یک فروغ رخ ساقی:... اگر من انسان ناتوان و ... بودم هرگز آثار گرا

یک فروغ رخ ساقی:... اگر من انسان ناتوان و ... بودم هرگز آثار گرانسنگ و فاخر من این چنین در دنیا منتشر نمی شد. شیخ با وسعت نظر و توان علمی و عملی بالا و قوت قلب و قدرت بیان و قلم بموقعیت درخشان خود اشاره نموده و فرموده اگر من انسان ناتوان و ... بودم هرگز آثار گرانسنگ و فاخر من این چنین در دنیا منتشر نمی شد. شیخ سعدی علیه الرحمه بگونه ای دیگر این سخن را بازگو نموده ذکر جمیل سعدی که در افواه افتاده وصیت سخنش که در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش که همچون شکر می خورند و حافظ علیه الرحمه بگونه ای دیگر فرموده شکر شکن شوند همه طوطیان هندی زین قند پارسی که به بنگال می رود..........

یک فروغ رخ ساقی:... اگر من انسان ناتوان و ... بودم هرگز آثار گرانسنگ و فاخر من این چنین در دنیا منتشر نمی شد. شیخ با وسعت نظر و توان علمی و عملی بالا و قوت قلب و قدرت بیان و قلم بموقعیت درخشان خود اشاره نموده و فرموده اگر من انسان ناتوان و ... بودم هرگز آثار گرانسنگ و فاخر من این چنین در دنیا منتشر نمی شد. شیخ سعدی علیه الرحمه بگونه ای دیگر این سخن را بازگو نموده ذکر جمیل سعدی که در افواه افتاده وصیت سخنش که در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش که همچون شکر می خورند و حافظ علیه الرحمه بگونه ای دیگر فرموده شکر شکن شوند همه طوطیان هندی زین قند پارسی که به بنگال می رود بیان همان موقعیت ویژه و ارزشمند شخصیت صاحب سخن و سخنان حکیمانه اوست که اثر و اندیشه ها ومنشأ آن و شخصیت بزرگ صاحب اثر بسیار مهم است . یا فرمود آن سیه چرده که شیرینی عالم با اوست چشم میگون لب خندان دل خرم با اوست گرچه شیرین دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست در اینجا به فراز دیگری از سخنان اهتمام ورزیده و پرده از چهره یارطه و یس و بقیه اله خیرلکم ان کنتم مومنین برگرفته و در انتظار صبح عدالت و ندای روحبخش و قل جاء الحق و زهق الباطل و طلوع سپیده امید از مغرب عالم و مشرق جانها و ظهور مسیح(ع) در خدمت حضرت مهدی (عج) و طلعت خورشید ولایت و وصایت در عالم بدرخشد و دل رمیده ما را انیس و مونس گردد. یا مسیح نفسی می رسد از عالم غیب که دل مرده دلان تازه تر از نسترن است او با چشم بینا و گوش شنوا و قلب سلیم و جان اهل یقین در تکاپوی وصال یار است و در فراق از اغیار و در هجران یارگریان درد فراق یار بی تاب فکیف اصبر علی فراقک را از مولایش آموخته . و در دوری از امام زمانش غمگین و در حسرت وصالش چشم به راه او در این قصیده این هر دو را بازگو نموده و پرده از روی وضعیت تلخ و ناگوار روزگار خود و آینده روشن و پر برکت عصر حضور و عشق به صاحب العصر(عج) سخن بمیان آورده . برهم زنید یاران این بزم بی صفا را مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی بی لاله شور نبود مرغان خوشنوا دلبرا دست امید من و دامان شما سـرما و قـدم سـرو خـرامـان شـما خاک راه تو و مژگان من ار بگذارد ناوک غمزه و یا خنجر مژگان شما شمع آن من و رخساره چون لاله تو چشم گریان من و غنچه خزان شما 1- ترسیم و تصویر زمانه 2- قدرناشناسی و ناسپاسی روزگار از مردان بزرگ تاریخ 3- بی مهری ها و بی وفائی های عناصر و جریانهای منفی و قدرت خواه 4- زور و قلدری ابنای دنیا و اصحاب پرادعا 5- شکایت از کوته بینی ها و کوته فکری ها و عقده گشائی ها 6- شکایتنامه علیه بیداد و 7- دلدادگی به محبوب حقیقی و معشوق همه دلها 8- انتظار روزگار حاکمیت عدالت و ادب و معرفت 9- امید به آینده ای روشن و امیدبخش 10- امید به ندای آسمانی و قل جاء الحق 11- امید به تلألو خورشید از مشرق جانها و پایگاه موحدان عالم و ابراهیم خلیل (ع) 12- امید به صبح پیروزی 13- شیخ عارفی است واصل و سالگی است منتظر 14- و عارفان کشته گاه معشوق اند برنیاید نه کشته گان آواز 15- شیخ دارای نفس مطمئنه است و با ذکر و انس و حب شفا یافته یا من اسمه دوا و ذکره شفا گوهر وجود او به ساحل نجات راه یافته و از ظلمات جهل و غفلت و خودخواهی عبور کرده و سر چشمه آب حیات رسیده و همانگونه که امام راحل (ره) فرمودند: من با دلی آرام و... 16- او از همه قیود رهایی یافته جز قید رضایت حضرت حق و تسلیم در برابر او 17- او تشنه ای است که به آب رسیده و اهل دلی است که به کانون نور حق بار یافته و قلبش به آیه ی انه نور .... نورانی گشته قد لیس للحکمه جنتها آن بزرگوار – انسان کامل ، خلیفه ای از خلفای پیامبران (ع) و وصی اوصیاء و امام اتقیا و بقیه اله و بقیه ای از بقایای حجج الهی و یادگاری از بیت نبوت و طهارت – حجت بالغه ای – مظهر حکمت بالغه الهی است و لباس و سپر حکمت را بطور کامل پوشیده و با تمامی آرامش آن را فراگرفته و اخذ کرده . و با تمامی وجود و ظرفیت بر آن اقبال نموده . و درباره آن معرفت کامل دارد. مودب به آداب حکمت و متفرغ و فارغ البال از تمامی تعلقات دیگر درباره آنست و در معرفت حکمت کامل و مظهر اتم حکمت بالغه حکیم علی الا طلاق و پیامبر حکمت (ص) و امامان حکیم (ع) و قرآن حکیم است. 1- مودب به آداب الله است چنانچه فرمودند: ادبنی ربی فاحسن تأدیبی 2- اقبال با تمام وجود بر عقلانیت و وهانیت و حکمت نظری و عملی و قرآن 3- معرفت کامل نسبت به حکمت و ابعاد آن 4- تفرغ فراغت بال لازم برای انس، حب و حب فی الله و غرق شده در معرفت ربانی و مکارم صمدانی و فنای مطلق فی الله و اسمائه و صفاته 5- گمشده او حکمت است که آن حضرت طالب و شیفته آن است .که الحکمه ضاله المومن اینما و جدها اخذها و چه حکمتی بالاتر از مومن کامل که مرأت جمال و جلال حق متعال است و مصداق حدیث شریف المومن مرآة المومن است. 6- او فقیر الی الله بلکه فقر الی الله بود. و حاجت و نیاز خود از درگاه خداوند احدی الذات و الصفات طلب می کرد .که یا ایّها الناس انتم الفقراء الی الله 7- آن انسان کامل و ولی اعظم الهی در غربت اسم غریب است و در روزگاران غیبت گمنام و مظلوم است. و مانند شتری که دم بر زمین نهاده و سینه از ناتوانی بر زمین گذارده و یا مانند خورشیدی بر اساس برخی روایت دیگر تاب حرکت از او سلب شده زمین گیر و در انتظار است که پشت ابرها قرار گرفته و چشم ها او را نمی بیند و او تاثیر خود را می گذارد. 8- بقیه من بقایا حجته او آخرین یادگاری از یادگاران حجتهای خداوند متعال و ستاره درخشان در منظومه اهل بیت عصمت و طهارت و پایان بخش حرکت عظیم پیامبران الهی(ع) و عدالت گستر جهانی و از دودمان ابراهیم خلیل الرحمن و اسماعیل ذبیح (ع) و یازدهمین فرزند برومند فاطمه کبری سلام اله علیها و بقیه الله کامله و حجه الله البالغه می باشند. در نامه شریفه 147 با بیان دیگری چنین می فرماید. اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بنجیه خدا می داند که چنین است و زمین خالی از حجت نمی باشد و آن حجت یا ظاهر و آشکار است و یا پنهان و در سراپرده غیب الهی. این برای آنستکه حجت ها و دلایل روشن خداوند باطل نشود و صراط مستقیم هدایت الهی بفراموشی سپرده نشود و البته تعداد ایشان و مکان ایشان کجاست . خدا می داند .سوگند به خداوند خدا ایشان از لحاظ عدد کمترین هستند و از لحاظ قدر و منزلت در پیشگاه خداوند متعال عظیم ترین هستند. خداوند به واسطه ایشان حجت ها و براهین روشن خود را حفظ می کند تا آن ها را به امثال خودشان بسپارند . و بودیعت گذارند و در دلهای همانند خود بکارند. آنان در علم و معرفت بر حقیقت بینائی و بصیرت دست یافته اند و جام جانشان از شهد معارف و فیضان فیض قدس سیراب گشته و به روح یقین رسیده اند. راز صفات بارز ایشان است: وصول به حقیقت یقین و سدره المنتهی ایمان و عرفان و قرآن و مباشرت با ملائکه مقربین و انبیاء مرسلین . و سیر در ملکوت جانها و جهان و مقام حق الیقین و عین الیقین و پشت سر گذاشتن تمامی گردنه ها و عقبه ها و معبرها و حجابها و پشت پازدن به تمامی وابستگی ها و دلبستگی های غیر الهی. و انس به حق و حقیقت و ولایت و مشیت بالغه ای و النسوا بما استوحش منه الجاهلون و وارستگی از شهوات و تعلقات و تمایلات دینوی و آزادی و آزادگی در جهت عبودیت حق مطلق. و فرار از اسارت خود کامگان و مترفان و استیحاش از آنچه مایه انس جاهلان است. و در دنیا بودن اما با دنیا و ارباب دنیا نبودن و تعلق ارواح مطهره ایشان به محل اعلا و فردوس برین و تلقی قرآن و وحی از دریچه غیب و از مشرق عالم هستی و تدلی به اسماء وصفات ربوبی و مقاماتی که لاعین رأت ولا اذن سمعت و لاخطر علی قلب بشر. اینها نمونه هائی از صفات و کمالات آن امام غائب و آن ولی شاهد و آن حجت بالغه الهی و قلب روشن و چشم بینای عالم است . آری ایشان مصداق این جمله حضرت هستند که فرمود: اوِلِئک خلفاء الله فی ارضه و الدعاه الی دینه آه آه شوقاً الی رؤیتهم ! هم ایشان هستند با این اوصاف خلفای الهی در زمین و دعوت کنندگان به سوی دین خدا و پاسداران حریم توحید و معارف . آه آه چه قدر مشتاق ملاقات ایشان هستم. ایشان مصداق آیه شریفه : انی جاعل فی الارض خلیفه و معّلم به اسمای حسنای الهی اند. و مصداق یا داود اناجعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق می باشند. یعنی در عالم تکوین و تشریع دارای مقام خلافة الهی هستند. و امام اهل تقوی هستند که واجعلنی للمتقین اماما و فرمود: و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما و ایشان داعیا الی الله هستند. و مصداق آیه کریم :« یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا ً و مبشراً و رسولا و داعیا الی الله باذنه و سراجاً منیراً. و مقام قرب ایشان آن چنان متعالی است . که سید اولیاء و وصی اوصیأ و امام اتقیا امام الموحدین (ع) آرزوی ملاقات ایشان را دارد و آه آه شوقاً الی لقائهم می فرماید. این اشتیاق شوق محب و محبوب و حبیب به محبوب و در اصل حبّ و محبّ و حبیب و محبوب جلوه های یک حقیقت و تجلیات یک نور هستند. و محبت دانی به عالی، عالی به عالی، و یا حبّ عالی به دانی از باب حبّ به تجلیّات و معلولات خود است . و اتحاد محبّ و محبوب و ذکر و ذاکر و مذکور است و البته تفاوت به مراتب و مقام ذات و تجلیات اسماء و صفات است. و لیس فی الدار غیره دیار. در دار وجود غیر از او دیاری نیست و اینما تولوّا فثمّ وجه الله وهر جا نظرافکنید . سخن و جلوه از قامت دل افزای یار می بینم و وجه الله می بینم و یدالله و عین اله و اذن اله می بینم و همه جا ظل الله می بینم و از مرزهای انفس تا آفاق و از مشرق انوار الهی تا مغرب نفوس و از آسمانهای هفتگانه تا ارضین سفلا چیزی جز الف قامت یار نیست . چه توان گفت جز این یاد نداده است استادم ، الم تر الی ربک کیف مدّ الظل سوره فرقان آیه 45 این سایه ظاهری و سایه های واضلال واقعی هم ظلّ الله اند بلکه ظل ظلّ الله اند و فیض منبسط الهی است که از ملکوت عالم تا اعماق جانها و امتداد اراضی عالم را پوشش می دهد و به تعبیر دیگر عباراتنا شتی و حسنک واحد و کل الی ذلک الجمال یشیر. عبارتهای ما گوناگون است و لیکن حسن تو یگانه و واحد است و تمامی عبارتهای مختلف به جمال دل آرای تو اشاره دارند. اینهمه جام می و عکس مخالف که فتاد یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد. همه عالم مظهر حضرت رب العالمین و حضرت رحمه للعالمین است. و یا مظهر فیض اقدس و فیض مقدس و فیض منبسط است که فیض اقدس همان ولایت مطلقه الهیه و مشیت بالغه ربّانیه و صمدانیه و مظهر اتم آن حضرت ختمی مرتبت محمد بن عبداله (ص) است. که نقطه پرگار وجود و مقام قاب قدسین او ادنی است. و تمامی عوالم هستی به طفیل آن بزرگوار زنده اند و در طول و امتداد رحمت رحمانیه و رحمت رحیمیه وجود مبارک رحمه للعالمین قرار دارند. و قرآن کریم خود فرموده و اتبغوا الیه الوسیله شما برای تقرب الی اله وسیله طلب نمائید . ایمان و عمل صالح و ولایت الهی و ولایت مقربان الهی(ع) را دست آویز ارتقاء و قرب الی الله خود قرار دهید. بنظر می رسد یکی از جامع ترین و کاملترین سخنان در این رابطه زیارت شریف جامعه کبیره است. که بر تمامی این زوایا اشاره دارد. و حقایق بسیاری را در این رابطه برای ما بیان فرموده و وجود مبارک امام هادی(ع) از سرا پرده غیب با ما سخن گفته و حقایق فراوانی را در زبان زیارت و مناجات بیان فرموده تا علاقمندان معرفت بهتری و تشنگان عش بیشتری بیاموزند. و چراغ راهیان نور و چشمه آب حیات سالکان وادی ظلمات باشد. و اشرقت الارض بنورکم و فائزالفائزون بولایتکم بکم یسئلک الی الرضوان و علی من حجد ولایتکم غضب الرحمن و زمین به نور شما روشن شده و رستگاران بوسیله ولایت شما رستگار شدند بوسیله شما می توان راه سوی بهشت یافت، و هر کسی ولایت شما را انکار کند مشمول غضب خدای رحمان خواهند. شیخ بزگوار در این اشعار بر بسیاری از این معارف تأکید فرموده : و ایمان و محبت و عشق سوزان خود را به اهل البیت (ع) روشن نموده . خداوند بهمه ما توفیق درک بهتر و معرفت کاملتر عنایت بفرماید. http://dorri.ir/

تحقیق وتهیه و تنظیم : سید خلیل شاکری(شاکر سردرود)استفاده از مطالب وبلاگ بدون درج منبع شرعا حرام و به استناد قانون حق کپی رایت و حقوق مولفین ممنوع بوده و قابل پیگرد قضائی می باشد.