راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

جدایی مردان حق

جدایی مردان حق

غمبارترین فصل تحقیق پیرامون شخصیتهای متعالی و آرمانی بندگان برگزیده حضرت حق، حدیث جدائی و فراق آن عزیزان است که از یک سو پر کشیدن آنان به عالم قدس و طهارت مطلق و غنود در جنت الذات و از سوی دیگر محرومیت و حرمان خاکیان از بهره مندی از تشعشع وجود کامل و پر فیضشان را تداعی می کند.

حضرت زین العابدین و سیدالساجدین علیه السلام که خیر محض و طهارت و قداست و زکاء صرف و صلابت و فراست و شجاعت مطلق و خدمت و دلسوزی و خیرخواهی کامل برای جامعه اسلامی و در یک کلمه مجمع الفضائل و الکمالات بودند، پس از گذراندن یک عمر پر برکت که در حساس ترین مقطع تاریخ اسلام واقع شده بود و با انجام افتخار آمیز وظائف خطیر امامت با همه دردها و مشقتها و ناراحتیها و غربتها و با مشاهده طلوع اولین

ثمرات با برکت مجاهدات طاقت فرسای خود و به بارنشستن تمامی برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت که با سیاست الهی خود طراحی نموده بودند و با موضع‌گیری‌های قاطع و پر صلابت ایشان در برابر هشام ‌بن عبدالملک (دهمین خلیفه ‌اموی) و عظمت روز افزون امام علیه السلام در میان مردم، به ویژه در میان مردم حجاز موجب شد که هشام به قتل امام سجاد علیه السلام کمر بست. برادر او ولیدبن عبدالملک، به دستور او، آن حضرت را مسموم کرده و به‌ شهادت رساند. آن بزرگوار به جرم دفاع از حیثیت اسلام، و مبارزه با طاغوت‌های ‌اموی و مروانی، شهد شهادت را نوشیدند،چند روز در بستر شهادت آرمیده بودند، معالجات سودی نبخشید، ایشان در لحظه آخر عمر همان وصیت پدرشان را بازگو کردند و فرمودند: هنگامی که پدرم امام حسین علیه السلام شهید شد، ساعتی قبل مرا به سینه‌اش چسبانید و فرمود: «یا بنی ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصرا الا الله؛ ای پسر جانم! بپرهیز از ستم کردن بر کسی که یاوری برای انتقام تو، جز خدا ندارد.» نیز به پسرشان امام باقر علیه السلام فرمودند: پسرم! تو را به همان سخن وصیت می‌کنم که پدرم هنگام شهادت مرا به آن وصیت کرد:

«یا بنی اصبر علی الحق و ان کان مرا؛ ای پسر جان! در راه حق‌ صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج‌آور باشد.»

آری، حضرت که وجود اقدسشان خاری بود در چشم خفاشان غاصب نظام حاکم، با روشن شدن آثار وجودی آن بزرگوار که کاملاً نظام اموی را غافلگیر کرده بودند، توسط سردمداران پلید این نظام مسموم گردیدند و با رفتن، خاکیان را در سوگ خود گذاشتند.

ولی آثار وجودی آن بنده برگزیده حق تا زمین و زمان به وجود ادامه می دهند، پابرجاست و هر سالک و عارفی که خواهان وصال حضرت دوست است، چاره ای جز نوشیدن از منبع آثار معنوی و عرفانی آن عارف بزرگ برجسته و به ویژه زمزمه نمودن مناجاتهای عاشقانه و عارفانه آن حضرت را ندارد، زیرا برای همه طالبان، شفابخش و آرام بخش خواهد بود.

امام سجاد علیه السلام در فرازی از صحیفه سجادیه که از گنجینه‌های بزرگ معارف و عرفان است و از ایشان به یادگار مانده، به درگاه خدا چنین عرض می‌کنند:

«خدایا! به من دست و نیرویی ده تا بتوانم بر کسانی که به من ‌ستم می‌کنند پیروز شوم، و زبانی عنایت فرما تا در مقام احتجاج و استدلال بر مخالف چیره شوم، و اندیشه‌ای ده تا نیرنگ فکری دشمن را درهم شکنم، و دست ‌ستمگران را از تعدی و تجاوز، کوتاه سازم.»

برگرفته از کتاب "امام سجاد علیه السلام سرچشمه کمالات انسانی" /محمدمحمدی اشتهاردی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد