راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

راهیان ولایت معرفت سرا(علوی)

تشریحی ...عرفان فی الله علوی

پژوهشى پیرامون مصباح الشریعه

پژوهشى پیرامون مصباح الشریعه

مؤلّف واقعى این کتاب تاکنون ناشناخته مانده و شاید از شدّت خلوص نخواسته نامش روشن شود . کتاب داراى صد فصل است و در هر فصلى روایتى از دریاى حقایق ، امام جعفر صادق  علیه‏السلام ، حاوى عالى‏ترین مسائل عرفانى و اخلاقى نقل کرده است . یادگیرى مسائل مطرح شده در این کتاب آسان و عمل به آن در خور قدرت هر مکلّفى است . بعضى از کتاب‏هایى که تحت عنوان عرفان تنظیم شده ، خالى از مسائل وارداتى ، یا قصّه‏هاى عجیب و غریب نبوده بلکه مخلوطى از فرهنگ بشرى و الهى است و نمى‏توان به تمام مطالب آن تکیه کرد . امّا کتاب «مصباح الشریعة» کتابى است که بیش از نود درصد آن با آیات قرآن و روایات مستند وارده از رسول حق  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و امامان معصوم  علیهم‏السلام مطابقت دارد و به‏گونه‏اى نیست که نتوان به آن اعتماد کرد . این کتاب همواره به عنوان منبعى عرفانى و اخلاقى که مطالبش از سرچشمه حقیقى عرفان و اخلاق یعنى دریاى بیکرانه دانش امام معصوم گرفته شده ، مورد توجّه بسیارى از بزرگان دین بوده و بعضى از عاشقان سیر و سلوک بر آن شرح نوشته‏اند . بعضى از شروح نسبتاً مبسوط و بعضى نیمه تمام و تعدادى هم ترجمه تحت اللفظى و در بعضى از فصول همراه شرح مختصر است . شایان ذکر است که این کتاب ، از نظر علماى بزرگ شیعه مورد توجّه قرارگرفته است . در یک جمع بندى نظربزرگان را در جهت‏گیرى به آن پنج دسته مى‏بینیم .1 ـ  گروهى که در نفى و اثبات و ردّ و قبولش سکوت کرده‏اند .2 ـ  دانشمندان و بزرگانى که عقیده دارند ، مؤلّف عارف این کتاب ، از فرهنگ به‏جامانده حضرت صادق  علیه‏السلام ، این صد باب را تنظیم کرده و انشاى آن از خود مؤلّف است نه کلمات مستقیم امام  علیه‏السلام . 3 ـ  بیش‏تر بزرگان دین و پرچمداران تربیت و اخلاق و عرفان به این کتاب به دیده احترام نگریسته و آن را قابل قبول و عمل دانسته و عقیده دارند که مؤلّف کتاب از مجموع روایات حضرت صادق  علیه‏السلام این کتاب را تألیف کرده است ؛ چیزى که هست از ده‏ها روایت جملاتى انتخاب کرده و آن جملات را به هم پیوسته تا براى هر فصلى روایتى تنظیم کرده باشد .4 ـ  عدّه‏اى که به این کتاب با نظر بدبینى نگریسته و آن را از ساخته‏هاى صوفیّه یا دست‏پخت فضیلِ عیاض دانسته‏اند و به طور کلى این مجموعه را مردود شمرده‏اند .5 ـ  دسته‏اى از دانشمندان که در قبول و ردّش جانب احتیاط را مراعات کرده و فرموده‏اند : گرچه سند آن قطعى نیست ولى عمل به محتویات آن ـ که قسمت مهمّى از مطالبش موافق آیات و روایات مستند است ـ مانعى ندارد . علاّمه مجلسى  رحمه‏الله از این گروه است و این فقیر بى‏مایه هم پس از بررسى‏هاى لازم این نظر را انتخاب کرده‏ام . از آنان که این کتاب را مردود دانسته‏اند شیخ حرّ عاملى صاحب «وسائل» در کتاب «هدایة الامّة» و دیگر صاحب «ریاض العلماء» است ، و از آنان که به این خزانه پر گوهر به دیده احترام نگریسته و آن را قابل اعتماد و عمل دانسته و در صدورش از سرچشمه ولایت تردیدى به خود راه نداده‏اند یکى سیّد رضى‏الدّین علىّ بن طاووس رضوان اللّه علیه است که در فصل هفتم از باب ششم کتاب «امان الاخطار»این چنین فرموده است : « مسافر با خود بردارد کتاب «مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة » را که از حضرت صادق  علیه‏السلام است ؛ زیرا آن کتابى است لطیف و شریف که راه و رسم سیر و سلوک به  سوى خدا را براى سالکان آن راه معرّفى مى‏کند و روش اقبال به خدا را به انسان یاد مى‏دهد و اسرار مطویّه خود را در اختیار و دسترس خواننده مى‏گذارد . خلاصه کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیرالمعنى و قلیل اللفظ است » . و از کسانى که در قبول این کتاب به خود تردید راه نداده است شهید ثانى است . او در کتاب «التّنبیهات العلیّة على اسرار الصلاة» و در «کشف الریبة» و در « منیة
المرید » و هم چنین در «مسکِّن الفؤاد» از «مصباح الشریعة» مطالبى را نقل مى‏کند و به طورى که از دقّت در موارد نقل برمى‏آید ، فهمیده مى‏شود که وى بر این کتاب اعتماد داشته و اخبار آن را از حضرت صادق  علیه‏السلاممى‏دانسته و در صحّت آن کتاب و ثبوت انتساب این گوهر به آن حضرت تردید و اضطرابى نداشته است . فیض کاشانى نیز از کسانى است که در کتاب‏هاى اخلاقى و عرفانى خود از این کتاب مطالبى را نقل کرده و از ملاحظه در موارد نقل استفاده مى‏شود که آن مرحوم نیز کتاب را معتبر دانسته و نسبت آن را به امام صادق  علیه‏السلام مسلّم و قطعى تلقّى مى‏نماید و هیچ شک و شبهه‏اى در این موضوع ندارد . حاج میرزا ابوالقاسم ذهبى شیرازى ، نظر عالم بزرگوار مرحوم مجلسى  رحمه‏الله را نسبت به کتاب عرفانى و اخلاقى «مصباح الشریعة» چنین نقل مى‏کند : « بر تو باد که بر کتاب «مصباح الشریعة» ملازمت نمایى ، شهید ثانى آن را به اِسناد خود از حضرت صادق  علیه‏السلام نقل کرده و حاجت به نقل سند نیست ؛ زیرا متن آن دلالت بر صحّت این کتاب دارد » .گروه بسیارى از علماى شیعه و از معتبرترین و موثّق‏ترین دانشمندان بزرگوار کم‏نظیر از جمله : ابن فهد حلّى در «عدّة الدّاعى» ، کفعمى در «مجموع الغرائب» ،سیّد هاشم بحرانى در مقدّمه «برهان» ، نراقى در «جامع السعادات» ، مرحوم سیّد حسین قزوینى در بحث پنجم «جامع الشّرایع» ، سیّد على‏خان در «شرح صحیفه سجّادیّه» ، عالم عارف شریف لاهیجى در تفسیر نفیس خود و مرحوم امام خمینى  رحمه‏الله در کتاب‏هاى اخلاقى و عرفانى خویش احادیثى از این خزانه پر مایه نقل کرده‏اند . ذهبى شیرازى در ابتداى «مناهج انوار المعرفة» که نام شرح او بر «مصباح» است مى‏گوید : پس از تفحّص در آثار حضرت سیّدالمرسلین و اخبار آل طه و یس علیهم سلام اللّه ربّ العالمین ، مجموعه‏اى جامع‏تر از رساله «مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة» که حاوى اسرار و بطون و حقایق شریعت مقدّسه باشد نیافتم و چون این رساله
منسوب و مستند به حضرت امام بحقّ ناطق جعفر بن محمّد الصّادق  علیه‏السلاماست ، لهذا بزرگان اهل دین و معرفت را بهترین سند است . از بزرگانى که در صحّت و اعتبار این کتاب تردید نکرده است ، پرچمدار دانش حدیث و درایت و روایت مرحوم حاج میرزا حسین نورى طبرسى است . این مرد بزرگ در خاتمه «مستدرک» که داراى فواید عظیمه‏اى است بحث گسترده و مبسوطى دارد و دلایل آنان که کتاب را مردود دانسته یا در صحّت آن تردید کرده‏اند نقل مى‏کند و با براهین آشکار و دلیل‏هاى روشن و منطق محکم جواب داده و این کتاب شریف را معتبر دانسته و اخبار آن را در کتاب با عظمت «مستدرک» روایت نموده است . این مرد بزرگ در پایان بحث خود درباره «مصباح الشریعة» مى‏فرماید : « وَقَدْ أَطْنَبْنا الکلامَ فى شرح حالِ المِصْباح ، مَع قِلّةِ ما فیه مِن الأَحْکامِ حِرْصاً عَلى نَشْرِ المآثِر الْجَعْفَریَّة وَالآدابِ الصّادِقیّة وَحِفْظاً لابنِ طاووسَ وَالشّهیْد وَالْکَفْعَمى  رحمهم‏الله عَن نِسْبَةِ الوَهْمِ وَالإِشْتِباهِ إِلَیْهِمْ وَاللّهُ الْعاصِمْ »  . قاطع و جازم مى‏گویم که درباره کتاب «مصباح الشریعة» با این که کتاب فقهى نیست ، سخن را گسترده کردم و تحقیقم را طولانى نمودم و این به خاطر حرص و ولعى است که به پخش آثار اهل بیت  علیهم‏السلام و آداب مکتب حضرت صادق  علیه‏السلام دارم و براى این که بگویم بزرگانى چون سیّد بن طاووس و شهید و کفعمى که از طرف عدّه‏اى به خاطر این کتاب ، متّهم به خیال و اشتباه شده‏اند ، دامن علم و عمل و آبرو و اعتبارشان منزّه و پاک از این تهمت است . بزرگانى چون اینان در قبول صحّت این کتاب به اشتباه نرفته و دچار اوهام غلط نشده‏اند . از کسانى که به این کتاب اعتماد کرده ، عارف کم‏نظیر ، مرحوم حاج میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى است . وى در کتاب «اسرار الصلاة» آن قسمت از روایت «مصباح الشریعة» را که متناسب با کتاب خود دیده آورده و بر آن‏ها اعتماد کرده است . مرحوم حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن مصطفوى در مقدّمه شرح مختصرش بر این کتاب مى‏نویسد :
  « این کتاب به طور مسلّم از مراکز وحى و الهام گرفته شده و به وسیله شخصیّتى که ارتباط با عالم غیب داشته تألیف شده است . در این کتاب دقایق معارف و اسرار حقایق و لطایف اخلاقیّات ، مراحل سیر و سلوک و خصوصیّات مراتب ایمان ، به اندازه‏اى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کم‏ترین نقطه ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمى‏شود و آن‏چه مسلّم است این کتاب در مرتبه فوق کتب مؤلّفه متداوله علما و محقّقان و عرفا است » . این بود بخشى از نظریّات محقّقان و بزرگان شیعه درباره کتاب «مصباح الشریعة» که من آن را به عنوان یک منبع اصیل عرفانى و اخلاقى انتخاب کرده و به وسیله مطالب آن ، عارف و عرفان را شناسانده و ثابت کرده‏ام که عرفان ، حالى الهى و احوالى ملکوتى بارقه‏اى آسمانى در عمق جان انسان است که رشد و ظهور آن در گرو معرفت ، ایمان ، تبعیّت از انبیا و امامان  علیهم‏السلام و عبادت خالصانه است و نباید براى اهل ایمان اصطلاح عارف و عرفان موجب وحشت و ترس باشد ، تا بدون تحقیق و بررسى از آن فرار کرده و اهلش را مورد تهمت قرار داده و خداى ناخواسته آنچه خدا راضى نیست در حق آنان بگویند .
به آنان که کتاب را مردود دانسته‏اند ، باید گفت : اگر به دقّت در تمام مطالب آن توجّه مى‏کردند ، حدّاقل مانند علاّمه مجلسى  رحمه‏الله نظر مى‏دادند و از مردود دانستن تمام آن یا نسبت دادنش به صوفیّه امتناع مى‏ورزیدند . خلاصه مى‏توان گفت : عمده مطالب کتاب «مصباح الشریعة» از چشمه جوشان ولایت مطلقه و دریاى علوم اوّلین و آخرین ، حضرت امام صادق  علیه‏السلاماست و جاى هیچ‏گونه تردید و شک نیست و لازم است هر مؤمن متعهّد و هر عاشق سالکى ، براى رشد حال عرفانى خود به این مجموعه مراجعه کند و تا جایى که در قدرت اوست به آن عمل کند . برنامه‏اى که این فقیر در شرح این دریاى با عظمت دارد این است :
نقل تمام روایت هر فصل در ابتدا ، شرح جمله به جمله آن با کمک قرآن ، روایات ، کتاب‏هاى اخلاقى ، اشعار حکیمانه‏اى که با متن مطالب تناسب دارد . البتّه در ضمن تفسیر و شرح ، آن‏چه از جانب حق به قلبم اشراق شود و از سوى حضرت محبوب ملهَم گردم متذکّر مى‏شوم و از حضرت ربّ العزّه مى‏خواهم که مرا از لغزش
و خطا مصون بدارد و خوانندگان را جهت تأمین خیر دنیا و آخرتشان توفیق عمل هد و آنان را در حدّ اعلا از این معارف ملکوتى بهره‏مند سازد .
 

 برگرفته از کتاب عرفان اسلامی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد