قَد کانَت لَکُم اسوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إبراهِیم وَ الَّذِینَ مَعَه ؛ قطعاً برای شما در پیروی از ابراهیم و کسانی که با اویند ، سرمشقی نیکوست . (ممتحنه – 4)  »

آیا می دانید در قرآن کریم آیه ای در رابطه با رجعت وجود دارد ؟

یکی از آیاتی که بر رجعت دلالت دارد ، آیه زیر است که خداوند متعال می فرماید :

« وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّن یُکَذِّبُ بِآیاتِنافَهُم یُوزَعُونَ » (نمل – 83)

و روزی که در آن از هر امتی ، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب می کردند ، محشور می گردانیم و نگاه داشته می شوند تا همه به هم بپیوندند . مقصود از این آیه شریفه ، قیامت نیست . چون با کلمه « مِنْ » تبعیضیه می فرماید : « مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوْجاً » . یعنی از هر امتی دسته ای را محشور می گردانیم . در حالی که قرآن کریم در رابطه با حشر روز قیامت می فرمایند : « وَ حَشَرناهُم فَلَم نُغادِر مِنهُم اَحَداً » (کهف – 47)

و همه را گرد می آوریم و هیچ یک را فروگذار نمی کنیم .

معادل ضرب المثل فارسی « چاه مکن که خود در آن افتی » درقرآن چیست ... !؟

 معادل این ضرب المثل فارسی در قرآن کریم ، در سوره مبارکه فاطر ، آیه 43

می باشد که خداوند می فرماید :

« وَ لا یَحِیقُ الْمُکرُ السَّـیِّـئُ إِلّا بِأهلِهِ »

امّا این نیرنگ ها تنها دامان صاحبانش را می گیرد .

و همچنین معادل این ضرب المثل به زبان عربی « مَن حَفَرَ بِئْراً وَقَعَ فِیه » به  معنی « هر کس چاهی حفر کرد ، خودش در آن افتد . »

حکیم ابوالقاسم فردوسی شاعر بزرگ ایرانی نیز در این مورد می گوید :

   کــس تــوبره برکـند ژرف چــــاه

                                                          ســـزد گـر کنـد خــویشتن را نـــگاه

آیا می دانید آینه تمام نمای آیات قرآنی کیست؟

 نگاهی گذرا به چهره وسیره پیامبررحمت(ص) ، آینه تمام نمای آیات قرآن :

 1 . درنهایت حسن خلق ودر اوج فضیلت های اخلاقی: « وَ إنَّکَ لَعَلِّی خُلُق عَظِیم » (قلم، 4)

2 . رحمتی بیکران برای تمام جهانیان : « وَ ما أرسَلناکَ إلّا رَحّمَهً لِلعالَمِینَ » (انبیاء،107)

3 .دراوج رأفت ومهربانی ورحمت نسبت به هدایت مردمان:« ...بِالمُؤمِنِینَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ»(توبه، 128)

4 . در نهایت اشتیاق و تلاش نسبت به هدایت مردمان : « ... حَرِیصٌ عَلَیکُم » (توبه،128)

5 . ناراحت از ناراحتی مردم : « ... عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم » (توبه،128)

6 . در نهایت شدت و سخت گیری نسبت به کافران : « ... أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ » (فتح،29)

 

من جلال و جلوه هــــای ذات ربّ العـــالـمینم

انبیـا را سرفــــراز از اولیــــن تا آخریـــــنم                 

هم علی ام ، هم محمد ، هم گل خوشبوی زهـرا

هم صراطم ، هم نمازم ، همچو قرآن اصل دینم          

آیا با تمثیلات قرآنی آشنایی دارید ... !؟

 آیامیدانیدتمثیلات قرآنی ازچه نوعی است ... !؟

  انواع تمثیل ها :

1 – تمثیل رمزی : مقصود داستان هایی است که از زبان پرندگان و گیاهان بیان می شود ، همانند کتاب کلیله و دمنه که نوع بارز این تمثیل است .

2 –  تمثیل قصصی : مقصود داستان هایی است که بیانگر سرگذشت اقوام پیشین است به منظور اینکه آیندگان از آن عبرت بگیرند و قصه های قرآن همه از این مقوله است . ( همانند سوره مبارکه تحریم آیه 10 )

3 –  تمثیل طبیعی : مقصود تشبیه غیر محسوس به محسوس است مشروط بر اینکه مشبّهٌ به از امور آفرینشی باشد . (همانند سوره مبارکه یونس آیه 24 )

خلاصه سخن اینکه مثل های قرآنی یا از مقوله تمثیل قصصی است یا تمثیل طبیعی و هرگز در قرآن تمثیل رمزی وجود ندارد .

آیا یکی از مصادیق آیه « هَلْ جَزَاءُ الْإحْسَانِ إلَّا الْإحْسَان »را می دانید ؟

یکی از حقوقی که امام زمان(عج) بر ما دارد ، حقّ سیادت است . اوآقاست و ماعبدیم . در زیارت جامعه می خوانیم « وَ السّادَهِ الوُلاهِ » یعنی شماسروران وسرپرستان خلقید . این ها گوشه ای از اقیانوس بیکران حق حضرت ولی الله الاعظم(عج) بر ماست . اینک ما در قبال این همه احسان و تفضل چه وظیفه ای داریم ؟آیا قانون « هَل جَزاءُ الإحسانَ إلّا الإحسان »رانباید جامعه عمل بپوشانیم ؟

اولاً باید به یادش باشیم .

ثانیاً باید از سیره آن حضرت تبعیت کنیم .

ثالثاً برای فرج و سلامتیش دعا کنیم و صدقه دهیم .

رابعاً طبق این روایت که فرمودند : « رَحِمَ اللهُ أمْرَءَ اجْتَرَّ مَوَدَّهَ النّاسَ إلَیْنا » خدا رحمت کند کسی که دوستی و مودّت ما را به دل مردم می اندازد . برماست که ازاوتبلیغ وترویج کنیم.ماوظیفه داریم درهرکوی و برزن برهرمنبرومجلس با قلم و فریادازحضرت ومکتب ونام ویادش ترویج کنیم ، باشدکه لبخندرضایتش راببینیم .

آیا می دانید در قرآن کریم آیه ای در رابطه با رجعت وجود دارد ?

یکی از آیاتی که بر رجعت دلالت دارد ، آیه زیر است که خداوند متعال می فرماید :

« وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوْجاً مِمَّن یُکَذِّبُ بِآیاتِنافَهُم یُوزَعُونَ » (نمل – 83)

و روزی که در آن از هر امتی ، گروهی از کسانی را که آیات ما را تکذیب می کردند ، محشور می گردانیم و نگاه داشته می شوند تا همه به هم بپیوندند . مقصود از این آیه شریفه ، قیامت نیست . چون با کلمه « مِنْ » تبعیضیه می فرماید : « مِن کُلِّ اُمَّهٍ فَوْجاً » . یعنی از هر امتی دسته ای را محشور می گردانیم . در حالی که قرآن کریم در رابطه با حشر روز قیامت می فرمایند : « وَ حَشَرناهُم فَلَم نُغادِر مِنهُم اَحَداً » (کهف – 47)

و همه را گرد می آوریم و هیچ یک را فروگذار نمی کنیم .

 

آیا می دانید که قرآن چه کسی را نیکو ترین چهره انسانی معرفی می کند؟

قرآن نیکوترین چهره انسانی را کسی معرفی می کند که از آیین ابراهیم تبعیت نماید : « وَ مَن أحسَنَ دِیناً مِمَّن أسلَمَ وَجهه لِلّه وَ هُوَ مُحسِن وَ اتبع مِلّه إبراهِیمَ حَنِیفاً وَ اتَّخَذَ الله إبراهِیمَ خَلِیلاً  ؛ و دین چه کسی بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم خدا کرده و نیکوکار است و از آیین ابراهیم حق گرا پیروی نموده است ؟ و خدا ابراهیم را دوست گرفت . (نساء - 125) »

حضرت یوسف(ع) که در پاکدامنی مورد تمجید قرآن قرار گرفته ، خود را تابع و پیرو آیین ابراهیم(ع) می داند : « وَ اتَّبَعتَ مِلّه آبائی إبراهِیمَ وَ إسحاقَ وَ یَعقوب ؛ من از آیین پدرانم ابراهیم ، اسحاق و یعقوب پیروی می نمایم . (یوسف – 38) »

خداوند سبحان ، به پیامبر اسلام(ص) فرمان می دهد که از آیین ابراهیم پیروی کن : « ثُمَّ‌ أوحَینا إلَیکَ ان اتبع مِلَّهَ إبراهِیمَ حَنِیفاً ؛ سپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حق گرای پیروی کن .(نحل – 123) »

قرآن کریم ، ابراهیم(ع) را الگویی نیکو برای امت اسلامی معرفی می کند . « قَد کانَت لَکُم اسوَهٌ حَسَنَهٌ فِی إبراهِیم وَ الَّذِینَ مَعَه ؛ قطعاً برای شما در پیروی از ابراهیم و کسانی که با اویند ، سرمشقی نیکوست . (ممتحنه – 4)  ».

آیا می دانید فضیلت محبت داشتن نسبت به ائمه معصومین(ع ) چیست ؟

 پیامبر اکرم(ص) فرمودند : آگاه باشید کسی که با محبت فرزندان و خاندان من بمیرد ، خداوند قبر او را زیارتگاه ملائکه قرار می دهد .

و دوستی خاندان ما ، گناهان را از بندگان پاک می کند آن چنان که باد تند برگ خزان را از درخت فرو می ریزد . و اول چیزی که در روز قیامت از بندگان سؤال می شود حبّ ما خاندان است و ما خاندان را کسی دوست نمی دارد مگر مؤمن پرهیزکار و دشمن نمی دارد ما را مگر منافقی که بدبخت است .

و امام صادق(ع) فرمودند:فوق هر عبادتی ، عبادتی است.ولی عبادتی بالاتر از محبت اهل بیت(ع) نیست.دوستی اهل بیت(ع) بالاترین عبادت هاست .

و امام محمد باقر(ع) فرمود : دوست آل محمد(ص) را دوست بدار گرچه فاسق و زناکار باشد و دشمن آل محمد(ص) را دشمن بدار گرچه روزها روزه گیرد و شبها زنده داری کند .

آیا می دانید که علم قرائت چیست ... ؟

 قرائت همان تلاوت و خواندن قرآن کریم است . یعنی هرگاه تلاوت قرآن به گونه ای باشد که از نصّ وحی الهی حکایت کند و بر حسب اجتهاد یکی از قرّاء معروف-­­­­­ بر پایه و اصول مضبوطی که در علم قرائت شرط شده است – استوار باشد ، قرائت قرآن تحقّق یافته است .(1)

امام صادق(ع) می فرماید : « قرآن یکی بیش نیست و اختلاف بر سر قرائت آن ، از جانب راویان (قاریان) صورت گرفته است . »(2)

قرآن دارای نصّ واحدی است و اختلاف میان قرّاء بر سر بدست آوردن و رسیدن به آن نصّ واحد است و عوامل اختلاف چند چیز است :

1 – اختلاف مصاحف اولیه ، چه پیش از اقدام به یکسان کردن مصاحف در زمان عثمان و چه پس از آن

2 – نارسایی خط و نوشته های قرآن که از هر گونه علایم مشخّصه و حتی از نقطه ، عاری بوده است .

3 – ابتدایی بودن خط ، نزد عرب آن روز .(3)

(1)   محمد هادی معرفت ، علوم قرآنی ، ص 182 .

(2)   اصول کافی ، ج 2 ، ص 63 ، ح 12 .

(3)   محمد هادی معرفت ، علوم قرآنی ، ص 182- 183

آیا می دانید که انواع صبر در قرآن به چه نحوی می باشد ... ؟

صبر گاهی از روی ناچاری و بیچارگی است ، چنانچه اهل دوزخ می گویند : « سَواءٌ عَلَینا أجزَ عَنّا أم صَبَرنا ما لَنا مِن مَحِیصٍ » (سوره ابراهیم ؛ آیه 21 ) صبر کردن و یا جزع کردن برای نجات ما اثری ندارد .

و گاهی صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسلیم رضای خداوند است که چهره این صبر در هر جایی با یک عنوان مطرح است :

صبر در میدان جهاد ، شجاعت است .

صبر در دنیا ، زهد است .

صبر در برابر دنیا گناه ، تقوا است .

صبر در برابر شهوات ، عفت است .

و صبر در برابر مال حرام ، ورع است .

آیا می دانید چرا آیات و روایات منصوص و معتبردر حرمت غنا و موسیقی وجود ندارد ... ؟

آن چه از کلمات فقها و سخنان دانشمندان اسلامی در این زمینه می توان استفاده کرد ، این است که غناء آهنگ های طرب انگیز ولهو باطل است .

 به عبارت دیگر : غنا آهنگ هایی است که متناسب مجالس فسق و فجور و اهل گناه و فساد می باشد که قوای شهوانی را در انسان تحریک می کند و گاه یک آهنگ هم خودش غنا و لهو و باطل است و هم محتوای آن . به این ترتیب که اشعار پر محتوا یا آیات قرآن و دعا و مناجات را به آهنگی بخواند که مناسب مجالس لهو لعب است ، و در هر دو صورت حرام می باشد . و در یک بررسی کوتاه ، برخی از مفاسد غنا عبارتند از :

الف) تشویقبه فساد اخلاق: مجالس غنا معمولاً مرکز انواع مفاسد است و آن چه به این مفاسد دامن می زند همان غنا است .

ب ) غافل شدن از یاد خدا : تعبیر به « لهو » که در تفسیر « غنا » در برخی از روایات اسلامی آمده ، اشاره به همین حقیقت است که غنا انسان را آن چنان مست شهوات می کند که از یاد خدا غافل می سازد .

ج ) غنا آثار زیان باری را بر اعصاب و روان می گذارد : غنا و موسیقی در حقیقت یکی از عوامل مهم تخدیر اعصاب و روان است و آثار زیان بار غنا و موسیقی بر اعصاب تا سرحدّ تولید جنون و بر قلب و فشار خون و تحریکات نامطلوب پیش می رود

 حرمت « غنا » در آیات و روایات : گرچه در قرآن کریم ، تنها کلیات مسائل آمده و تبیین جزئیات و تعیین مصداق های آن ، به پیامبر و امامان –علیهم السّلام – واگذار شده است و مراجع عظام تقلید با توجه به آیات و روایات موجود ، احکام را از آنها استنباط می کنند ، ولی در خصوص « غنا » و موسیقی ، قرآن کریم در برخی آیات به آن پرداخته و مخالفت خود را با غنا و موسیقی اعلام فرموده است . از جمله آیه 30 سوره مبارکه حج . ابن بصیر می گوید : از امام صادق(ع) از آیه « ... فَاجتَنِبُوا الرِّجسَ مِنَ الأوثانِ وَ اجتَنِبُوا قَولَ الزُّور » سؤال کردم . امام(ع) فرمود : منظور « غنا » است . آیه بعدی آیه 6 سوره مبارکه لقمان . امام صادق(ع) می فرماید : غنا از مسائلی است که خداوند متعال وعده عذاب بر آن داده است .

وصیتهاى حضرت علی(ع)

امیر المؤمنین (ع) که باب مدینه العلم وسرچشمه فضایلومناقب ونمونه کامل پیغمبر گرامى اسلام است در آن لحظات آخر عمر هم در تلاش براىتبیین ونشر حقایق اسلام بود. آن حضرت در آخرین لحظات زندگى، وصیتى کرد که براىهمیشه تاریخ براى بشریت درس خوب زیستن است. البته وصیتهاى حضرت، دو جنبه خصوصىوعمومى داشت که در ذیل به آنها اشاره مى‏کنیم:

وصایاى خصوصى

الف: نخست این که در تجهیز وکفن ودفن بدنش امام حسن (ع) را وصى وجانشین خود قرار داد وبه همه فرزندان دیگر از حضرت حسین (ع) ومحمد وعونوجعفر وعبداللَّه وعباس و... دستور داد که از او اطاعت کنند، وپس از او برادرش راواجب الاطاعة قرار دهند که همه به فرمان او باشند. البته این وصیت جنبه عمومى همدارد که همه مسلمانان موظف بودند که از امام حسن وپس از او از امام حسین اطاعت کنندوآن دو را در زمان هر کدامشان امام وحجت خدا بدانند.

ب: ودیگر این که سفارش کردایمان خود را حفظ کنند واز احکام اسلام مراقبت نمایند وتقوا وفضیلت را شعار خودقرار دهند.

ج: در مورد چگونگى غسل وکفن ونماز وتدفین به آنها سفارش کرد که چگونهعمل کنند وشبانه این کار انجام شود که در صفحات بعد درباره آن بحث خواهیمکرد.

د: فرزندان خود، مخصوصاً امام حسن وامام حسین - علیهما السلام - را به صبروتحمل مصائبى که در پیش خواهند داشت سفارش کرد.(1)

وصایاى عمومى

وصایاى عمومى حضرت، متعدد ومختلف نقل شده است در اینجا یکى از آنها را که در اکثر کتابهاى حدیثى علماىشیعه وسنى آمده است،(2) مى‏آوریم:

بسم اللَّه الرحمن الرحیم؛ این آنچیزى است که على بن ابى طالب وصیت مى‏کند. على به وحدانیت ویگانگى خدا شهادتمى‏دهد، واقرار مى‏کند که محمّد بنده وپیغمبر خداست، خدا او را فرستاد تا مردم راهدایت کند ودین خود را بر ادیان دیگر غالب گرداند ولو کافران کراهت داشته باشند. همانا نماز، عبادت، حیات وممات من از خدا وبراى خداست، شریکى براى او نیست من بهاین دستور امر شده‏ام وتسلیم خداوند هستم.

اى پسرم حسن! تو وهمه فرزندان واهلبیتم وهر کس را که این نامه به او برسد به امور زیر توصیه وسفارش مى‏کنم:

1-هرگزتقواى الهى رااز یادنبرید،کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.

2-همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید وبر اساس ایمان به خدا متحد باشید واز هم جدانشوید، همانا از پیغمبر خدا شنیدم که مى‏فرمود: اصلاحِ میان مردم از نماز وروزهدائم افضل است وچیزى که دین را محو ونابود مى‏کند فساد واختلاف است ولا حَولَ ولاقُوَّة إلّا بِاللَّهِ العلیّ العظیم.

3- «ارحام وخویشاوندان» را از یاد نبرید،صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‏کند.

4-خدا را، خدارا! درباره «یتیمان»، مبادا گرسنه وبى‏سرپرست بمانند.(3)

5-خدا را، خدا را! درباره «همسایگان» خوشرفتارى کنید، پیغمبر آن قدر در مورد همسایه سفارش کرد که ما گمان کردیم مى‏خواهدآنها را در ارث شریک کند.

6-از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «قرآن»،نکند دیگران در عمل به قرآن بر شما پیشى گیرند!

7-از خدا بترسید، از خدابترسید! درباره «نماز» چرا که نماز ستون دین شماست.

8-از خدا بترسید، از خدابترسید! درباره «کعبه» خانه پروردگارتان، مبادا حج تعطیل شود که اگر کعبه خالىبماند وحج متروک شود مهلت داده نخواهید شد ومغلوب دشمنان خواهید شد.

9-از خدابترسید، از خدا بترسید! درباره ماه «رمضان» که روزه آن ماه سپرى است براى آتش جهنم.

10-از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «جهاد در راه خدا» از مال وجان خوددر این راه کوتاهى نکنید.

11-از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «زکاتمال» که زکات، آتشِ خشمِ الهى را خاموش مى‏کند.

12-از خدا بترسید، از خدابترسید! درباره «امّت پیامبرتان» مبادا مورد ستم قرار گیرند.(4)

13-از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «صحابه ویاران پیغمبرتان» زیرا رسول خدا درباره آنان سفارش کرده است.

14-ازخدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «فقرا وتهیدستان» آنها را در زندگى خود شریککنید.

15-از خدا بترسید، از خدا بترسید! درباره «بردگان وکنیزان» که آخرینسفارش پیامبر(ص) درباره اینها بود.

على (ع) مجدداً سفارش نماز را کرد وفرمود: کارى که رضاى خدا در آن است در انجام آن بکوشید.

16-با مردم به خوشى ونیکىرفتار کنید همان طورى که قرآن دستور داده است وبه ملامت مردم ترتیب اثر ندهید.

17-امر به معروف ونهى از منکر را ترک نکنید، نتیجه ترک آن این است که بدانوناپاکان بر شما مسلط خواهند شد وبه شما ستم خواهند کرد، آن گاه هر چه نیکان شمادعا کنند دعاى آنها مستجاب نخواهد شد.

18-بر شما باد که بر روابط دوستانهمیان خود بیافزایید، به یکدیگر نیکى کنید از کناره‏گیرى از یکدیگر وقطع ارتباطوتفرقه وتشتت بپرهیزید.

19-کارهاى خیر را به مدد یکدیگر واجتماعاً انجام دهیدواز همکارى در مورد گناهان وچیزهایى که موجب کدورت ودشمنى مى‏شود بپرهیزید: «تعاونوا على البرّ والتقوى.....»

20-از خدا بترسید که کیفر خدا شدید است: «واتقوا اللَّهَ إنّ اللَّهَ شَدیدُ العِقاب.»

خداوند نگهدار شما خاندان باشدوحقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع مى‏کنم وشما را به خداىبزرگ مى‏سپارم وسلام ورحمتش را بر شما مى‏خوانم.(5)

در آخر این وصیت در کافى آمده است که پس ازپایان وصیت حضرت پیوسته مى‏گفت: «لا إله إلاّ اللَّه» تا وقتى که روح مقدسش بهملکوت اعلى پیوست.(6)

در نهج البلاغه است که در پایان وصیت، امام (ع) فرزندان خود را مخاطب ساخت وبه آنها فرمود:

«یا بنی عَبدُ المطّلب لایَلفِینَّکُم تَخُوضونَ دِماءَ المُسلمینَ خُوضاً تَقولون: قُتِلَ أمیرُ المؤمنین! ألا لا یَقْتُلُنَّ بی إلاّ قاتلی، اُنظروا إذا اَنا مُتُّ مِن ضَربَتِهِ هذهِفَاضربوهُ ضَربَةً، لا یُمثَّل بالرَّجُلِ فإنّی سَمِعتُ رَسولَ اللَّه(ص) یَقول: إیّاکُم والمُثلة ولو بِالکلْبِ العَقور؛

اى فرزندان عبدالمطلب! نیابم شما را کهدر خون مسلمانان فرو روید ودست به کشتار بزنید به بهانه این که بگویید امیرالمؤمنینکشته شده وبدانید که در برابر من جز کشنده من کسى نباید کشته شود، نگاه کنید چون مناز ضربت او از دنیا رفتم به او یک ضربت بزنید واو را مُثله نکنید که من از رسول خداشنیدم که مى‏فرمود: "از مُثله کردن بپرهیزید اگر چه به سگ گزنده وهارباشد".»(7)

وصیت امام (ع) درباره کیفیت غسل وکفنودفن

محمد بن حنفیه روایت کرده است: شب بیست ویکم ماهرمضان رسید وشب تاریک شد على(ع) همه فرزندانواهل بیت خود را جمع کرد وبا آنها وداعنمود، سپس به فرزندش امام حسن فرمود: «خداوند این مصیبت را بر شما نیکوگرداند،همانا من از میان شما مى‏روم، وهمین امشب به ملاقات خدا خواهم رفت وبه حبیبم رسولخدا (ص) همان طورى که وعده‏ام داده، ملحق خواهم شد، اى پسرم! وقتى من از دنیا رفتممرا غسل ده وکفن کن، وبه بقیه حنوط جدّت رسول خدا (ص) که از کافور بهشت است وجبرئیلآن را آورده بود مرا حنوط کن، بعد مرا بر روى سریر گذارید، جلوى تابوت را کسى حملنکند بلکه دنبال او را بگیرید، وبهر جانبى که تابوت رفت شما هم بروید، وهر جا کهایستاد بدانید قبر من آن جاست، جنازه‏ام را آن جا زمین بگذارید وتو اى پسرم برجنازه‏ام نماز بگذار، هفت تکبیر بگو، وبدان که هفت تکبیر به غیر از من بر هیچ کسمشروع نیست جز بر فرزند برادرت حسین که او قائم آل محمد ومهدى این امت است واوکجى‏هاى خلق را راست خواهد کرد، وقتى تو از نماز بر من فارغ شدى، جنازه را از آنمحل بردار وخاک آن جا را حفر کن، قبر کنده ولحدى ساخته وتخت چوبى نوشته شده خواهىیافت که مر

ا در آن جا دفن مى‏کنى، وقتى خواستى از قبر خارج شوى اندکى صبر کن آنگاه نگاه کن مى‏بینى که من در قبر نیستم، زیرا به جدت رسول خدا ملحق خواهم شد، چونهر پیغمبرى را در مشرق به خاک سپارند ووصى او را در مغرب دفن کنند حق تعالى بین روحوجسد آن دو را جمع نماید، وپس از زمانى از هم جدا خواهند شد وبه قبرهاى خویشبرمى‏گردند، سپس قبر مرا با خاک پر کن وآن محل را از مردم پنهان دار.(8)

آن گاه على با فرزندان خود اندکى صحبت کردوآنان را از آینده‏اى که حسن وحسین دارند آگاه نمود وآنها را به صبر وتقوى دعوتکرد، سپس لختى بیهوش شد چون به هوش آمد فرمود: «اینک رسول خدا، وحمزه عم بزرگوارم،وجعفر برادرم نزد من آمدند وگفتند: زود بشتاب که ما مشتاق ومنتظر تو هستیم»، پسنگاهى به اهل بیت خود کرد وفرمود: «همه شما را به خدا مى‏سپارم، خداوند همه را بهراه راست هدایت واز شرّ دشمنان محافظت نماید، خدا خلیفه من است بر شما وشما را کافىاست براى خلافت ونصرت» سپس به فرشتگان خدا سلام داد وگفت:

«لِمثلِ هذافَلْیَعْمَلِ العامِلُون إنّ اللَّهَ مَعَ الّذینَ اتَقوَّا والَّذینَهُممُحسِنُون؛

از براى مثل این مقام باید عمل کنند عمل کنندگان، زیرا که خداوند باپرهیزکاران ونیکوکاران است.»

سپس عرق بر پیشانى مبارکش جارى شد، چشمهاى مبارک رابر هم گذاشت، دست وپا به جانب قبله کشید وگفت: «أشهدُ أن لا إله الاّ اللَّه وَحدهُلا شَریکَ لَه وأشهدُ أنَّ محمّداً عَبدهُ ورَسولُه» این را گفت ومرغ روحش به ملکوتاعلى در کنار پیغمبران واولیاء خدا پرواز کرد، صلوات اللَّه وسلامه وسلام ملائکتهوانبیائه ورسله علیه، ولعنة اللَّه على قاتله.

وبدین ترتیب مشعل هدایت وکانونعدالت خاموش شد، این واقعه در شب جمعه بیست ویکم ماه رمضان سال چهلم هجرىبود.(9)

پی نوشت

1- همان، ج 36، ص 5 .

2- کافى، ج 7، ص 51؛ نهج البلاغه، نامه 47؛ شرح ابن ابىالحدید، ج 6، ص 120؛ اسد الغابه، ج 4؛ مسعودى مروج الذهب، ج 2، ص 425؛ تحف العقول،ص 197؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص 142؛ تاریخ طبرى، ج 6، ص 85 و بحارالانوار، ج 42، ص 248 .

3- در نهج البلاغهدارد: «مراقب باشید که مبادا یتیمان در اثر رسیدگى نکردن شما از بین بروند» (ولایضیعوا بحضرتکم) .

4- در بعضى از نسخ: «اللَّه اللَّه فی ذریّة نبیّکم» دارد.

5- ابوالفرج اصفهانى، مقاتل الطالبیین، ص 24 .

6- همان.

7- kهج البلاغه، نامه 47 .

8- بحارالانوار، ج‏42، ص‏290، و مفید،الارشاد، ص‏26، فصل‏6، باب‏2 حدیث را با کمى تفاوت نقل کرده است.

9- بحار الانوار، ج 42، ص 292.

منبع

ناظم زاده، اصغر. تجلی امامت، ص 606

بر گرفت

بهره‏ورى از برکات ماه رمضان

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الشَّقِیَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ الله‏ِ فی هذَا الشَّهرِ العَظیمِ(1) ؛‌ بدبخت، کسى است که در این ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند.     

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الشَّقِیَّ حَقَّ الشَّقِیِّ مَن خَرَجَ عَنهُ هذَا الشَّهرُ و لَم یُغفَر ذُنوبُهُ، فَحینَئِذٍ یَخسَرُ حینَ یَفوزُ المُحسِنونَ بِجَوائِزِ الرَّبِّ الکَریمِ(2) ؛ بدبخت واقعى، کسى است که این ماه از او بگذرد؛ ولى گناهانش آمرزیده نشوند. پس آنگاه که نیکوکاران به جوایز پروردگار کریمشان دست مى‏یابند، او زیانکار (بازنده) مى‏گردد . 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَنِ انسَلَخَ مِن شَهرِ رَمَضانَ و لَم یُغفَر لَهُ فَلا غَفَرَ الله‏ُ لَهُ (3)؛ هر کس از ماه رمضان بیرون آید، ولى آمرزیده نشود، پس خدا او را نیامرزد!

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ  إنَّ هذَا الشَّهرَ قَد حَضَرَکُم، و فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَها فَقَد حُرِمَ الخَیرَ کُلَّهُ، ولا یُحرَمُ خَیرَها إلاّ مَحرومٌ (4)؛ پیامبر به هنگام ورود به ماه رمضان فرمود: همانا این ماه، شما را فرا رسیده است. در آن، شبى است بهتر از هزار ماه. هر کس از آن محروم ماند، از همه خیر محروم مانده است و جز محروم، از خیر آن بى‏بهره نمى‏ماند.  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ جَبرَئیلَ أتانی فَقالَ: مَن أدرَکَ شَهرَ رَمَضانَ و لَم یُغفَر لَهُ فَدَخَلَ النّارَ فَأَبعَدَهُ اللهُ، قُل: آمینَ، فَقُلتُ: آمینَ(5)؛ جبرئیل نزد من آمد و گفت: «هر کس ماه رمضان را دریابد و آمرزیده نشود و وارد آتش شود، پس دور باد از رحمت خدا! بگو: آمین»، من هم گفتم: آمین .  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أدرَکَ شَهرَ رَمَضانَ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ الله، و مَن أدرَکَ لَیلَةَ القَدرِ فَلَم یُغفَر لَهُ فَأَبعَدَهُ الله‏ُ (6) ؛ هر کس ماه رمضان را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا! و هر کس شب قدر را دریابد، ولى آمرزیده نشود، پس دور باد از رحمت خدا!   

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: مَن لَم یُغفَر لَهُ فی شَهرِ رَمَضانَ لَم یُغفَر لَهُ إلى قابِلٍ. یقال: عامٌ قابِل؛ للذی یُقبِل بعد العام الماضی إلاّ أن یَشهَدَ عَرَفَةَ (7) ؛ هر کس در ماه رمضان آمرزیده نشود، تا سال آینده آمرزیده نمى‏شود، مگر آن که روز عرفه را درک کند .

ظاهر احادیث فوق، هشدار و بیم دادن است؛ امّا باطن آنها بشارت است، به ویژه احادیث پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که کسانى را که در این ماه، مشمول آمرزش الهى نمى‏شوند، نفرین مى‏کند و آنان را بدبخت مى‏شمارد. از این رو، عالم ربّانى مرحوم آیة الله‏ میرزا جواد آقا ملکى تبریزى (م 1343 ق) مى‏گوید:  

از رساترین نکاتى که در بشارت به ماه رمضان روایت شده، نفرین پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بر کسانى است که در این ماه آمرزیده نمى‏شوند، آنجا که فرموده است: «آمرزیده مباد کسى که ماه رمضان از او بگذرد و آمرزیده نشود!»

از آنجا که پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رحمتى براى جهانیان برانگیخته شده است، این نفرین، بشارت بزرگى به رحمت گسترده و فراگیرىِ آمرزشِ الهى در این ماه است، وگرنه ایشان با آن که رحمتى براى جهانیان است، هرگز مسلمانى را نفرین نمى‏کند، هر چند فردى گنهکار باشد.

آیا اسلام می خواهد در تمام ساعات مشغول دعا باشیم که این همه دعا وارد شده است ؟

گرچه در کتاب های دعا ، برای تمام ساعات روز و تمام روزهای سال دعا نقل شده است ، اما این مثل آن است که وقتی شما به ترمینال اتوبوس یا فرودگاه یا ایستگاه قطار مراجعه می کنید ، می بینید که در تابلو نوشته شده است : برای تمام ساعات شبانه روز وسیله آماده سفر دارند ، ساعات 8 صبح ، 9 صبح ، 10 صبح تا آخر شب . معنای این تابلو این نیست که همه مردم در ساعات مسافرت کنند ، بلکه به معنای آن است که هر مسافری در هر ساعتی تصمیم سفر گرفت وسیله هست . در دعا هم شاید منظور این باشد که هرکس در هر ساعت ، قصد خواندن دعایی داشت ، دعای مخصوص آن ساعت هست .

به علاوه دعاهای کوچک ، به خصوص اگر انسان آنها را حفظ کند لطمه ای به کارش نمی زند و می تواند در ضمن کار به دعا هم مشغول باشد .

چگونه انسان با گفتن یک جمله لااله الا الله رستگار می شود ؟

  اگر چه در روایت آمده است : " قو لو لااله الا الله تفلحوا " اما مراد از تنها حرکت زبان نیست بلکه عقیده به توحید است . کلمه " تفلحوا " از واژه " فلاحت " به معنای رستن است و به کشاورز فلاح گویند زیرا وسیله رستن دانه را فراهم میکند برای رستن دانه از زیر خاک ، سه مرحله است :

1- ریشه خود را در عمق خاک فرو کند .

2- مواد غذایی لازم را جذب کند .

3-مانع بالای سر خود را کنار بزند تا به فضای باز برسد .

انسان نیز اگر بخواهد به فضای باز توحید برسد باید عقاید خود را به استدلال و منطق عمیق بند کند ، از تمام امکانات موجود برای رشد خود بهره گرفته و جذب کند ، موانع رشد را نیز از خود دفع کند . پس رستگاری در گرو عمق بخشیدن و تلاش و حرکت در مسیر الهی است .

چگونه انسان با گفتن یک جمله لااله الا الله رستگار می شود ؟

  اگر چه در روایت آمده است : " قو لو لااله الا الله تفلحوا " اما مراد از تنها حرکت زبان نیست بلکه عقیده به توحید است . کلمه " تفلحوا " از واژه " فلاحت " به معنای رستن است و به کشاورز فلاح گویند زیرا وسیله رستن دانه را فراهم میکند برای رستن دانه از زیر خاک ، سه مرحله است :

1- ریشه خود را در عمق خاک فرو کند .

2- مواد غذایی لازم را جذب کند .

3-مانع بالای سر خود را کنار بزند تا به فضای باز برسد .

انسان نیز اگر بخواهد به فضای باز توحید برسد باید عقاید خود را به استدلال و منطق عمیق بند کند ، از تمام امکانات موجود برای رشد خود بهره گرفته و جذب کند ، موانع رشد را نیز از خود دفع کند . پس رستگاری در گرو عمق بخشیدن و تلاش و حرکت در مسیر الهی است .

آیا می دانید که انواع صبر در قرآن به چه نحوی می باشد ... ؟

صبر گاهی از روی ناچاری و بیچارگی است ، چنانچه اهل دوزخ می گویند : « سَواءٌ عَلَینا أجزَ عَنّا أم صَبَرنا ما لَنا مِن مَحِیصٍ » (سوره ابراهیم ؛ آیه 21 ) صبر کردن و یا جزع کردن برای نجات ما اثری ندارد .

و گاهی صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسلیم رضای خداوند است که چهره این صبر در هر جایی با یک عنوان مطرح است :

صبر در میدان جهاد ، شجاعت است .

صبر در دنیا ، زهد است .

صبر در برابر دنیا گناه ، تقوا است .

صبر در برابر شهوات ، عفت است .

و صبر در برابر مال حرام ، ورع است .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد