راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

مطالب بسیار جالب و پند آموز از قران و ائمه اطهار علیهم ا............

مطالب بسیار جالب و پند آموز از قران و ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین در مورد دل و پاکی آن و..........

خصال ج 1 ص 18 عبد اللَّه فرزند عمر و ابو هریره از پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله نقل نموده‏اند که فرمود اگر دل انسان پاک شد تمام بدن پاک خواهد بود و اگر دل ناپاک و پلید باشد بدن و اعضاء هم ناپاک خواهد بود (تمام اجزاء بدن فرما- نبر و کارگذاران مرکز اراده و قلب هستند). (5) 7- امالى صدوق ص 292 امام ششم علیه السلام فرمود. پیغمبر فرموده بدترین کورى‏ها و نابینائى‏ها کور دلى است. (6) 8- امالى طوسى در ضمن سفارشها و تذکراتى که على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى دارد آمده است. فرزندم. از جمله گرفتاریها بى‏چیزى و تهیدستى است وسخت‏تر از آن بیمارى تن است. و سختتر از آن بیمارى دل است. و از جمله نعمتهاى (با ارزش) داشتن ثروت است. و بهتر از دارائى تندرستى است. و با ارزش‏تر از آن پرهیز کارى قلب و دلها است................

 

 

مطالب بسیار جالب و پند آموز از قران و ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین در مورد دل و پاکی آن و..........

خصال ج 1 ص 18 عبد اللَّه فرزند عمر و ابو هریره از پیغمبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله نقل نموده‏اند که فرمود اگر دل انسان پاک شد تمام بدن پاک خواهد بود و اگر دل ناپاک و پلید باشد بدن و اعضاء هم ناپاک خواهد بود (تمام اجزاء بدن فرما- نبر و کارگذاران مرکز اراده و قلب هستند). (5) 7- امالى صدوق ص 292 امام ششم علیه السلام فرمود. پیغمبر فرموده بدترین کورى‏ها و نابینائى‏ها کور دلى است. (6) 8- امالى طوسى در ضمن سفارشها و تذکراتى که على علیه السلام به فرزندش امام مجتبى دارد آمده است. فرزندم. از جمله گرفتاریها بى‏چیزى و تهیدستى است وسخت‏تر از آن بیمارى تن است. و سختتر از آن بیمارى دل است. و از جمله نعمتهاى (با ارزش) داشتن ثروت است. و بهتر از دارائى تندرستى است. و با ارزش‏تر از آن پرهیز کارى قلب و دلها است. (1) 9- معانى الاخبار ابو حمزه ثمالى از امام پنجم نقل کرده که فرمود: دلها بر سه گونه است: 1- قلب وارونه و واژگون که هیچ گونه ظرفیت براى فرا گرفتن خوبى ندارد و آن دل کافر است 2- قلبى که در آن نقاط تاریک و سیاه وجود دارد خوبى و بدى هر دو در آن راه دارد و با هم در کشمکش هستند هر یک از این دو قویتر شد او بر دل حکمفرما مى‏شود 3- قلبى که کاملا باز است و در او چراغ درخشانى است که تا قیامت خاموش نمیشود و آن دل مؤمن است. (2) 10- معانى الاخبار حضرت باقر علیه السلام فرمود دلها چهار دسته است 1- دلى که در او هم نفاق هست هم ایمان (در نوسان است گاهى خاطرات بد دارد و گاهى خاطرات نیک) 2- قلبى که وارونه است 3- قلبى که مهر بر او زده شده 4- قلبى که درخشان و نورانى است سعد خفاف (راوى روایت) گوید عرضه داشتم چگونه درخشان است فرمود در آن حالت و هیئتى است مانند چراغ- روشن اما قلب مهر زده و بسته قلب منافق است و اما قلب وارونه آن دل مشرک و بت پرست سپس حضرت این آیه را خواند أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ سوره ملک سوره 23) آیا آن کس که برو در افتاده (در حالى که جایى را نمى‏بیند) راه را بهتر یافته یا کسى که در حال اعتدال بر متن راه راست میرود- اما قلبى که در او نفاق و ایمان هست آنان گروهى هستند در طائف (منظور مثال است) که اگر اجلش در حال نفاق فرا رسد در هلاکت و شقاوت است و اگر در حال ایمان بمیرد نجات مى‏یابد. (3) 11- خصال ج 1 ص 115 امام پنجم از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نقل میکند که فرمود: از نشانه‏هاى شقاوت و تیره روزى خشکى چشم و سختى دل و حرص زیاد براى زندگى و گناه دنبال گناه کردن است. (4) 12- خصال ص 115 در سفارشات و بیانات پیغمبر براى على علیهما السلام فرمود یا على چهار خصلت از اثر شقاوت است. 1- خشکى چشم (حالت گریه از خوف خدا در انسان نباشد) 2- و سختى دل 3- آرزوى دور و دراز 4- دوست داشتن عمر زیاد. (5) 13- علل الشرائع امیر مؤمنان على علیه السلام فرمود شگفت انگیزترین اعضاء انسان قلب او است که در او سرمایه‏ها و منابع دانش و حکمت هست و حالات ضد آن را نیز دارد. اگر در موردى امیدوار شود طمع خوارش خواهد کرد. اگر صفت طمع او را بجنبش‏در آورد حرص هلاکش میکند اگر دچار ناامیدى شود غم و غصه او را میکشد. اگر خشم او را فرا رسد غضبش اوج میگیرد. اگر بسعادت و خوشبختى برسد حفظ و نگهدارى این نعمت را فراموش میکند. اگر دچار خوف و هراس شود از ترس حیرت زده مى‏شود. اگر در امنیت و آسایش همه جانبه قرار گیرد دستخوش غفلت و خود فراموشى میگردد. اگر نعمت تازه‏اى باو برسد سرکشى میکند. اگر دچار مصیبتى شود بیتابى او را رسوا میکند اگر ثروتى بدست آورد طغیان و گردنکشى میکند. اگر فقر و تهیدستى گریبان‏گیرش شد غرق اندوه مى‏شود.

اگر گرفتار رنج گرسنگى شد زمین گیر مى‏شود از ضعف و ناتوانى. اگر در خوردن افراط و زیاده روى کند از فشار شکم ناراحت مى‏شود. پس بنا بر این هر رقم کوتاهى و کند روى زیان بار و هر رقم افراط و تندروى موجب فساد و تباهى است- در ارشاد هم نیز چنین نقل شده. (1) 14- علل الشرائع امام ششم علیه السلام بمردى فرمود اى فلانى بدان که قلب در کشور تن آدمى نظیر رهبر مقتدرى است در میان مردم که فرمانش لازم الاجرا باشد آیا نمى‏نگرى که تمام اجزاء بدن سرباز قلب و زبان و بازگوکننده از دل هستند- دو چشم- دو گوش- بینى- دهان- دست‏ها- پاها- آلت تناسل- چون وقتى دل آدمى تصمیم نگاه کردن را گرفت (بفرمان او) انسان دیده‏ها را باز میکند وقتى اراده شنیدن کرد گوش آمادگى خود را اعلام مینماید- وقتى دل اراده بویائى نمود منافذ بینى باز مى‏شود و آن بو را بقلب که مرکز احساس است میرساند. و چون تصمیم سخن گفتن گرفت زبان به حرکت مى‏آید. و چون اراده رفتن نمود پاها فعالیت میکند. و چون خواست اعمال غریزه جنسى کند آلت تناسلى بحرکت مى‏افتد- پس تمام این اعضاء و جوارح بفرمان قلب کارگزاران اویند- و سزاوار است که افراد امت اسلامى نسبت به امام بر حق چنین باشند و تمام کارهاى آنان بفرمان او باشد میگویم من (مرحوم مجلسى) در فصلّى که مربوط به چشم پوشى از عیوب مردم است گفته حدیثى از حضرت باقر علیه السلام نقل شده که فرمود دلها میان دو انگشت از انگشتان خدا است (با توضیحى که سابقا گفته شد) تغییر میدهد دلها را هر طورى که بخواهد گاهى چنین گاهى چنان. (2) 15- حضرت صادق علیه السلام از حکیم و دانشمندى (که دنبال حکیمى 700 فرسخ رفت براى فهمیدن 7 چیز که یکى از آنها این جمله است) نقل کرده که دل کافر از سنگ سخت‏تر است. (3) 16- خصال ج 2 ص 114 زهرى از حضرت سجاد علیه السلام در ضمن حدیث طولانى نقل کرده که حضرتش فرموده.

بدان که بنده داراى چهار چشم است. دو چشم ظاهر که بوسیله آنها امور دینى ودنیوى را مى‏بیند و دو چشم دیگر که امر آخرت خود را بوسیله آنها درک میکند (با چشم ظاهر هم امور مربوط به زندگى دنیا را درک میکند و هم آیات الهى و نشانه‏هاى توحید که در تمام موجودات این جهان هست و معجزه‏هاى پیامبران و کلمات تدوینى و تکوینى خدا و چیزهاى دیگر که مربوط به امور دینى است مشاهده کرده و درک میکند و با چشم دل و درک باطنى سعادت و شقاوت واقعى و حقیقى را که امرى است اخروى درک مینماید) چون بنده‏اى در اثر سعى و کوشش شایسته فیض بیشتر الهى شد و خدا اراده کرد خیرى را در حق او چشمهاى دل او را باز میکند در نتیجه امور غیبى و اخروى را درک میکند ولى اگر چنین لیاقتى پیدا نکرد و خداوند در حق او اراده دیگرى نمود قلب او را بهمان حالت خودش رها مینماید. (1) 17- قرب الاسناد 24 امام ششم علیه السلام فرمود قلب آدمى داراى دو گوش است روح ایمان در یکى راز گوئى بخیر و خوبى میکند و شیطان هم در باره شرور و بدى‏ها رازگوئى میکند هر یک از این دو عامل بر دیگرى چیره شد او دل را تصاحب میکند. (2) 18- تفسیر قمى در سوره الناس ابن عباس در تفسیر آیه مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ گفته منظور شیطان است که با قلب سر و کار دارد پوزى مانند پوز خوک دارد (شاید منظور تشبیه باشد از نظر پلیدى) وسوسه میکند آدمى را هنگامى که توجه زیاد نماید بدنیا و چیزهائى که خدا نمى‏پسندد ولى هنگامى که در یاد خدا شد برگشته و پنهان مى‏شود. (3) 19- تفسیر قمى در ذیل آیه إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ در آن روز هیچ چیز سودى ندارد بجز کسى که با دل سالم و پاکى در محضر الهى حاضر شود. گفته است قلب سالم قلبى است که او که خدا را ملاقات نماید در حالى که در دلش جز خدا نباشد. (4) 20- قرب الاسناد ابن جهم گوید بحضرت رضا علیه السلام عرضه داشتم. فدایت شوم دوست دارم بفهمم که من از نظر شما چگونه‏ام (ارزشى دارم و مورد علاقه شما هستم یا نه) فرمود به بین من در نظر تو و در دل تو چگونه هستم. (5) 21- قرب الاسناد حضرت صادق از امیر مؤمنان علیهما السلام نقل کرده که فرمود شک و تردید (در اصول اعتقادى) و گناه و معصیت از ما نیست و با ما ارتباط ندارد چون دلهاى مؤمنین با ایمان محکم آمیخته است و چون خداوند بخواهد روشن کند دل را با برنامه‏هاى آسمانى دل را باز میکند و صاحبش در سرزمین دل بذر حکمت و دانش را مى- افشاند و حاصلش را میگیرد. (6) 22- امالى شیخ صدوق 239 امام ششم فرمود پدرم میفرمود هیچ چیزى مانند گناه ویران‏کننده دل نیست. قلب آدمى که مشغول انجام گناه شد پى‏گیرى میکند تا بجائى مى‏رسد که دل واژگون مى‏شود بالاى آن پائین مى‏آید و پائین او بالا مى‏شود (بطور کلى ظرفیت و استعداد فراگیرى حقائق را از دست میدهد) در امالى شیخ طوسى هم چنین آمده. (1) 23- علل الشرائع ج 771 على بن جعفر از برادر بزرگوارش (موسى بن جعفر) از پدرش حضرت صادق (ع) نقل میکند که فرمود خداوند بحضرت موسى (ع) وحى فرمود. اى موسى به ثروت زیاد خوشحال مباش- و در هیچ حالتى ذکر و یاد مرا ترک نکن زیرا ثروت زیاد گناهان را از یاد انسان میبرد و در یاد من نبودن موجب قساوت و سختى دل مى‏شود. (2) 24- علل الشرائع اصبغ بن نباته از امیر مؤمنان نقل میکند که فرمود. چشمها خشک نمیشوند مگر از اثر قساوت و سخت دلى و دلها هم سخت نمیشود مگر از اثر گناهان زیاد. (3) 25- مصباح الشریعه ص 3 امام ششم (ع) فرمود اعراب و حرکات دلها بر چهار قسم 1- رفع 2- فتحه 3- جر 4- سکون. پس حالت رفعى دل در سایه ذکر و یاد خدا است فتحه دل در اثر خوشنودى از خدا است جر و حرکت پائین دل در مشغول بودن بغیر خدا است وقف و سکون و حرکت نداشتن دل در اثر غفلت از خدا است.

آیا احساس نمیکنى که چون بنده با خلوص خداوند را به عظمت یاد نمود همه رقم حجاب و موانعى که بین او و خدایش قبلا بود برطرف مى‏شود و وقتى در برابر قضاء و تقدیر الهى قلبا تسلیم شد و حالت رضا، و خوشنودى از خدا داشت دل باز مى‏شود و یک حالت سرور و خوشحالى و آسایش سراسر قلب را فرا میگیرد ولى اگر توجه دل بطرف امور دنیوى منعطف شد و باسباب مادى مشغول شد بهنگام نام خدا نه تنها انبساط و سرور ندارد بلکه تیره و تار و ناراحت مى‏شود مانند خانه خالى و ویران که هیچ گونه آبادى و عمران و مونس و همنشینى در آن نیست و هنگامى که از یاد خدا غفلت نمود مى‏بینى چگونه وقفه و سکونى در آن دل یافت مى‏شود و از نورانیت و روشنائى محجوب و محروم است و از اثر عدم توجه بعظمت پروردگار قساوت و تاریکى بر دل حکمفرما است بنا بر این علامت و نشانه رفع (حرکت وسط) سه چیز است 1- موافق بودن و متابعت از اوامر الهى 2- از بین رفتن مخالفت و تمرد 3- شوق و علاقه دائمى در دل داشتن- علامت و نشانه فتحه (اوج گرفتن دل) هم سه چیز است 1- توکل و اعتماد بر خدا و از غیر او بریدن 2- صدق (راستى همه جانبه در اعتقاد و عمل) 3- حالت یقین و کامل شدن اعتقاد علامت وقف (توقف و بى‏حرکت بودن قلب) سه چیز است 1- احساس نکردن شیرینى و حلاوت اطاعت و عبادت 2- توجه نداشتن بعواقب تلخ گناه و نفهمیدن حرام و حلال. (4) 26- فقه الرضا روایت شده که در وجود بندگان خدا ظرفهاى الهى هست و آن دل است بهترین دلها پاکتر روشن‏تر و محکم‏تر آنها و پذیراتر و مهربانتر آنها است- محکم‏تردر امور دینى- پاکیزه‏تر از گناهان- مهربان‏تر نسبت به برادران. (1) 27- تفسیر عیاشى هارون بن خارجه گوید بحضرت صادق (ع) عرضه داشتم. من گاهى خوشحال میشوم بدون اینکه علت آن را بفهمم و منشأ و ریشه آن را نه در باره خودم و نه مربوط بمالم و نه در باره دوستانم مى‏بینم (دگرگونى در آنها رخ نداده) و همین طور گاهى ناراحت و اندوهناک میشوم نه از جهت خود و نه از جهت مالم و نه از جهت دوستانم (بدون جهت) فرمود آرى چنین است. شیطان در دل انسان مشغول وسوسه مى‏شود و خاطرات بدى ایجاد میکند مثلا میگوید اگر تو در نزد خداوند ارزشى داشتى دشمنت را بر تو چیره و غالب نمیکرد تو را فقیر و تهیدست نمى‏نمود ...

آیا تو انتظار و توقعى غیر از وضع گذشتگان دارى (آنان هم گاهى تهیدست میشدند گاهى مغلوب میشدند گاهى بر خلاف آن) آیا چیزى گفتند (اعتراض و شکوه‏اى نمودند؟ تو هم مانند آنها پایه زندگى دنیا چنین است) این وساوس و خاطرات است که باعث اندوه مى‏شود بدون جهت و سبب. و اما آن رقم خوشحالى آنهم از جهت الهامات فرشته است در دل انسان فرشته در باطن آدمى میگوید اگر فرضا خداوند دشمن تو را بر تو پیروز کرده و تو را نیازمند او نموده این یک امرى است زودگذر و کوتاه مدت بشارت باد تو را به نعمتها و بخشش و عنایت ابدى خداوند و این است معناى آیه الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ یَعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلًا بقره 268.

شیطان از فقر و تهیدستى شما را مى‏ترساند و با ترغیب بکارهاى زشت وسوسه میکند ولى خدا عنایات و بخشش را بشما وعده میدهد. (2) 28- تفسیر عیاشى سلام میگوید در محضر امام پنجم بوده که حمران بن اعین (یکى از شاگردان حضرت) وارد شد و از مسائلى پرسش کرد چون خواست برخیزد و برود عرضه داشت مطلبى هم دارم- خداوند بر عمر شما بیفزاید و بما توفیق بهره‏مندى از وجود شما عنایت فرماید- و آن این است که ما وقتى در حضور شما هستیم و از بیانات شما استفاده میکنیم. از این محضر بیرون نمیشوم مگر با یک دل مهربان و حالت خوش- نسبت بدنیا بى‏اعتنا میشویم و این زخارف و ثروتهائى که در دست مردم است در نظر ما بى‏ارزش جلوه میکند (و نباید اینها هدف اصلى انسان باشد) ولى وقتى در اجتماع قدم میگذاریم و با بازار و بازرگانان مربوط میشویم محبت و علاقه بدنیا در دل ما جا باز میکند حضرت فرمود البته اینها حالات قلب است گاهى سخت مى‏شود و گاهى نرم مى‏شود سپس حضرت باقر (ع) فرمود. توجه داشته باش. اصحاب و یاران رسول خدا (ص) که بحضرتش عرضه داشتند.

ما میترسیم که منافق باشیم.

حضرت به آنان فرمود. بچه مناسبت احتمال منافق شدن و دو رو و دو چهره بودن را در خود میدهید معروض داشتند چون وقتى در محضر شما هستیم و تذکرات ناصحانه شما را مى‏شنویم حالت ترس و خوف از خدا داریم و دنیا را فراموش نمود و علاقه و دلبستگى بدنیا را از دل خود بیرون میکنیم مثل اینکه عالم آخرت و بهشت و دوزخ را مشاهده مى- نمائیم چنین حالتى را تا وقتى در حضور شما هستیم داریم ولى هنگامى که داخل منازل و خانه‏هاى خود میشویم و بوى فرزندان بمشام ما میرسد و اموال و اهل و عیال را مى‏بینیم حالت سابق را از دست داده و دلهاى ما دگرگون مى‏شود مثل اینکه اصلا خوف از خدا و زهد در دنیا در ما وجود نداشته. آیا شما در باره ما احتمال نفاق نمیدهید؟ حضرت فرمود. هرگز. این وضع و حال شما از اثر وسوسه شیطان است بمنظور اینکه شما را بدنیا متمایل نماید. بخدا سوگند اگر آن حالتى را که در حضور من داشتید و خود را بدان توصیف نمودید ادامه دهید بمقامى خواهید رسید که ملائکه با شما مصافحه مینماید و دست میدهد و قدرت راه رفتن بر روى آب را بدست مى‏آورید. و اگر شما بهیچ نحوى گرد گناه نگردید تا از خداوند درخواست مغفرت و بخشش نمائید خداوند مردمان دیگرى خلقت میفرماید که با گناه ارتباط داشته باشند و پس از انجام گناه درخواست بخشش از او بنمایند تا او هم آنان را بیامرزد. البته مؤمن (با اینکه ایمان دارد) لغزش پیدا میکند و توبه میکند (مرتب دنبال گناه مى‏ترسد میلرزد توبه میکند) آیا نشنیده‏اى گفتار خداوند را- إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ بقره 222- خداوند افراد پر توبه را دوست دارد وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ هود 90 درخواست بخشش از خدا بنمائید سپس توبه کنید و بسوى او رجوع نمائید. (1) 29- تفسیر عیاشى عبد اللَّه بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر (ع) نقل کرده که فرمود قلب آدمى تا حقیقت را نیافته است تشویش و اضطراب دارد ولى چون بحق دست یافت سکون و آرامش مى‏یابد و این آیه را قرائت نمود. فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ ... انعام 125- کسى که خداوند هدایت و راهنمائى او را خواسته است سینه او را براى پذیرش اسلام و حقائقش باز و آماده مینماید ولى کسى که استحقاق کیفر دارد و خدا او را بخودش واگذار نموده سینه او را سخت در فشار و ناراحتى قرار میدهد مثل اینکه با شدت بطرف بالا صعود میکند. (2) 30- تفسیر عیاشى سلیمان بن خالد گوید از امام ششم (ع) شنیدم که فرمود. وقتى که خدا خیر و سعادت بنده را بخواهد. نقطه روشنى در دلش قرار میدهد و تمام روزنه‏هاى دل را باز میکند و فرشته‏اى که او را یارى کند بر او میگمارد و هنگامى که (در اثر عدم لیاقت)

بدى و شقاوت کسى را بخواهد نقطه تاریک و سیاهى در دلش قرار داده و گوش دل او را مى‏بندد و شیطان گمراه‏گرى را قرین و مونس او مینماید سپس این آیه را تلاوت کرد- فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ ...

سلیمان بن خالد هم از حضرت این روایت را نقل کرد. با تفاوت اینکه بجاى (نکته بیضاء نقطه سفید)؟ نکته من نور نقطه روشن گفته. (1) 31- تفسیر عیاشى ابى بصیر از خیثمه که گفت شنیدم از امام پنجم علیه السّلام که مى- فرمود. قلب آدمى در تشویش و اضطراب است و تا حنجره و گلوگاه مى‏آید و برمیگردد تا وقتى که نور بحق و حقیقت دست نیافته باشد ولى هنگامى که بحقیقت رسید قرار و آرامش مى یابد بعد حضرت انگشتانش را (بعلامت قرار و آرامش) بهم پیوست و سپس آیه فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ ... تا آخر قرائت فرمود. خیثمه گوید حضرت صادق بشخصى بنام موسى بن اشیم فرمود آیا میدانى حرج (که در آیه این لفظ هست) یعنى چه گفت. خیر. حضرت انگشتانش را بکف دست چسبانید (بصورت مشت دست را محکم بهم آورد) فرمود این چنین مانند چیزى سخت و محکم بهم آمده که در آن چیزى وارد و داخل نمیشود و چیزى هم بیرون نمى‏آید (نه حالت پذیرش حقائق دارد و نه از این دل و سینه مطالبى بیرون مى‏آید) (2) 32- تفسیر عیاشى حضرت در توضیح و تفسیر گفتار الهى که فرموده وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.

خداوند میان انسان و دلش حائل و مانع مى‏شود. فرمود معناى مانع شدن خدا این است که انسان از راه گوش و چشم و زبان و دست تمایل زنجیرى پیدا کند و حتى ممکن است آن چیز را انجام دهد ولى در اعماق دلش از آن کار متنفر است و دلش او را نمى- پذیرد میداند که بر خلاف حق است. و در روایت هشام از حضرت صادق چنین است که حضرت فرمود (در معناى آیه) که خداوند مانع مى‏شود از اینکه باطل بصورت حق در نظر او جلوه کند. (3) 33- تفسیر عیاشى حمزه بن طیار از امام ششم علیه السّلام نقل نمود. که فرمود تفسیر آیه وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ.

این است که انسان از راه گوش و چشم و زبان و دست تمایل بچیزى پیدا کند ولى از آن عمل خوددارى مى‏نماید و انجامش نمیدهد و اگر فرضا از جهت شهوت و تمایل انجام دهد قلبش زشتى او را مى‏بیند و پذیراى آن عمل نیست و میفهمد که این کار بر خلاف حق است. (4) 34- جابر از امام پنجم علیه السّلام نقل نموده که انسان کمال اشتهاء را بچیزى بوسیله‏قلب خود و گوش و چشم خود احساس میکند بطورى که اشتیاقى بغیر آن چیز ندارد در نتیجه حائل و مانعى میان او و قلبش پیدا شده که بغیر آن چیز توجهى نماید و در خبر یونس بن عماد از حضرت صادق علیه السّلام چنین است که فرمود ممکن است قلب انسان باور کند و یقین نماید که حق باطل است همیشه (از جهت شبهات و افکارى که در قلبش راه مى‏یابد تصور کند که حق و حقیقت از بین رفت و دیگر طرفدارى ندارد و حالت یاس و نومیدى در او پیدا شود) ولى ممکن نیست اعتقاد بحقانیت و صحیح بودن باطل پیدا کند (میداند که باطل گر چه قدرت را بدست آورده ولى هر چه هست بالاخره باطل است و حق نیست) و سلیمان بن خالد هم از حضرت صادق این روایت را نقل کرده ولى بجاى (نقطه بیضاء (سفید) نقطه نور (روشنى) نقل نمود. (1) 35- تفسیر عیاشى عمرو بن مقدام از امام ششم علیه السّلام نقل میکند که فرمود فقط شیعیان ما هستند که داراى چهار چشم میباشند. چشمى در سر و چشمى هم در دل دارند البته تمام مردم چنین هستند ولى خداوند چشم دل شما را باز نموده ولى چشم دل آنان کور است. (2) 36- مجالس مفید- از امام ششم که فرمود دلهاى خود را مانند دریا وسیع و پاکیزه نمائید که پاکیزه‏ترین دلها دلى است که در آن افکار وحشت زا که موجب نارضایتى انسان از تقدیرات الهى باشد. راه نیابد و هنگامى که قلب شما چنین حالتى را پیدا کرد هر خواسته‏اى که دارید از خدا بخواهید (دعاى شما مستجاب مى‏شود)- الفاظ این حدیث مشوش و جملاتش خیلى روشن نیست ولى احتمال این معنا که گفته شد بهتر میرود و تطبیق این معنا با متن مناسبتر است. (3) 37-

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد