شرح کتاب مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة
4 ـ خوف از عذاب گناهان انجام گرفته و اینکه این خوف بهترین علّت براى توبه استدر
مسئله گناه و نافرمانیها ، باید توجّه داشت از چه وجودى نافرمانى شده ، و
نسبت به چه کسى آدمى تخلّف کرده و با چه مولائى به ستیز و جنگ برخاسته؟!
همیشه
گناه و معصیت در برابر خداوندى است که به انسان حیات عطا کرده ، و از
هنگام شروع خلقتش ، او را غرق در انواع نعمت هاى مادى و معنوى نموده است .
گناه در برابر آقایى که به انسان سلامتى عنایت کرده ، و او را از هر خطرى
حفظ نموده ، و در تمام گرفتاریها ، به خصوص آنجا که کلیدهاى مادّى از حلّ
مشکل عاجز بوده ، به داد انسان رسیده .
گناه در برابر پروردگارى که کمال
عشق و محبّت را به انسان دارد ، و براى آنکه آدمى دچار دام شیطان نگردد ،
صد وبیست وچهار هزار پیامبر و صدو چهارده کتاب آسمانى و دوازده امام و این
همه حکیمان و مصلحان ، و عارفان و خیر اندیشان براى انسان قرار داده !!
گناه در مقابل عزیزى که فقط خیر انسان را مى خواهد ، و هیچ شرّى را گرچه از ذرّه کمتر باشد به انسان نمى پسندد .
گناه در برابر مولاى مهربانى که به محض عذرخواهى و ترک گناه ، از انسان درمى گذرد ، و از عقاب آدمى چشم مى پوشد .
گناه در برابر وجود مقدّسى که همه جا با انسان ، و حتّى از رگ گردن نزدیک تر است .
گناه
در برابر وجود پاکى که جز او کسى ناز انسان را نمى کشد ، و به غیر او کسى
در شدائد و مصائب به فریاد آدمى نمى رسد ، و غیر او هیچ کس خواسته هاى
انسان را اجابت نمى نماید .
گناه در برابر خداوندى که به قول حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) در دعاى عرفه :
اى
کسى که شکرم در برابر نعمت هایت اندک بود ولى مرا از لطف محروم نکردى ، و
گناهم در برابرت بزرگ بود اما رسوایم ننمودى ، مرا بر معصیت دیدى ولى خلافم
را افشاء نکرده و در بین مردم به گناه شهرتم ندادى .
اى خداوندى که در
کودکى از هر خطرى نگاهم داشتى ، و در بزرگى روزیم دادى ، اى مولایى که به
هنگام مرض تو را خواندم و تو شفایم دادى ، و به وقت عریان بودنم مرا
پوشاندى ، و در گرسنگیم سیرم کردى ، و در تشنگى ام سیرابم نمودى ، و در
ذلّتم عزیزم کردى ، و جهلم را مبدّل به علم و شناخت و آگاهى کرده ، و
تنهایم را با زیاد کردن افرادم جبران نمودى .
من غایب را تو برگرداندى ،
و ندارى و کمبودم را به دارایى مبدّل نمودى ، به وقت نیاز نصرتم دادى ، و
آنچه به من عطا کردى از من پس نگرفتى ، و این همه عنایت را تو نسبت به من
شروع کردى .
حمد و شکر سزاوار توست اى خدایى که لغزشم را جبران کردى ، و
غصّه ام را برطرف ساختى و دعایم را به اجابت رساندى ، و عیبم را پوشاندى ،
و گناهم را بخشیدى ، و مرا به خواسته هایم رسانده ، و بر دشمنم پیروز کردى
، مگر من مى توانم نعمتها و منتها و بزرگواریهایت را بر خود بشمارم !!
اى
آقاى من ، تویى آن کس که بر من منّت دارى ، و بر من نعمت مرحمت کردى ، و
به من نیکى نموده و لطف و الطافت را از من دریغ نداشتى ، من غرق فضل و کمال
توام ، اى روزى دهنده ام ، اى عطا کننده توفیقم ، تو به من عطا کردى ، تو
مرا بى نیاز نمودى ، تو مرا به دست آوردى ، تو پناهم دادى ، تو مرا از هر
شرّى نگاه داشتى .
به تو هدایت یافتم ، به تو حفظ شدم ، به تو آبرویم به
جا ماند ، تو مرا بخشیدى ، تو مرا جبران کردى ، تو به من تمکّن دادى ، تو
مرا عزیز کرده و یارى نمودى ، تو پشتیبان من شدى ، و مرا تأیید فرمودى .
تو
مرا یارى کردى ، و شفا و عافیت دادى ، و گرامیم داشتى ، اى خداى تبارک و
تعالى حمد دائم و شکر همیشگى سزاوار توست ، سپس اى مولاى مهربان در برابر
این همه محبّت و نعمت و واقعیّاتى که به من ارزانى داشتى ، منم که به گناه
اقرار دارم ، از من بگذر ، من بد کردم ، خطا کردم ، سهل انگارى داشتم ،
دچار نادانى گشتم ، به غفلت گرفتار آمدم ، اشتباه کردم ، به خود دلگرم شدم ،
دچار برنامه هاى عمدى گشتم ، با تو عهد بستم ولى عهد شکستم ، با تو بیعت
کردم ولى نقض پیمان داشتم ، هم اکنون اقرار و اعتراف دارم که در برابر چه
خداى بزرگى و چه مولاى مهربانى به گناه و معصیت برخاستم !!
پروردگارا تو
به من امر کردى ، من سرپیچى نمودم ، از گناه نهیم کردى ، ولى آلوده شدم ،
چه راهى دارم که خود را نسبت به این همه گناه معذور دارم ، و با چه قوّتى
خود را از عذاب برهانم ، و با چه پرونده اى به محضرت آیم ؟
با گوش و چشم و زبان و دست و قدم که تمامش نعمت هاى تو بوده تو را معصیت کردم !!
آرى
چنان است خدا ، و چنین است عبد ، او با آن همه نعمتهایش و با این همه
گناهانش ! یک بار دیگر فکر کنیم ، که در برابر چه بزرگوارى به گناه و معصیت
برخاستیم ، و با چه جرئت و جسارتى حدود او را شکستیم ؟
آیا سزاوار نیست
که با این همه آلودگى از عذاب و عقاب و انتقام و سخط او بترسیم ; آن هم
گناهانى که به قول معصوم در دعاى بعد از زیارت حضرت رضا: اگر زمین از گناهم
با خبر شود ، مرا فرو مى برد ، اگر آسمانها آگاه گردند ، به سرم خراب مى
شوند ، اگر گوهها مطّلع شوند، به رویم مى افتند ، اگر دریاها بفهمند غرقم
مى کنند ;
چه خوف است با دقّت در قرآن ، و روایات و اخبار از عذاب
گناهان و جریمه جرمها آگاه شویم ، شاید این معرفت وآگاهى سبب ترس ما گردد ،
و این ترس باعث شود ، نسبت به معاصى گذشته توبه کرده ، و در آینده خود را
از آلوده شدن به گناه حفظ کنیم .
کیفر گناهان در قرآن
( فَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَاباً شَدِیداً فِی الدُّنْیَا وَالاْخِرَةِ وَمَا لَهُم مِن نَاصِرِینَ ) .
آنان که کفر ورزیدند در دنیا و آخرت به عذاب شدید دچارشان مى کنیم ، و در این زمینه براى آنان یاورى نیست .
(
یَوْمَ تَبْیَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِینَ
اسْوَدَّت وُجُوهُهُمْ أَکَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ فَذُوقُوا
الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ ) .
روزى که صورتها سپید و
درخشان مى شود . و چهره ها سیاه مى گردد ، سیاه چهرگان کسانى هستند که بعد
از ایمان به کفر روى کردند . به آنان گفته مى شود بعد از ایمان کافر شدید ;
پس به خاطر کفرتان این عذاب را بچشید .
( لاَتَعْتَذِرُوا قَدْ
کَفَرْتُم بَعْدَ إِیمَانِکُمْ إِن نَعْفُ عَن طَائِفَة مِنکُمْ نُعَذِّبْ
طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ کَانُوا مُجْرِمِینَ ) .
عذرخواهى نکنید ، شما بعد از ایمان کافر شدید ، اگر از گروهى از شما بگذرم ، گروه دیگر را به خاطر مجرم بودن عذاب مى کنم .
بنابر
گفتار (ج2 ص238) گروه قابل بخشش در آیه چهار نفر بودند که پس از شک و
تردید در برنامه هاى حق توبه کردند ، و براى جبران خطاى خود ، از مال خویش
در راه خدا انفاق مى کردند و باید دانست که این گونه بخشش خدا مربوط به
کسانى است که در دنیا از کفر توبه کرده وبه اسلام بازگشته اند و بدون شک
شامل وضع کفّار در قیامت نیست .
( وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ).
آنان که کافر شدند و به تکذیب آیات حق برخاستند ، اهل آتشند ، و براى همیشه در آنجا مى مانند .
(
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ
لَعْنَةُ اللّهِ وَالْمَلاَئِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ * خَالِدِینَ
فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنْظَرُونَ ) .
آنان
که کافر شدند و به حال کفر مردند ، لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم بر آنان
است ، اینان در جهنم ابدى هستند ، و تخفیفى در عذابشان نیست ، و مهلتى هم
ندارند .
کیفر بدى ها و خطاها
( بَلَى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ) .
آرى ، آن کس که به کسب بدى همّت گماشت ، و خطایش او را احاطه کرد ، یار آتش است ، و در آنجا همیشگى است .
(
وَالَّذِینَ کَسَبُوا السَّیِّئَاتِ جَزَاءُ سَیِّئَةِ بِمِثْلِهَا
وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُم مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِم کَأَ نَّمَا
أُغْشِیَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّیْلِ مَظْلِماً أُولئِکَ
أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ) .
آنان که به کسب بدیها
برخاستند ، جزاى آنان برابر با بدى آنهاست ، خوارى و ذلّت ایشان را فراگیرد
، از سوى خدا حافظ و نگهبانى که آنان را از آتش حفظ کند وجود ندارد ، سیه
رویى آنان به مثابه اى است که پاره اى از شب تاریک ، رویشان را پوشانده ،
اینان اهل آتشند و در آنجا جاودان هستند .
( وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ
لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ
الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَلاَ الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ
کُفَّارٌ أُولئِکَ اعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِیماً ) .
توبه کسى که
تا وقت مرگ دست از زشتى ها نشوید ، و به وقت مرگ بگوید الآن توبه کردم و
کسى که بر کفر بمیرد قبول نیست ، و ما براى این دو نفر عذاب دردناکى آماده
کرده ایم .
( وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُولئِکَ هُوَ یَبُورُ ) .
آنان که به نیرنگ هاى زشت آلوده شوند ، براى آنان عذاب سختى است ، و مکر آنان تباه و بر باد است .
کیفر نفاق و منافق
(
وَعَدَ اللّهُ المُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکُفَّارَ نَارَ
جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ
عَذَابٌ مُقِیمٌ ) .
خداوند به مردان و زنان منافق و کفّار وعده آتش
جهنم و خلود در آنجا را داده ، راستى آن عذاب براى آنان بس است ، خدا آنان
را لعنت کرد ، و براى آنان عذاب پایدارى است .
( بَشِّرِ الْمُنَافِقِینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِیم ) .
مردم دو رو را به عذاب دردناکى بشارت بده .
( إِنَّ اللّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَالْکَافِرِینَ فِی جَهَنَّمَ جَمِیعاً ) .
خداوند مردم دو چهره و کافر را با یکدیگر در جهنم جمع مى کند .
( إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِیراً ) .
بدون شک مردم دو رو در پست ترین جاى جهنم جاى دارند ، و هرگز براى آنان یاورى نخواهى یافت .
کیفر شرک و مشرک
(
لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ
وَالْمُشْرِکَاتِ وَیَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ
وَکَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً ) .
هرآینه خداوند مردان وزنان دو
رو، و مردان و زنان مشرک را عذاب خواهد کرد، واز مردان وزنان مؤمن قبول
توبه مى کند، وخداوند غفور و رحیم است .
( إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا
مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ
فِیهَا أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ ) .
از اهل کتاب آنان که کافر شدند ، و هم چنین مردم مشرک در آتش جهنم اند ، و در آنجا همیشگى هستند ، و اینان از بدترین مردمند .
(
وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ
وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ
دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ
لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیراً ) .
مردان و زنان دو رو ، و مردان و
زنان مشرک دچار عذاب مى شوند ، اینان مردمى هستند که به خدا گمان بد دارند
، براى اینان پیش آمد بدى است ، غضب و لعنت خدا بر آنان باد ، چهنّم براى
این دو گروه آماده شده و چه جاى بدى است .
منبع:http://erfan.ir