راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

حقیقت شرح صدر

حقیقت شرح صدر

این جمله اشاره به آیه 22 سوره مبارکه زُمر است : أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ   .آیا کسى که خدا سینه‏اش را براى [ پذیرفتن ] اسلام گشاده است ، و بهره مند نورى از سوى پروردگار خویش است .و نیز مایه گرفته از آیه شریفه : رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى   .گفت : پروردگارا ! سینه‏ام را [ براى تحمل این وظیفه سنگین  ]گشاده گردان .و سرچشمه آن آیه شریفه : اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک   .آیا سینه‏ات را [ به نورى از سوى خود ] گشاده نکردیم ؟است . لفظ شرح در لغت به معنى باز کردن و گشادن و گستردن و فراخى بخشیدن و روشن و آشکار ساختن است .و صدر به معناى سینه است که مجازاً به معنى دل هم مى‏آید ، چون در سینهجاى دارد .بنابراین شرح صدر یا به معنى باز کردن سینه و برطرف ساختن دلتنگى و دلگیرى از کسى است ، یا به معنى فراخ حوصله و با ظرفیّت و پر تحمّل گردانیدن است ........


حقیقت شرح صدر

این جمله اشاره به آیه 22 سوره مبارکه زُمر است : أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ   .آیا کسى که خدا سینه‏اش را براى [ پذیرفتن ] اسلام گشاده است ، و بهره مند نورى از سوى پروردگار خویش است .و نیز مایه گرفته از آیه شریفه : رَبِّ اشْرَحْ لِى صَدْرِى   .گفت : پروردگارا ! سینه‏ام را [ براى تحمل این وظیفه سنگین  ]گشاده گردان .و سرچشمه آن آیه شریفه : اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک   .آیا سینه‏ات را [ به نورى از سوى خود ] گشاده نکردیم ؟است . لفظ شرح در لغت به معنى باز کردن و گشادن و گستردن و فراخى بخشیدن و روشن و آشکار ساختن است .و صدر به معناى سینه است که مجازاً به معنى دل هم مى‏آید ، چون در سینهجاى دارد .بنابراین شرح صدر یا به معنى باز کردن سینه و برطرف ساختن دلتنگى و دلگیرى از کسى است ، یا به معنى فراخ حوصله و با ظرفیّت و پر تحمّل گردانیدن است  .ملاّ عبدالرزّاق لاهیجى با توجّه به آیه 22 سوره زمر مى‏گوید : معنى جمله چنین است : و جا داد در سینه‏هاى ایشان نور معرفت خود را که از پى این نور در برابر اسلام با تمام وجود تسلیم شدند و این توفیق پذیرش اسلام نیست ، مگر اثر نورى که انداخته است خداى تعالى آن نور را در دل او .و نیز اشارت است به چیزى که مروى است از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله که مضمونش این است:نور الهى هرگاه داخل شد در دل مؤمن ، دل مؤمن از تنگى و تاریکى برمى‏آید و وسیع و روشن مى‏شود و نشانه آن نور پهلو خالى کردن اوست از سراى غرور و رجوع به دار خلود و پیدا کردن استعداد براى روز ورود .تأخیر شرح صدر از تطهیر قلب ، وذکر شرح صدر بعد از تطهیر قلب ، اشارت است به مقدّم بودن تخلیه بر تحلیه ، چه تا دل از ظلمت ذنوب و کدورت تعلّقات دنیا مجلّى و مصفّا نشود ، محلّى به زیور نور معرفت نمى‏گردد ، چنان که طبیب تا به مریض جلاّب ندهد و اخلاط فاسده را از او دفع نکند به اغذیه لایقه و اشربه نافعه تقویت نمى‏فرماید و تا پارچه سپید از رنگ چرک پاکیزه نگردد به حلیه رنگ درنمى‏آید . صدر ، بالاى سینه ، قفس حفظ قلب و صندوقچه ریه و مجراى خون و هواست که از استخوان‏ها و عضلات و پرده‏هاى نرم و کش‏دارى ساخته شده و پیوسته در حال انقباض و انبساط است و چون هرگونه تأثّر فکرى و نفسانى در حرکات قلب و دَوَران خون و چگونگى تنفّس ظاهر مى‏شود ، آن آثار معنوى را به این
دستگاه‏هاى عضوى نسبت مى‏دهند .قلب یا سینه باز ، روشن ، گرفته ، تاریک ، بیمار ، منحرف و ...گرفتگى قلب یا سینه ، یا به اصطلاح عامّه کم حوصلگى و یأس ، از نافرجامى آرزوها و شهوات و ناامیدى از رسیدن به خواسته‏ها از آلودگى به گناه ناشى مى‏شود
و همه این‏ها از آثار جهل به حقایق و واقعیّت‏ها و سنن حیات است که جز از طریق الهام ، ارائه وحى ، چنان که باید شناخته نمى‏شود ، از این جهت بیش‏تر مردم براى نجات از همدم و سرنوشت مبهم و گرفتگى‏ها ، به انواع موجبات غفلت و وسائل تخدیر شعور متوسّل مى‏شوند .به طور کلّى ضیق صدر و گرفتگى خاطر که موجب تحیّر در تصمیم و درماندگى در کار مى‏شود ، نوعى انفعال و تأثر روحى و از آثار کشش اندیشه‏ها وجواذب مختلف است، وهمین که انسان بتواند خود را از معرض جاذبه مخالف و تأثیر آن برهاند و در یک جهت مصمّم شود و به آن روى آورد ، از تنگناى انفعال‏ها و تضادها بیرون مى‏آید و سینه‏اش بازمى‏گردد و مسیرش آسان مى‏شود .شاید شرح صدر راجع به اسلام و کفر در قرآن به همین معنا باشد :  فَمَن یُرِدِ اللّهُ أَن یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلاْءِسْلاَمِ وَمَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً   .پس کسى را که خدا بخواهد هدایت کند ، سینه‏اش را براى [ پذیرفتن  ]اسلام مى‏گشاید و کسى را که [ به خاطر لجاجت و عنادش ] بخواهد گمراه نماید ، سینه‏اش را چنان تنگ مى‏کند که گویى به زحمت در آسمان بالا مى‏رود .معناى واقعى و نفسانى شرح صدر هرچه باشد ، اثر آن بیرون آمدن از حال تردید و تصمیم در کار و تحمّل دشوارى‏ها و اطمینان نفس است و از مضمون آیاتى که درباره موسى و پیامبر اسلام  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آمده و سیره‏اى که از انبیا رسیده ، معلوم مى‏شود که پیشرفت دعوت پیامبران پس از فراگرفتن وحى و قیام به رسالت همین شرح صدر بوده که در ضمن قیام به رسالت و برخورد با دشمنى‏ها و سختى‏ها و یا
راهنمایى‏هاى خداوند حاصل مى‏شد  .

هزار ساله ره است از تو تا مسلمانى
 هزار سال دگر تا به حدّ انسانى
اگر تو سلسله عشق را بجنبانى
 درون طاس فلک مهره را بغلطانى
بزرگوار نژادى به قدر اصل و نسب
 ولى چه سود که تو قدر خود نمى‏دانى
نرفته‏اى تو بدین وادى طویل آسا
 چو روز سِیْر درآید در او فرومانى
بیا تو گوهر خود را درین عدم بشنو
 که هیچ غصّه نباشد بتر زنادانى
چو عیسى تو در این دیر و موسى اندر طور
 نه طیلسان و نه ناقوس و نى چو رهبانى
 
چو صعوه در ته چاهى حریف یوز مشو
 که شاهبازى و سیمرغ را سلیمانى
زجام و ساغر وحدت اگر بنوشى مى
 چو خضر سرّ معانى زلوح برخوانى
ندیده صورت خود را در آینه روشن
 معانیى که حقیقت بود کجا دانى
گشاى دیده باطن در این محیط ظهور
 ببین تو در صدف آشکار معانى 

[ وَأَنْطَقَهُمْ بَیانَهُ  ]

و ذات اقدس حق ، با نعمت عظیم بیان ، عارفان را به وادى ثنا و سپاس و شکررهنمون شد و زبان آنان را نسبت به حقایق گویا کرد .
به آنان توفیق داد تا به نشر واقعیّت‏هایى که به سبب طهارت باطن و شرح صدرو جهاد در راه معرفت یافته‏اند بپردازند و در مقام شناساندن خدا و شؤون او و معاد و نبوّت و امامت و اخلاق در میان جاهلان اقدام نمایند و آن تشنگان را به سرچشمه درستى‏ها رهنمون شوند .
[ وَشَغَلَهُمْ بِخِدْمَتِهِ ] حضرت حق از باب لطف و عنایت ، عارفان را در راه خود و در مسیر ایمان و اعتقاد به خدمت خود گرفت و آنان را توفیقى مرحمت فرمود که از برکت آن به  خدمات مهمّى در راه عشق به حقّ و محبّت به خلق موفّق شدند .


بر گرفته از کتاب عرفان اسلامی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد