راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

بزرگترین عدد قرآنی. نام کوه.آیه اخلاقی. خصوصیات نمازگزاران. واژه...........

گریه بر امام حسین (ع )حضرت سلیمان (ع) و مقتل حسین علیه السلام.تشریح کلمه(کهیعص) .حضرت عیسی (ع) و کربلای حسین علیه السلام.حضرت محمد (ص) و تربت امام حسین علیه السلام.حضرت موسی(ع) و حضرت ابراهیم(ع) و گذر آنان از قتلگاه امام حسین علیه السلام.اطلاع یافتن حضرت نوح (ع)اطلاع یافتن حضرت نوح (ع) از شهادت امام حسین(ع) دهه اول ماه محرم.گریه حضرت آدم بر امام حسین.           شکل گیری تقویم هجری قمری. شر دشمن.نقش خاتم و مهرهای ائمه اهل بیت.مضامین دعای عرفه. واژه کفر. واژه الیوم. سوره‌های مئین.          بزرگترین عدد قرآنی. نام کوه.آیه اخلاقی. خصوصیات نمازگزاران. واژه ابلیس.ابعاد قرآن.  گریه بر امام حسین (ع )

حضرت سلیمان (ع) و مقتل حسین علیه السلام

مروی است که سلیمان(ع) بر بساط خویش جای داشت و در هوا عبور می کرد. ناگاه روزی از زمین کربلا خواست درگذرد، باد بساط او را به دوران انداخت، چنان که سلیمان بیمناک شد تا مبادا او را به خاک افکند. در این وقت باد از وزیدن بایستاد و بساط او به خاک در افتاد .

فقال سلیمان للریح لم سکنت؟ فقالت ان هنا یقتل الحسین(ع) .

فرمود: ای باد تو را چه افتاد که ساکن گشتی؟ گفت: مقتل حسین بن علی اینجاست.

سلیمان گفت: کشنده او چه کسی است؟

گفت: لعین اهل سماوات و الارض، یزید.

پس سلیمان دست برداشت و او را لعن فرستاد و به دعای بد یاد کرد. در این وقت جن و انس ایمن گشتند و باد وزیدن گرفت و بساط طریق سلامت سپرد.

گریه حضرت زکریا بر امام حسین علیه السلام

مولایمان حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در پاسخ سعدبن عبدالله در ضمن حدیثی طولانی می فرماید: حضرت زکریا از پروردگارش درخواست نمود که اسامی پنج تن را به او بیاموزد. جبرئیل(ع) بر او نازل شد و آنها را به او آموخت. هر گاه که زکریا اسم محمد(ص) و علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) را می‌برد اندوهش برطرف می‌شد، ولی همین که اسم حسین(ع) را می برد بغض گلویش را می فشرد و نفسش به شماره می افتاد و گریه اش می گرفت. روزی گفت: خداوندا، چه سری دارد که هر گاه اسم چهار نفر از اینان را می‌برم غم و اندوهم برطرف می شود و خاطرم تسکین می یابد، ولی هنگام نام بردن از حسین(ع) اشکم جاری و آه و ناله ام بلند می شود؟

خداوند متعال داستان حسین(ع) را به او خبر داد و فرمود: (کهیعص) .

کاف اسم کربلا، هاء هلاکت خاندان پیامبر(ص)، یاء یزید که به حسین(ع) ظلم و ستم نمود، عین اشاره به عطش و تشنگی حسین(ع) و صاد صبر اوست .

زکریا که این مطالب را شنید سه روز از مسجدش بیرون نرفت و دستور داد کسی بر او وارد نشود و شروع به گریه و زاری نمود و ذکر مصیبت او این عبارت بود: خداوندا، آیا بهترین آفریدگانت به فرزندش مصیبت زده می‌شود؟ آیا چنین مصیبتی بر آستانه آنان فرود می آید؟

حضرت عیسی (ع) و کربلای حسین علیه السلام

در خبر است که عیسی(ع) را با حواریون گذر به اراضی کربلا افتاد، ناگاه شیری را نگریستند که طریق را بر روندگان مسدود ساخته بود. شیر به سوی عیسی(ع) پیش آمد و فرمود:

انی لم ادع لکم الطریق حتی تلعنوا یزید قاتل الحسین (ع) .

نمی گذارم شما درگذرید الا آن که یزید را که کشنده حسین(ع) است لعن کنید.

عیسی فرمود: حسین کیست؟

قال: سبط محمد النبی الامی و ابن علی الولی ؛ سبط پیامبر و فرزند علی ولی الله است .

عیسی (ع) پرسید: قاتل او کیست؟

گفت قاتل او یزید ملعون است که وحوش بیابانها و درندگان صحراها خاصه روزهای عاشورا او را لعن کنند .

پس عیسی دست برداشت و لعن کرد بر یزید و نفرین فرستاد بر او. در این وقت شیر از طریق کناری رفت و حواریون ایمن شدند و به جانب مقصود عبور کردند .

حضرت محمد (ص) و تربت امام حسین علیه السلام

ابوبصیر گوید امام صادق(ع) فرمود: جبرئیل بر رسول خدا(ص) فرود آمد. در آن هنگام حسین(ع) نزد حضرتش به بازی مشغول بود. پس جبرئیل او را آگاه ساخت که امتش این فرزند را می کشند. رسول خدا(ص) گریست و سپس جبرئیل عرض کرد: آیا تربتی را که بر روی آن کشته می شود به شما نشان دهم؟

امام ادامه دادند: ناگاه فاصله میان محل نشستن رسول خدا(ص) و قتلگاه حسین(ع) در زمین فرو رفت، به طوری که دو مکان به هم متصل شدند و جبرئیل مشتی از آن خاک برگرفت. سپس در کمتر از یک چشم بر هم زدن دو مکان از هم دور شدند و به حالت اول خود بازگشتند. سپس جبرئیل خارج شد در حالی که می فرمود: خوشا به حال تو ای خاک و خوشا به حال آن که در اطراف تو کشته می شود.

البته گفتنی است در این زمینه روایات دیگری نیز درباره سایر پیامبران مانند حضرت اسماعیل موجود است که طالبان می‌توانند به بحارالانوار مرحوم شیخ محمدباقر مجلسی (ره) ، جلد 44 و کتاب خصائص الحسینیه، مراجعه نماید .

            حضرت موسی(ع) و عبور از کربلای امام حس

حضرت ابراهیم(ع) و گذر او از قتلگاه امام حسین علیه السلام

هنگامی که گذر حضرت ابراهیم(ع) به کربلا افتاد و به قتلگاه امام حسین(ع) رسید اسبش به رو درآمد. آن حضرت از بالای اسب بر زمین افتاد، سرش شکست و خون جاری شد. زبان به استغفار گشود و گفت: پروردگارا، آیا از من گناهی صادر شده است؟

جبرئیل نازل شد و گفت: گناهی از تو سر نزده بلکه در این مکان سبط خاتم انبیاء شهید خواهد شد و خون تو به موافقت خون او جاری گردید.

حضرت ابراهیم گفت: قاتل او که خواهد بود؟

گفت: آن کسی است که اهل آسمان‌ها و زمین او را لعنت خواهند کرد.

حضرت موسی(ع) و عبور از کربلای امام حسین علیه السلام

روایت شده موقعی که حضرت موسی(ع) با یوشع بن نون به زمین کربلا عبور کردند بند نعل حضرت موسی (ع) پاره شد و خاری به پای آن بزرگوار خلید و خون جاری شد. گفت: پروردگارا، مگر چه گناهی از من صادر شده که بدین کیفر گرفتار شدم؟

فاوحی الیه ان هنا یقتل الحسین(ع) و هنا یسفک دمه فسال دمک موافقه لدمه.

خطاب رسید: خون حسین(ع) در این موضع ریخته خواهد شد. خون تو نیز برای این که با خون آن حضرت موافقت کند جاری گردید.

موسی(ع) گفت: حسین کیست؟

خطاب رسید: حسین سبط محمد مصطفی و فرزند علی مرتضی است.

موسی گفت: کشنده آن حضرت کیست؟

وحی شد: کشنده او کسی است که ماهیان دریا و وحوش صحرا و پرندگان هوا او را لعنت خواهند کرد.

موسی (ع) هم بر یزید لعنت کرد .

            اطلاع یافتن حضرت نوح (ع)

اطلاع یافتن حضرت نوح (ع) از شهادت امام حسین(ع)

هنگامی که حضرت نوح(ع) بر کشتی سوار شد و روی زمین را گردش نمود و به زمین کربلا رسید، زمین کربلا کشتی او را نگاه داشت. حضرت نوح از خطر غرق شدن ترسان شد و گفت:

الهی طفت جمیع الدنیا و ما اصابنی فزع مثل ما اصابنی فی هذه الارض؛ پروردگارا، من جمیع دنیا را گردش کردم و در هیچ موضعی نظیر این زمین خوفناک ندیدم .

فنزل جبرئیل و قال: " یا نوح فی هذا الموضع یقتل الحسین سبط محمد(ص) خاتم الانبیاء وابن خاتم الاوصیاء؛ در این موقع جبرئیل نازل شد و گفت: اینجا مکانی است که سبط خاتم انبیاء و فرزند خاتم اوصیاء کشته خواهد شد .

نوح گفت: قاتل او کیست؟

جبرئیل گفت: قاتل او کسی است که اهل هفت آسمان و زمین او را لعنت می کنند .

پس، لعنت کرد او را نوح چهار مرتبه. پس کشتی حرکت کرد تا کوهی ظاهر شد و بر آن قرار گرفت.

            دهه اول ماه محرم

شیعیان در بزرگداشت شهدای کربلا، هر روز از دهه اول ماه محرم را مختص به یکی از بزرگان این نهضت جاویدان می دانند.

روز اول محرم : مسلم ابن عقیل علیه السلام

روز دوم محرم : ورود کاروان به کربلا ( ورودیه )

روز سوم محرم : حضرت رقیه علیها السلام

روز چهارم محرم : حضرت حر و اصحاب علیهم السلام - طفلان زینب علیهما السلام

روز پنجم محرم : اصحاب  و عبدالله ابن الحسن علیهم السلام

روز ششم محرم : حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام

روز هفتم محرم : روضه عطش و علی اصغر علیه السلام

روز هشتم محرم : حضرت علی اکبر علیه السلام

روز نهم محرم : روز تاسوعا - حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام

روز دهم محرم : روز عاشورا - حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام - حضرت زینب علیها السلام و شام غریبان

روز یازدهم محرم : حرکت کاروان از کربلا

روز دوازدهم محرم : ورود کاروان به کوفه

            گریه حضرت آدم بر امام حسین

گریه حضرت آدم بر امام حسین علیه السلام

صاحب کتاب درالیمین در تفسیر این آیه مبارکه از قرآن کریم "فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم" می فرماید: خلاصه معنی چنان است که آدم (ع) در ساق عرش کلمه چند نگریست، جبرئیل او را بیاموخت که بدان کلمات که اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بود پناهنده شود و بدین گونه سخن کند:

قال: "یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان."

خدا را بدین کلمات سوگند داد، چون به نام حسین(ع) رسید آتش از قلبش برانگیخت و آب از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد که در ذکر پنجم قلب من بشکافت و اشک من جاری شد؟ جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود که همه مصیبت‌ها در نزد او کوچک باشد. گفت ای برادر آن چه مصیبتی است؟

قال: یقتل عطشاناً غریباً وحیداً فریداً، لیس له ناصر ولا معین و لو تراه یا آدم و هو یقول وا عطشاه وا قله ناصراه حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان فلم یجبه احد الا بالسیوف و شرب الحتوف، فیذبح ذبح الشاه من قفاه و ینهب رحله اعدائه و تشهر رؤسهم، هو و انصاره فی البلدان و معهم النسوان، کذالک سبق فی علم الواحد المنان.

گفت: کشته می شود در حالتی که تشنه باشد و بی کس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی که می گوید: "وا عطشاه وا قله ناصراه" تا گاهی که از تشنگی چشمش چنان تاریک می شود که آسمان را نتواند دید و هیچ کس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ . پس، او را می‌کشند چنانکه گوسفند را از قفا سر میبرند، و احمال و اثقال او را دشمنان او به نهب و غارت می برند و سر او و اصحاب او را بر سنان‌ - نیزه‌ها - می کنند و در شهرها می گردانند و اهل‌بیت او را اسیر می گیرند. و این صورتی است که از پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.

چون این سخن به پایان رفت آدم و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.

            شکل گیری تقویم هجری قمری

شکل گیری تقویم هجری قمری

در زمان خلافت عمر در سال 16 یا 17 هجری؛ عمر مجلسی ترتیب داد تا تقویمی برای حکومت اسلامی تنظیم شود؛ تا با استفاده از آن تاریخ وقایع و حساب بیت المال را نسبت به آن مشخص سازد. در این جلسه راجع به واقعه فیل و واقعه بعثت و مبنای تقویم ایرانیان بحث شد ولی هیچ یک از آنان مورد تصویب قرار نگرفت تا اینکه حضرت علی (ع) پیشنهاد نمود که هجرت حضرت رسول اکرم (ص) مبدأ تاریخ و تقویم اسلامی قرار گیرد؛ این پیشنهاد و موضوع آن، بواسطه این که هجرت سبب گشایش در امر مسلمین و اهداف اسلام شده بود مورد قبول عموم حاضرین قرار گرفت.

بعد از تعیین و تصویب مبدأ برای تاریخ اسلام، تعیین مبدأ و سرآغاز برای سال های این تقویم نیز مورد شور و مشورت قرار گرفت؛ که بعد از تبادل نظر؛ ماه محرم بنا به خصوصیات خاص خود که اولاً پایان مراسم و سفر حج بود و ثانیاً آخر ماه های حرام بود بعنوان اولین ماه سال انتخاب شد. در برخی دیگر از منابع نیز آمده است که چون از عصر ابراهیم (ع) اکثر اقوام عرب به علت فراغت از سفر حج و اعمال آن در ماه ذی الحجه، ماه بعد از آن را که محرم باشد، اولین ماه سال می گرفتند، روی این اصل با تبعیت از اصول سنتی اعراب ماه محرم را آغاز سال هجری قرار دادند.

اگرچه در اکثر کشورها مراسم خاص سال نو برگزار می شود ولی در اکثر کشورهای عربی اعیاد فطر و قربان بعنوان بزرگترین عید و جشن ملی در نظر گرفته می شوند. و اما شروع سال قمری و ماه محرم برای شیعیان یادآور قیام خونین و همیشه جاوید امام حسین (ع) است. در مذهب تشیع ماه محرم با حادثه عاشورا عجین شده است. حادثه ای که با وجود گذشت قرن های متوالی همچنان متبلور و راه گشای جویندگان حق و حقیقت است.

به هر صورت سال قمری با مبدأ هجرت پیامبر اسلام در ابتدا در جزیره العرب و پس از آن که اعراب مسلمان به کار کشور گشایی روی آوردند در تمام بلاد اسلامی آن زمان گسترش یافت و شیوه گاه شماری ممالک وسیعی از هند تا اسپانیا شد، و در ایران نیز جایگزین سالشمار خورشیدی شد که از ازمنه قدیم در ایران رواج داشت؛ گاهشماری قمری در ایران تا ابتدای سلطنت پهلوی یگانه گاه شماری کشور بود تا اینکه توسط رضاخان گاهشماری در ایران به هجری خورشیدی تغییر یافت.

اینک آغاز سال 1427 هجری قمری را پیش رو داریم، سال قمری با هجرت پر برکت رسول اکرم معنا یافت و مبدأ تاریخ اسلام شد؛ چه اگر پیامبر در مکه باقی می ماند چیزی از اسلام باقی نمی ماند، ولی سال قمری که با هجرت پیامبر مکرم اسلام متبرک شده بود، در سال 61 پس از هجرت به خون عزیزان و خاندان رسول اکرم (ص) رنگ شد و از آن پس سال قمری برای مسلمان راستین جز با اندوهی جانکاه آغاز نگشته است؛

 (1) مبدأ سال فیل حمله ابرهه پادشاه یمن به مکه و کعبه بود که با فضل الهی، او و لشکریان فیل سوارش با شکست مواجه شدند.

            شر دشمن

   شش  آیه در قرآن می باشد که قاری آن وی را ،ازشر دشمن در امان می دارد و در هرکدام ازاین آیات 10 حرف ق ( قاف ) وجود دارد  .

1- در سوره بقره آیه 246           الم تر الی الملاء من بنی اسرائیل ... .

2- در سوره آل عمران آیه 181     لقد سمع الله قول الذین قالوا ... .

3- در سوره نساء ِآیه 77               الم تر الی الذین قیل لهم کفوا ... .

4- در سوره مائده آیه 27             واتل علیهم نباء ابنی ءآدم بالحق ... .

5- در سوره رعد آیه 16             قل من رب السموت و الارض قل الله ... .

6- در سوره مزمل آیه 20            ان ربک یعلم انک تقوم اذی

            نقش خاتم و مهرهای ائمه اهل بیت

آیا می دانید که نقش خاتم و مهرهای ائمه اهل بیت قسمتی از آیه قرآن بود است !

ـ نقش خاتم امیر مؤمنان علی(ع)« الله الملک» بوده است . ( بخشی از آیه 114 سوره‌ طه)

ـ نقش خاتم امام کاظم(ع) « حسبی الله » بوده است . ( بخشی از آیه 129 سوره توبه)

ـ نقش مهر امام حسین (ع)« ان الله بالغ امره» بوده است. ( بخشی از آیه 3 سوره طلاق)

ـ نقش مهر امام باقر (ع) « العزة لله» بود ( بخشی از آیه 139 سوره نساء)

ـ نقش مهر امام صادق(ع) « الله خالق کل شی ء‌» بود . ( بخشی از آیه 16 سوره رعد)

ـ نقش مهر امام رضا(ع) « ما شاء الله لا قوة الا بالله» بوده است.(بخشی‌ازآیه39سوره کهف)

            مضامین دعای عرفه

تدبیر در مضامین دعای عرفه مهمتر از قرائت آن است   

مدرس حوزه های علمیه روز عرفه را روز تدبیر در آفرینش و خلقت و توجه به رابطه بنده با پروردگار دانست و گفت: مضامین دعای عرفه عرشی است، قرائت دعای اباعبدالله همراه با تدبیر در مضامین ارزشمند این دعا برای بندگان راهگشا خواهد بود.

به گزارش خبرنگا رتبیان به نقل از شبستان حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحسین فاطمی‌نیا، استاد اخلاق و مدرس حوزه های علمیه  به تشریح ویژگی ها و اهمیت روز عرفه پرداخت و گفت: آن چیزی که در روز عرفه داریم و باید به آن توجه جدی شود دعای اباعبدالله است که ‏مضامین آن عرشی است و مهمتر از قرائت آن تدبر در مضامین ارزشمندش است.

متن گفتار استاد فاطمی نیا با خبرنگار شبستان بدین شرح است:

روز عرفه برحسب آنچه از روایات زیادی استفاده می‌شود از ‏لحاظ معنوی یکی از روزهای مهم و سرنوشت ساز است. روزی است که پروردگار متعال آن را پربرکات قرار داده و وقتی شما به ‏کتبی که در این رابطه نوشته شده نگاه کنید می‌بیند که چقدر اعمال و دعا در این روز ‏بسیار بزرگ وارد شده است. حدیثی که از حضرت سیدالساجدین امام زین العابدین ‏وارد شده خیلی انسان را بیدار می‌کند و تشویق می‌کند نسبت به دعا در روز عرفه و ‏معنویت این روز. حضرت شنید در روز عرفه یک نفر از مردم گدایی می‌کند، فرمود که آیا در چنین روزی از مردم طلب ‏می‌کنی؟ در حالی که امروز روزی است که امید می‌رود بچه‌هایی که در رحم‌ مادران هستند ‏آنها هم خوشبخت شوند.

حتی عجیب است که ‏ما در بعضی از روایات داریم که اهمیت دعا را نشان می‌دهد و می گوید که روزه در این روز ‏مهم است ولی اگر کسی روزه بگیرد و ضعف روزه باعث شود که او خوب نتواند به دعا ‏بپردازد روایت است که آن رور را آن شخص روزه نگیرد خیلی زیباست، این حدیث نشان ‏می‌دهد که دین ما دین عقل است و دین مقدس بازی نیست.‏

آن چیزی که در روز عرفه داریم و باید به آن توجه داشته باشیم دعای اباعبدالله است که ‏مضامین آن عرشی است و مهمتر از آنکه کسانی آن را بخوانند تدبیر در مضامین ارزشمندش است. یکی از اولیا خدا می‌گفت شما دعا را برای فهمیدن و ‏ترقی بخوانید، ثواب به دنبال خودش می‌آید منتها ما اینطور بارآمده‌ایم که دعا را برای ‏ثوابش می‌خوانیم اگر شما در مضامین دعای عرفه توجه بکنید مضامین عالیه ای دارد که فهم ‏بعضی از این مفاهیم امکان دارد سرنوشت معنوی انسان را عوض کند، دعای عرفه دعای بسیار ‏عظیم‌القدری است.‏

مطلب دیگری که در روز عرفه اتفاق افتاده است شهادت مولا و آقایمان حضرت مسلم بن ‏عقیل است که اولین شهید راه کربلا است و شهادت ایشان در روز عرفه ‏است و بنده حدیثی در رابطه با حضرت بیان می‌کنم که فضیلت و بزرگی و آقایی آن ‏حضرت را می‌رساند این حدیث اصلاً معجزه است و هنگامی که صادر شده ‏شاید حتی حضرت مسلم به دنیا نیامده بوده است بنابراین اعجاز را از این نظر عرض ‏می‌کنم روایت داریم که پیامبر اکرم (ص) با امیرالمومنین (ع) صحبت می‌کردند و حضرت ‏رسول (ص) فرمود: من عقیل را دو گونه دوست دارم ''انی احب عقیلاً حبین'' یعنی پدر ‏حضرت مسلم را ''حباً له'' یکی اینکه خود او را دوست دارم و یکی اینکه ''حباً لحب ابی ‏طالب له'' و یکی اینکه ابوطالب او را دوست داشته است و ما از اینجا می‌فهمیم که ‏حضرت ابوطالب چقدر عظمت داشته که پیامبر اکرم محبت او را نقطه عطف قرار می‌دهد ‏و این فضیلت خود عقیل است بعد می‌رسد به خود حضرت مسلم (ع) که معجزه در این ‏بخش است ''و ان ولده لمقتول فی محبته ولدک'' یا علی فرزند این عقیل که حضرت مسلم ‏باشد در محبت فرزند تو شهید می‌شود. حضرت فرمود: چشم مسلمین برای مسلم اشک ‏می‌ریزد و ملائکه مقرب بر او درود و سلام می‌فرستند که این نشان می‌دهد که این ‏حدیث وقتی وارد شده که یا حضرت مسلم به دنیا نبوده و یا فرزند خردسالی بوده است. انشاء الله در آن روز که ما به اعمال روز عرفه می‌پردازیم بدانیم که رمز ‏آن اعمال اینست که ما به یاد حضرت مسلم (ع) هم باشیم و او را شفیع و وسیله در محضر پروردگار قرار دهیم و بگوییم پروردگارا به حق آن شهید والامقام امروز ‏دعاهای ما را به هدف اجابت برسان...

یک فراز هم از دعای امام ‏حسین در روز عرفه را مطرح کنیم و مختصر توضیح دهیم آن فراز اینست که به خدا ‏عرض می‌کند '' یا مَنِ‏ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ، '' که این خیلی مهم است و ‏البته همه دعا مهم است و این فراز خیلی مهم است و حضرت می‌خواهد بفرمایید که ‏معجزات خدا فقط این نیست که ما در زمین و آسمان می‌بینیم و خدا انواع معجزات دارد ‏بعضی از کارهای مهم و معجزات خدا شاید لطیف باشد و به ذهن افراد نرسد یکی از آن ‏معجزات و کارهای لطیف خدا که حضرت در اینجا زبانزد می‌کند مثلاً ساحران فرعون است ''یا مَنِ‏ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ '' ای خدایی که نجات دادی ساحران فرعون را بعد از انکار ‏طولانی بعد از کفر طولانی... یک وقتی می‌بینید یک آدم مومنی است یک گناهی ‏کرده خطایی کرده و استغفار کرد خدا او را نجات می‌دهد یک وقت هم نه یک عمر در درباره ‏فرعون از این افراد پذیرایی می کند که فقط شما باشید که یک وقت ممکن است وجودتان ‏لازم بشود و در برابر پیامبر (ص) عظیم‌الشان الهی حضرت موسی (ع) خواستند از اینها ‏استفاده کنند ولی وقتی که حضرت موسی عصای خود را انداخت و اینها چون ساحر بودند و ‏خود اهل فن بودند سحر به طوری است که اهل خبره می‌فهمند که سحر است و اما ‏اینها دیدند که این کار از قماش کار اینها نیست و یک مقوله دیگری است و این است که ‏اولین کسانی که ایمان آوردند آنها بودند که در قرآن می‌فرماید فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً (طه - 70) ‏که اینها به سجده افتادند و گفتند: قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى‏ (طه - 70) ما ایمان ‏آوردیم به پروردگار عالمیان همان خدایی که پروردگار موسی و هارون است و خلاصه اینها ‏شدند مومنین نمره یک به حدی که فرعون آمد گفت: من دست و پای شما را قطع می‌کنم ‏و به دار می‌آویزیم ولی باز هم گفتند: هیچ ایرادی ندارد هیچ مهم نیست وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ ( زخرف - 14)ما به سوی پروردگارمان می‌رویم و هیچ مهم نیست که چه پیش می آید.

من نقل به ‏معنا می‌کنم غرض اینست که اینطور یک عده کافر به این درجه از ایمان برسند که حتی ‏اینها را تهدید کنند به بریدن دست و پا و اینها باز هم بگویند که برایشان مهم نیست. از اینجا استفاده می‌کنیم که عظمت خدا، کرم خدا و عفو خدا و قدرتش را در ‏این روز بزرگ حضرت امام حسین (ع) قصد دارد به ما معرفی کند که ساحران فرعون ‏نجات پیدا کردند بگوییم به ما هم این طمع را داریم در تو و حالا ممکن است نقصان و کوتاهی ما به درجه ساحران فرعون نرسد ولی حضرت در این دعا می‌گوید ''یاکلون رزقه و ‏یعبدون غیره'' این ساحران رزق خدا را می‌خورند و عبادت غیرخدا می‌کردند این ظلمت در ظلمت است....ما در این روز به خدا عرض کنیم که ما نمی گوییم که بندگان ممتازی هستیم اما هر چه هستیم دیگر به درجه ظلمت آنها ‏نرسیده‌ایم تو که آنها را دستگیری کردی یقیناً ما را هم دستگیری خواهی کرد که باید به این حرف ایمان قلبی داشته باشیم با ایمان این حاجت را بخواهیم که خدا مرحمت می‌کند و ‏نه با شک و تردید و یا بگوییم که آن زمان شرایط یک جور دیگر و الان جور دیگر است سنن ‏خدا هیچ وقت عوض نمی‌شود یکی از سنن پروردگار اینست که هر کس از پروردگار ‏خالصانه هدایت و بندگی بخواهد به او مرحمت می‌کند.‏

            لفظ مصیبت

آیا می دانید که :

لفظ مصیبت ( پیش آمد ناگوار ) و مشتقات آن 75 بار در قرآن آمده که درست مساوی با تعداد به کاررفته واژه شکر است .

واژه محبت و تمام مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده ، که با واژه اطاعت (فرمانبرداری ) برابر است .

واژه مصیر( بازگشت ) 28 بار در قرآن آمده است که باواژه ابد ( همیشه ) مساوی است .

واژه مسلمین 41 بار درقرآن آمده وجای شگفتی است‌که مساوی لفظ جهاد می‌باشد که درقرآن به کار رفته است

            واژه کفر

 آیا می‌دانید واژه کفر در قرآن چند معنا دارد ؟

به منکر خدا یا پیامبر یا شریعت و یا منکر هر سه کافر گویند، ولی چون معنی اصلی کفر یعنی پوشاندن است لذا به شب، قبر و ... هم کافر گویند.

موارد کفر در قرآن:

1.به ترک کنندگان حج؛ به روایت امام صادقu .  سوره آل عمران آیه 97

2.فاصله گرفتن از حق ( درمورد ساحران) ‌ سوره بقره آیه 102

3.در مورد ربا خواران.   سوره بقره آیه 276

4.در مورد منافقانی که در راه خدا هجرت نمی‌کنند.    سوره نساء آیه 89

5.کسانی‌که ارکان ایمان را قبول نکنند.   سوره مائده آیه 5

6.کسانیکه‌بندگان‌خدا را به ناحق‌به‌جای خدا دوست‌می‌گیرند .   سوره‌کهف‌آیه‌102

7.کسانی‌که دارای عقیده فاسدی هستند.   سوره عبس آیه 42

8.کشاورزانی که بذر را در زیر خاک پنهان می‌کنند.   سوره حدید آیه 20

9.زیاده روی در کفران نعمت و ناسپاس بودن.   سوره ق آیه 24

10. گروهی از اهل کتاب که با پیامبرTبه مخالفت برخاستند.   سوره حشر آیه 2

11.  منکران خدا ، پیامبرو قیامت.     سوره تغابن آیات 6و7

12.  منکران ولایت امیرمؤمنان علی.    سوره مائده آیه 67

            واژه الیوم

           آیا می دانید که :

ـ واژه الیوم 365 مرتبه در قرآن آمده ، به تعداد روزهای سال شمسی

ـ واژه صلوات 5 مرتبه درقرآن آمده به تعداد 5مرتبه نمازهای واجب یومیه

ـ واژه طواف 7مرتبه در قرآن آمده به تعداد 7 بار طواف واجب خانه خدا.

ـ واژه لسان 25 مرتبه در قرآن آمده در مقابل لفظ موعظه که 25 مرتبه در قرآن تکرار شده است .

ـ واژه  زکوة 32 مرتبه در قرآن در مقابل لفظ برکت که 32 بار در قرآن تکرار شده است . (زکوة = برکت)

            سوره‌های مئین

آیا می دانید که سوره‌های مئین(مأین)،‌سبع طوال،‌سوره های مفصل و سوره‌های مثانی چه سوره هایی می‌باشد?

- سوره‌های مئین(مأین): به هفت سوره از قرآن کریم که به منزله مبادی و با فاصله چند سوره به دنبال سبع طوال در قرآن آمده و هریک شامل یکصد آیه(با اندکی کمتر یابیشتر) هستند سوره‌های مأین گفته می‌شود و عبارتند از بنی اسرائیل، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج ومؤمنون.

-سوره‌های سبع طوال: طولانی‌ترین سوره‌های قرآن که شامل هفت سوره‌ می‌باشد«سبع طوال» گفته می‌شود. این سوره‌ها به ترتیب عبارتند از: بقره، آل‌عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف،‌انفال همراه با سوره توبه.

-سوره‌های مفصّل: تمامی سوره‌هایی که دارای«حم» هستند و تمامی سوره‌های کوتا قرآن را مفصل نامیده‌اند.

- سوره‌های مثانی: عبارتند از سوره‌هایی که پس از مئین قرار گرفته‌اند،‌به نظر بعضی،‌تعداد آیات آن کمتر از یکصد آیه می‌باشد و بعضی دیگر سوره‌های قرآن کوتاه و بلند را «مثانی» گفته‌اند وجه تسمیه تمام سوره‌های قرآنی به مثانی این است که خداوند در قرآن امثال، حدود، فرائض و احکام را یکی پس از دیگری قرار داده و آن‌ها را به هم پیوسته و ضمیمه کرده است.

            بزرگترین عدد قرآنی

آیا می دانید که :

ـ بزرگترین عدد قرآنی در سوره صافات آیه 147 که صد هزار می باشد.

ـ بزرگترین کلمه قرآن فَاسقَینا کُمُوهُ در سوره حجر آیه 22 می باشد .

ـ‌ بزرگترین آیه قرآنی آیه دَین یا داد وستد درسوره بقره آیه 282 می‌باشد .

ـ و بزرگترین حیوانی که درقرآن ذکر شده «‌حوت » به معنای نهنگ درسوره قلم آیه 48 می باشد

            نام کوه

           آیا می دانید که :

آیا می دانید که نام کوه هایی که در قرآن است چیست ؟

احقاف : کوه های شن میان عمان و حَضَرموت ، سرزمین قوم عاد .

جودی : نام کوهی که کشتی نوح در آنجا قرار گرفت .

 طور سیناء : کوهی است که حضرت موسی در آنجا از طرف خداوند مورد ندا واقع شد .

            آیه اخلاقی

           آیا می دانید که جامعترین آیه اخلاقی قرآن کدام است ؟

قرآن کتاب اخلاق وسازندگی است و درآیات بسیاری همگان رابه ارزشهای اخلاقی دعوت نموده وجامعترین آیه اخلاقی قرآن این آیه است:( با آنهامداراکن وعذرشان رابپذیروآنهارابه خوبی دعوت نما و ازجاهلان روی برگردان).سوره اعراف آیه 199

از عبدالله بن مسعود نقل شده است که جامعترین آیه قرآن آیه زیر است :

(پس هرکس به اندازه سنگینی ذره ای کارخیرانجام داده آنر ا میبیندوهر کس به اندازه ذره ای کاربدکرده آنرامیبیند.)

ابن مسعود از آیه فوق تعبیر به جامعه می کرد و به راستی ایمان عمیق به محتوای آن کافی است که انسان را در مسیر حق وادار کند واز هر گونه شر و فساد باز دارد .

لذا در حدیثی آمده که مردی خدمت پیامبر اسلام (ص) آمده وعرض کرد: از آنچه خداوند به تو تعلیم داده به من بیاموز، پیغمبر(ص) اورا به مردی از یارانش سپرد ، تا قرآن ر ابه او تعلیم دهد. و او سوره زلزال را تا آیه آخر به او تعلیم داد. آن مرد از آنجا برخاست و گفت : همین مرا کافی است ( و در روایت دیگری آمده است که گفت : همین یک آیه مر اکفایت می کند . )

            خصوصیات نمازگزاران

           آیا می دانید که خصوصِِیات نماز گزاران واقعِِی از نظر قرآن چِِیست ؟

صفات نماز گزاران را قرآن چنِِین بِِیان فرموده است :

1-    در بجاِِی آوردن نماز مداومت مِِی ورزند . (معارج 23)

2-     در اموالشان حقوقِِی معِِین براِِی بِِینواِِیان و محرومِِین است . (معارج 24 , 25 )

3-     کسانِِی که روز جزا و پاداش را باور دارند . ( معارج 26)

4-     کسانِِی که از عذاب پروردگارشان ترسانند . (معارج 27)

5-     کسانِِی که دامان خود را از شهوترانِِی پاک نگاه مِِی دارند .   ( معارج 29)

6-     آنان که نماز خود را با تمام شراِِیط و حضور قلب بجا مِِی آورند .   ( معارج 34)

7-     منافع مادِِی و زندگِِی آنان را از ِِیاد خدا و اقامه نماز باز نمِِی دارد . ( نور 37 )

8-     ِِیاد خداوند از هرچِِیز و هرکارِِی براِِی آنها مهمتر است .   ( عنکبوت 45 )

9-     در هر حال و شراِِیطِِی از سلامتِِی و بِِیمارِِی و مسافرت و غِِیره نماز را ترک نمِِی کنند. (نساء103)

10-     در اقامه نماز سهل انگارِِی نمِِی کنند و آن را به تأخِِیرِِی نمِِی اندازند . (ماعون 5)

            واژه

آیا می دانید که :

ـ واژه ابلیس11مرتبه در قرآن آمده وهمچنین فرمان استعاذه(پناه بردن به خدا) هم 11 مرتبه تکرار شده است .

ـ واژه سجده 34 مرتبه در قرآن آمده و در برابر آن هفده رکعت نماز واجب در روز که جمعاً 34 سجده دارد .

ـ واژه مسّ 3مرتبه آمده وهمچنین در وضو3بارمسّ می کنیم .(سر و 2 پا)

ـ واژه امام 12مرتبه در قرآن آمده به تعداد 12 امام معصوم علیه السلام

ـ واژه السّاعه24مرتبه در قرآن آمده،به تعدادساعات شبانه‌روز(24 ساعت)

            ابعاد قرآن

آیا می دانید که قرآن دارای ابعادیست؟

قرآن ابعادی دارد و برای رسیدن و دست یافتن به هریک از ابعاد آن ابزار و شرایط و اصول و روش خاصی لازم است.

ابعاد قرآن عبارتند از:‌ ترجمه و تفسیر،‌ تأویل و تنزیل، ظهر و بطن،

کتاب الله عزّ وجل علی اربعة اشیاء: علی العبارة و الاشارة و اللطائف والحقائق فالعبارة للعوام و الاشارة للخواص،‌ واللطائف الاولیاء و الحقائق للأنبیاء[1] 

کتاب خدای عزیز و جلیل بر چهار چیز مستقر گشته است: برعبارت و اشارت و لطایف و حقایق. پس عبارت قرآن برای توده مردم و اشارت آن برای خواص و لطایف آن برای اولیاء خدا و حقایق آن برای انبیاء الهی است.

مقصود از عبارت همان حدّ‌ ترجمه می‌باشد که سهم توده های مردمی است و مقصود از اشارت قرآن با توجه به قید خواص ظاهراً همان حدّ «تفسیر» است که برای مفسران قرآن می‌باشد.

مقصود از لطائف قرآن نکته سنجی‌ها و برداشت‌هائی است که از حدّ فهم نوع علمای تفسیر فراتر بوده و مخصوص شاگردان معصومین و علمای ربانی و اولیای الهی است. این مرحله شرط ولایت الهی را طلب می‌کند. آنان‌که از پیروان معصومین(ع)‌به شمار می‌روند به این حوزه راه می‌یابند و از یک آیه به نکته‌ها و برداشت‌هائی می‌رسند که دیگران از فهم آن عاجزند و مقصود از حقایق قرآن همان حقیقت ملکوتی قرآن است که مختص به انبیاء و معصومین(ع)می‌باشد: « لا یمسّه الا المطهرون» [2]. (‌و انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم)[3]

1 (بحار ج89،‌ص20)

2 واقعه /79

3 زخرف /4

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد