انبیاى
الهى و ائمه طاهرین علیهمالسلام و بیداران راه و عاشقان جمال و عارفان به
حضرت مولا قسمت عمدهاى از ساعات شب خود را به قیام و سجود و رکوع و قنوت و
گریه مىگذراندند و بالاترین لذت را از این برنامه عظمى و مسئله والا
مىبردند . بیدارى شب و عبادت و مناجات رسول عزیز اسلام
صلىاللهعلیهوآله داستانى است که هر انسانى از شنیدن آن تعجب مىکند و
گاهى انسان ، طاقت استماع عبادات رسول مکرم الهى صلىاللهعلیهوآله را
ندارد .
على علیهالسلام اَعبد مردم و سید عابدین و مصباح متهجدین بود ،
نمازش از همه کس بیشتر و روزهاش فزونتر بود ، تمام بندگان الهى از آن
جناب نماز شب و ملازمت در اقامت نوافل را آموختند و شمع یقین را در راه دین
از مشعل او افروختند .
پیشانى نورانىاش از کثرت سجود پینه کرده بود و
محافظت آن بزرگوار بر اداى نوافل به حدى بود که نوشتهاند : در لیلة الهریر
در جنگ صفین در بین دو لشکر نطعى برایش گسترده بودند و بر آن نماز مىکرد و
تیر از راست و چپ او مىگذشت و بر زمین مىآمد و ابدا آن حضرت را تزلزلى
نبود و وحشتى در ساحت وجود مقدسش راه نداشت ؛ به هنگام شب آن چنان در عبادت
و گریه غرق بود که گاهى غش مىکرد و مهمتر از همه اینکه حضرت على بن
الحسین علیهالسلامبا آن کثرت عبادت و نماز مىفرمود :
وَمَنْ یَقْوى عَلى عِبادَةِ عَلِىِّ بْنِ أَبیطالِبٍ عَلَیْهِ السَّلامُ؟ !
چه انسانى را توانایى عبادت على بن ابیطالب علیهالسلام است ؟ !
امام صادق علیهالسلام مىفرماید : امام حسن علیهالسلام در زمان خود از همه اهل زمان عبادت و زهدش بیشتر بود .
هرگاه
یاد مرگ و قبر و بعث و نشور و گذشتن بر صراط مىکرد ، گریه مىکرد و چون
عرض اعمال را بر حضرت حق توجه مىنمود ، نعره مىکشید و مدهوش مىگشت و چون
به نماز مىایستاد ، بندهاى بدنش مىلرزید ؛ براى اینکه خود را در برابر
حضرت ذوالجلال مىدید و چون یاد بهشت و دوزخ مىکرد ، مضطرب مىشد ، مانند
اضطراب کسى که دچار گزش مار و عقرب شده ، در آن حال از خداوند طلب بهشت
مىکرد و به حضرت او از عذاب جهنم پناه مىبرد .
ابن بابویه به سند
معتبر از امام مجتبى علیهالسلام روایت مىکند که حضرت فرمود : در شب جمعه
مادرم فاطمه علیهاالسلام در محراب خود ایستاده و مشغول بندگى حق تعالى
گردید و پیوسته در رکوع و سجود و قیام و دعا بود تا صبح طالع شد .
ابنعبد
ربه - که از علماى بزرگ اهل سنت است - در کتاب «عقد الفرید» روایت کرده که
: خدمت حضرت على بن الحسین عرض شد : چرا اولاد پدر شما کم است ؟
فرمود :
تعجب است که چگونه مثل من اولادى از براى او باشد ؟ چه آن که پدرم در هر
شبانه روز هزار رکعت نماز مىگذارد، پس چه زمان فرصت رفتن پهلوى زن داشت ؟
امام چهارم علیهالسلام عابدترین مردم اهل روزگار بود و کسى از مردم عالم طاقت عبادت او را نداشت !!
آن
حضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز مىخواند و به وقت نماز بر بدنش لرزه
مىافتاد و رنگش زرد مىشد و چون به نماز مىایستاد ، مانند ساق درخت
بىحرکت بود و چون به مالک یوم الدین مىرسید چندان آن را تکرار مىکرد که
نزدیک بود قالب تهى کند و وقتى که به سجده مىرفت ، سر بر نمىداشت تا عرق
از جبین مبارکش جارى شود و شبها را به عبادت به روز مىآورد .
از حضرت
صادق علیهالسلام روایت شده که پدرم امام باقر علیهالسلام فرمود : روزى که
بر پدرم على بن الحسین علیهالسلام وارد شدم ، دیدم که عبادت در آن حضرت
بسیار تأثیر کرده و رنگ مبارکش از بیدارى زرد گردیده و دیدهاش از بسیارى
گریه مجروح گشته و پیشانى نورانیش از کثرت سجود پینه کرده و قدم شریفش از
زیادى قیام در نماز ورم کرده ، چون او را بر این حال مشاهده کردم ، خودم را
نتوانستم از گریه حفظ کنم ، بسیار گریستم ، آن حضرت متوجه تفکر بودند ،
بعد از زمانى به من نظر انداختند و فرمودند که بعضى از کتاب ها که عبادت
على علیهالسلام در آنجا نوشته شده به من ده ، چون بیاوردم و پارهاى
بخواندند ، بر زمین گذاشتند و فرمودند : چه کسى یاراى آن را دارد که مانند
على بن ابیطالب عبادت کند .
براى هریک از ائمه علیهمالسلام به
همینگونه عباداتى به خصوص به وقت شب نوشتهاند که انسان از خواندن یک سطر
آن ، از عبادات تمام عمرش خجالت مىکشد !
حالاتى که براى شب عاشقان نوشتهاند ، آدمى را به حیرت انداخته و گاهى تصورش براى انسان مشکل است ، چه رسد به تصدیقش !
درباره
ابو اسحاق سبیعى از اصحاب حضرت زین العابدین علیهالسلامو اوثق ثقات و
خواهر زاده بریر که یکى از شهداى کربلا بود ، نوشتهاند : در زمان وى
عابدتر و صادقتر از او نبود و چهل سال تمام با وضوى شام نماز صبح را خواند