تشویق کودک در سیره و دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین؛ نتیجه تحمیل عبادت روزی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در منزل بود و فرزندانش عباس و زینب، که آن زمان خردسال بودند، در دو طرف آن حضرت نشسته بودند. علی ـ علیه السّلام ـ به عباس فرمود: بگو یک. یک. بگو دو. عباس عرض کرد: حیا میکنم با زبانی که یک گفتهام، دو بگویم. علی ـ علیه السّلام ـ برای تشویق و تحسین وی، چشمهایش را بوسید. سپس حضرت به زینب که در طرف چپ نشسته بود، توجه فرمود. زینب عرض کرد: پدر جان، آیا ما را دوست داری؟:................ |
|
تشویق کودک در سیره و دیدگاه ائمه اطهار علیهم السلام اجمعین؛ نتیجه تحمیل عبادت روزی حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در منزل بود و فرزندانش عباس و زینب، که آن زمان خردسال بودند، در دو طرف آن حضرت نشسته بودند. علی ـ علیه السّلام ـ به عباس فرمود: بگو یک. یک. بگو دو. عباس عرض کرد: حیا میکنم با زبانی که یک گفتهام، دو بگویم. علی ـ علیه السّلام ـ برای تشویق و تحسین وی، چشمهایش را بوسید. سپس حضرت به زینب که در طرف چپ نشسته بود، توجه فرمود. زینب عرض کرد: پدر جان، آیا ما را دوست داری؟ حضرت فرمود: بلی، فرزندان ما پارههای جگر ما هستند. زینب گفت: «دو محبت در دل مردان با ایمان نمیگنجد: حب خدا و حب اولاد. ناچار باید گفت: حب به ما شفقت و مهربانی است و محبت خالص ذات لایزال الهی است.» حضرت با شنیدن این حرف به آن دو، مهر و عطوفت بیشتری میفرمود و آنان را تحسین و تمجید میکرد. رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «پدری که با نگاه محبت آمیز خود فرزند خویش را مسرور می کند، خداوند به او اجر آزاد کردن بندهای را عنایت میفرماید.»[1] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . مسترک الوسائل، ج2، ص626. مهربانی به کودک در حال نماز روزی پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ با جمعی از مسلمانان، در نقطهای نماز میگزارد. موقعی که آن حضرت به سجده رفت، حسین ـ علیه السّلام ـ که آن موقع کودک خردسالی بود، در پشت پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ سوار شد و به پاهای خود حرکت داد و هیهی میکرد. وقتی پیغمبر خواست سر از سجده بردارد او را گرفت و کنار خود به زمین گذارد. باز در سجدههای دیگر این کار تکرار شد تا این که نماز به پایان رسید. یک یهودی که ناظر این صحنه بود، پس از نماز به حضرت عرض کرد: «شما با کودکان خود طوری رفتار میکنید که ما هرگز چنین نمیکنیم.» پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در جواب فرمودند: «اگر شما به خدا و رسول او ایمان میداشتید، با کودکان خود به عطوفت و مهربانی رفتار میکردید.» آری مهر و محبت پیغمبر عظیم الشأن اسلام با یک کودک، چنان آن مرد یهودی را تحت تاثیر قرار داد که از صمیم قلب، آیین مقدس اسلام را پذیرفت.[1] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . بحارالانوار، ج43، ص296. نتیجه تحمیل عبادت مردی با آن که پدرش از مؤمنان بود، خدا و معاد را انکار میکرد و به هیچ یک از اصول و فروع مذهبی پایبند نبود. شخصی از او پرسید: «چه شده است که با داشتن چنین پدر مومن و با تقوایی، تو چنین از آب در آمدی؟» مرد جواب داد: «اتفاقا پدرم باعث شده است که چنین باشم. یادم میآید زمانی که هنوز کودک نوپایی بودم، هر سحر، پدرم با زور مرا از خواب بیدار میکرد تا وضو بگیرم و مشغول نماز و دعا شوم. این کار او آن قدر بر من سنگین و طاقت فرسا میآمد که کمکم از عبادت و نماز متنفر گردیدم و با آن که سالها از آن ماجرا میگذرد، هنوز به هیچ یک از مقدسات و معتقدات مذهبی، علاقهای ندارم.»[1] -------------------------------------------------------------------------------- [1] . سید مهدی شمسالدین، اخلاق اسلامی، ص78. تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد. |